انقدر احساس بدی دارم که فقط خدا میدونه
انگار دوباره برگشتم به چند ماه پیش که حالم خوب نبود و با هیچکس حرف نمیزدم و شبا مجبور بودم به زور قرص بخوابم توی اون دوران خیلی آدمای مهم زندگیم رو از دست دادم با اینکه الان توی زندگیم هستن ولی من دیگه ندارمشون، از تک تک کارایی که اون موقع کردم متنفرم اگه اون زمان آدم سالمی بودم و زندگیم رو خراب نمیکردم شاید الان خوشحال تر بودم و اینطوری نمیشدم
انگار دوباره برگشتم به چند ماه پیش که حالم خوب نبود و با هیچکس حرف نمیزدم و شبا مجبور بودم به زور قرص بخوابم توی اون دوران خیلی آدمای مهم زندگیم رو از دست دادم با اینکه الان توی زندگیم هستن ولی من دیگه ندارمشون، از تک تک کارایی که اون موقع کردم متنفرم اگه اون زمان آدم سالمی بودم و زندگیم رو خراب نمیکردم شاید الان خوشحال تر بودم و اینطوری نمیشدم