🌐 مثلث آشوب در لبنان
🖋الله کرم مشتاقی
🔸لبنان، این کشور ۶ میلیون نفری را به واسطه تعدد قومیت ها، جامعه غیر همگون و تقسیم خانوادگی قدرت، «بزرگترین کشور کوچک دنیا» لقب داده اند. تقسیم قدرت در این دومین کشور کوچک غرب آسیا (پس از بحرین) به صورتی است که هر گونه تغییر مثبت یا منفی موجب بروز ناآرامی ها، درگیری و بحران داخلی می شود. تجربه جنگ ۱۵ ساله داخلی لبنان(۱۹۷۵-۱۹۹۰) موجب شده بود برای سه دهه متوالی این کشور در سیاست های داخلی خود حداقل در تقسیم قدرت، رویکردی آهسته، آرام و آغشته به رانت و سهم خواهی و فساد را در پیش بگیرد. اما اکنون ۳۰ سال از ۱۹۹۰ گذشته است و نسل جدید لبنانی ها تقسیم طایفه ای قدرت را برنمی تابند. از سوی دیگر هرگونه تغییر در این «دموکراسی طایفه ای» موجب قدرت گیری شیعیانی می شود که حداقل از لحاظ جمعیت بزرگترین قومیت دینی لبنان را در اختیار دارند اما از کمترین سهم در پازل سیاسی این کشور برخوردارند.
🔸جرقه آنچه امروز در خیابان های لبنان در جریان است در اکتبر ۲۰۱۹ زده شد و لبنانی ها با شعارهای مختلف که فصل مشترک آنها «تقابل با فساد و استعفای دولت حریری» بود به خیابان آمدند. در آخرین روز اکتبر ۲۰۱۹ سعد حریری که از دسامبر ۲۰۱۶ نخست وزیر لبنان بود استعفا داد. با استعفای حریری و پس از ۳ ماه رایزنی فشرده سرانجام «حسان دیاب» که چهره ای کمتر شناخته شده در سپهر سیاسی لبنان محسوب می شد به عنوان نامزد اصلی نخست وزیری این کشور معرفی گردید، انتخاب این چهره مستقل لبنانی که خارج از خاندانهای حکومتگر سنی مذهب لبنانی محسوب میشد را شاید بتوان یک گام کوچک از جامعه لبنان به سمت خروج از دموکراسی فرقهای دانست.
🔸از همان ابتدا سعد حریری و هم پیمانانش (جریان ۱۴ مارس) با دولت جدید مخالفت کردند و اعلام نمودند در دولت او شرکت نخواهند کرد، جریان حزب الله که تلاش بسیاری برای منصرف کردن حریری از استعفا کرده بود در همراهی با احزاب مسیحی لبنان اما از دیاب حمایت کرد و به دلیل در اختیار داشتن اکثریت پارلمان، دولت دیاب توانست از پارلمان این کشور رای اعتماد بگیرد.
🔸احزاب شیعه و مسیحی تا حدود زیادی تلاش کردند از سهم خود در دولت به نفع نیروهای مستقل بکاهند، بعنوان مثال حزب الله که در دولت حریری سه وزیر داشت در دولت دیاب به دو وزیر اکتفا کرد و جبران باسیل وزیر امور خارجه مسیحی نزدیک به حزب الله که رهبری یکی از احزاب قدرتمند پارلمان را بر عهده داشت حاضر شد در دولت جدید جائی نداشته باشد، نهایتاً دولت جدید لبنان در فوریه ۲۰۲۰ با وزرائی عمدتاً جدید، تکنوکرات و کمتر شناخته شده آغاز به کار کرد.
🔸مقابله با فساد و سامان دادن اوضاع اقتصادی و مالی که مستلزم برخورد با جریان های فاسد ولی قدرتمند لبنان بود هدف و برنامه اول دولت دیاب محسوب می شد. به عنوان مثال جریان ۱۴مارس که از حمایت عربستان، رژیم صهیونیستی، آمریکا و کشورهای اروپائی برخوردار است از سال ۹۰ میلادی تاکنون پست نخست وزیری را در اختیار داشته است (الصلح، حریری پدر، الحص، حریری پدر،میقاتی، سنیوره، حریری پسر، میقاتی، سلام، حریری پسر_بجز الحص و کرامی) این جریان پس از ۳۰ سال کنار گذاشته شده است و طبیعتا مایل به موفقیت جریانی جدید و نوظهور در میدان سیاسی نیست.
