به نظر من نصفه و نیمه خواستن آدمها معنای نخواستن میدهد. وقتی پای خواستن و فقط خواستن در میان باشد، چیزی نمیتواند جلوی جنگ برای دستیابی را بگیرد. این را زمانی فهمیدم که کسی که مدعی خواستن و دوست داشتن بود، از معشوقهاش تقاضای نصفه و نیمه بودن کرد. مضحک است که تو امروز شخصی را بخواهی و فردایش برای این خواستن حد و مرز مشخص کنی. همین حد قائل شدن به حد کافی مسخره است. همین که تو به معشوقت بگویی کنارت باشد اما نه به آن گونه که باید. یک چیزی میلگند. پس اگر در نقطهای از زندگیتان برای شخصی که دوستش دارید حدی مشخص کردید، اگر گفتید من تو را دوست دارم اما زین پس میخواهم در این حد باشی یا همان "بیا دوست معمولی باشیم" هایی که شنیده ایم، به خودتان، دوست داشتنان و ثباتتان شک کنید. هرچند که همه چیز شک برانگیز است و اصلا اعتراضی هم وارد نیست. از قول استاد ملکیان میگویم یگانه اصل ثابت در جهان ما اصل بیثباتی است. مگر جایی ثابت شده بود که دوست داشتن، تا ابد ادامه پیدا میکند؟
@Themainnahang
@Themainnahang