~
رفتی و برگشتی و من، چشم انتظارت مانده ام..
اما نه تب دارم نه درد، تنها کمی درمانده ام!
دیوار ها ریخته اند، این شب تاریک است ولی....
فردا صبح می شود، من بی طلوعت مانده ام!
از لحظه تنهایی ات، از گریه ها و زاری ات،
از آن شبای بی کسی، من بی هوا جا مانده ام!
زود است امشب ای عزیز! زود است برای رفتنت..
با من شبی را صبر کن.. این شب ها گمگشته ام!
#شعرهایدوستنداشتنی
رفتی و برگشتی و من، چشم انتظارت مانده ام..
اما نه تب دارم نه درد، تنها کمی درمانده ام!
دیوار ها ریخته اند، این شب تاریک است ولی....
فردا صبح می شود، من بی طلوعت مانده ام!
از لحظه تنهایی ات، از گریه ها و زاری ات،
از آن شبای بی کسی، من بی هوا جا مانده ام!
زود است امشب ای عزیز! زود است برای رفتنت..
با من شبی را صبر کن.. این شب ها گمگشته ام!
#شعرهایدوستنداشتنی