🔸دولت جدید لبنان در مقابله با فساد سیستمی این کشور با مشکلات متعددی روبرو است، لبنان که از لحاظ مالی، سرمایه گذاری و توریستی دارای جذابیت های زیادی است ام در اصل بنائی فرسوده را می ماند که با وجود کاشیکاری های زیبا و مجلل اما از پی و شالوده ای سست رنج می برد. کشورهای بزرگ و صاحب نفوذ در لبنان نیز در مقابل هر گونه حرکت اصلاحی مخالفت نشان می دهند؛ به عنوان مثال سفیر آمریکا در لبنان اعلام کرده است که هرگونه اقدامی برای برکناری ریاض سلامه( که از سال ۱۹۹۲ تاکنون ریاست بانک مرکزی لبنان را بر عهده دارد) توقیف ۲۰ میلیارد دلار ذخیره ارزی لبنان در آمریکا را به دنبال خواهد داشت!
🔸مخالفان دولت لبنان سه برنامه همزمان را برای به شکست کشاندن کابینه جدید و بازگرداندن ریل به مسیر طائفه ای خود در نظر دارند، از یک سو در صدد شعله ور کردن اعتراضات مردم هستند تا با ناامن کردن وضعیت داخلی لبنان و ناکارآ جلوده دادن دولت این کشور، خود را به عنوان ناجی لبنان معرفی کنند. از سوی دیگر این جریان که بخش مهمی از مشکلات کشور لبنان بر عهده آنهاست و آنچه اکنون در لبنان در جریان است انباشت سه دهه مدیریت رانتی و فسادآلود آنها محسوب می شود تلاش دارد خود را در جایگاه اپوزیسیون قرار دهد! به عبارتی جای شاکی و متهم را در ذهن و رسانه های لبنانی تغییر دهند. برنامه سوم نیز جنگ سیاسی و رسانه ای علیه حزب الله لبنان است، آنها درصدد هست با آغاز این جنگ که از برلین تا بلندی های جولان امتداد دارد، حزب الله را به عنوان بخشی از مشکلات لبنان معرفی کنند.
@Taalomat_moshtaghi
🖋الله کرم مشتاقی
🔸لبنان، این کشور ۶ میلیون نفری را به واسطه تعدد قومیت ها، جامعه غیر همگون و تقسیم خانوادگی قدرت، «بزرگترین کشور کوچک دنیا» لقب داده اند. تقسیم قدرت در این دومین کشور کوچک غرب آسیا (پس از بحرین) به صورتی است که هر گونه تغییر مثبت یا منفی موجب بروز ناآرامی ها، درگیری و بحران داخلی می شود. تجربه جنگ ۱۵ ساله داخلی لبنان(۱۹۷۵-۱۹۹۰) موجب شده بود برای سه دهه متوالی این کشور در سیاست های داخلی خود حداقل در تقسیم قدرت، رویکردی آهسته، آرام و آغشته به رانت و سهم خواهی و فساد را در پیش بگیرد. اما اکنون ۳۰ سال از ۱۹۹۰ گذشته است و نسل جدید لبنانی ها تقسیم طایفه ای قدرت را برنمی تابند. از سوی دیگر هرگونه تغییر در این «دموکراسی طایفه ای» موجب قدرت گیری شیعیانی می شود که حداقل از لحاظ جمعیت بزرگترین قومیت دینی لبنان را در اختیار دارند اما از کمترین سهم در پازل سیاسی این کشور برخوردارند.
🔸جرقه آنچه امروز در خیابان های لبنان در جریان است در اکتبر ۲۰۱۹ زده شد و لبنانی ها با شعارهای مختلف که فصل مشترک آنها «تقابل با فساد و استعفای دولت حریری» بود به خیابان آمدند. در آخرین روز اکتبر ۲۰۱۹ سعد حریری که از دسامبر ۲۰۱۶ نخست وزیر لبنان بود استعفا داد. با استعفای حریری و پس از ۳ ماه رایزنی فشرده سرانجام «حسان دیاب» که چهره ای کمتر شناخته شده در سپهر سیاسی لبنان محسوب می شد به عنوان نامزد اصلی نخست وزیری این کشور معرفی گردید، انتخاب این چهره مستقل لبنانی که خارج از خاندانهای حکومتگر سنی مذهب لبنانی محسوب میشد را شاید بتوان یک گام کوچک از جامعه لبنان به سمت خروج از دموکراسی فرقهای دانست.
🔸از همان ابتدا سعد حریری و هم پیمانانش (جریان ۱۴ مارس) با دولت جدید مخالفت کردند و اعلام نمودند در دولت او شرکت نخواهند کرد، جریان حزب الله که تلاش بسیاری برای منصرف کردن حریری از استعفا کرده بود در همراهی با احزاب مسیحی لبنان اما از دیاب حمایت کرد و به دلیل در اختیار داشتن اکثریت پارلمان، دولت دیاب توانست از پارلمان این کشور رای اعتماد بگیرد.
🔸احزاب شیعه و مسیحی تا حدود زیادی تلاش کردند از سهم خود در دولت به نفع نیروهای مستقل بکاهند، بعنوان مثال حزب الله که در دولت حریری سه وزیر داشت در دولت دیاب به دو وزیر اکتفا کرد و جبران باسیل وزیر امور خارجه مسیحی نزدیک به حزب الله که رهبری یکی از احزاب قدرتمند پارلمان را بر عهده داشت حاضر شد در دولت جدید جائی نداشته باشد، نهایتاً دولت جدید لبنان در فوریه ۲۰۲۰ با وزرائی عمدتاً جدید، تکنوکرات و کمتر شناخته شده آغاز به کار کرد.
🔸مقابله با فساد و سامان دادن اوضاع اقتصادی و مالی که مستلزم برخورد با جریان های فاسد ولی قدرتمند لبنان بود هدف و برنامه اول دولت دیاب محسوب می شد. به عنوان مثال جریان ۱۴مارس که از حمایت عربستان، رژیم صهیونیستی، آمریکا و کشورهای اروپائی برخوردار است از سال ۹۰ میلادی تاکنون پست نخست وزیری را در اختیار داشته است (الصلح، حریری پدر، الحص، حریری پدر،میقاتی، سنیوره، حریری پسر، میقاتی، سلام، حریری پسر_بجز الحص و کرامی) این جریان پس از ۳۰ سال کنار گذاشته شده است و طبیعتا مایل به موفقیت جریانی جدید و نوظهور در میدان سیاسی نیست.
🔸دولت جدید لبنان در مقابله با فساد سیستمی این کشور با مشکلات متعددی روبرو است، لبنان که از لحاظ مالی، سرمایه گذاری و توریستی دارای جذابیت های زیادی است ام در اصل بنائی فرسوده را می ماند که با وجود کاشیکاری های زیبا و مجلل اما از پی و شالوده ای سست رنج می برد. کشورهای بزرگ و صاحب نفوذ در لبنان نیز در مقابل هر گونه حرکت اصلاحی مخالفت نشان می دهند؛ به عنوان مثال سفیر آمریکا در لبنان اعلام کرده است که هرگونه اقدامی برای برکناری ریاض سلامه( که از سال ۱۹۹۲ تاکنون ریاست بانک مرکزی لبنان را بر عهده دارد) توقیف ۲۰ میلیارد دلار ذخیره ارزی لبنان در آمریکا را به دنبال خواهد داشت!
🔸مخالفان دولت لبنان سه برنامه همزمان را برای به شکست کشاندن کابینه جدید و بازگرداندن ریل به مسیر طائفه ای خود در نظر دارند، از یک سو در صدد شعله ور کردن اعتراضات مردم هستند تا با ناامن کردن وضعیت داخلی لبنان و ناکارآ جلوده دادن دولت این کشور، خود را به عنوان ناجی لبنان معرفی کنند. از سوی دیگر این جریان که بخش مهمی از مشکلات کشور لبنان بر عهده آنهاست و آنچه اکنون در لبنان در جریان است انباشت سه دهه مدیریت رانتی و فسادآلود آنها محسوب می شود تلاش دارد خود را در جایگاه اپوزیسیون قرار دهد! به عبارتی جای شاکی و متهم را در ذهن و رسانه های لبنانی تغییر دهند. برنامه سوم نیز جنگ سیاسی و رسانه ای علیه حزب الله لبنان است، آنها درصدد هست با آغاز این جنگ که از برلین تا بلندی های جولان امتداد دارد، حزب الله را به عنوان بخشی از مشکلات لبنان معرفی کنند.
@Taalomat_moshtaghi