خودشیفتگی
احمد شهدادی
یکی از مشکلات روانی انسانها «خودشیفتگی» است.
۱. تعریف اختلال این است: عشق افراطی به خود و به قول فروید در کتاب «پیش درآمدی بر خودشیفتگی»، خود را توانای مطلق فرض کردن. کریستوفر لش هم در کتاب کلاسیک خود میگوید: خودشیفتگی یعنی پیش رفتن تا انتهای خط ارضای خود. همو میگوید: شخصیت خودشیفته نمیتواند خوشبختی و موفقیت دیگران را ببیند و به همین علت لذت بردن از زندگی برای او ناممکن است.
۲. یکی از نشانههای این اختلال بیعلاقگی تقریباً مطلق به دیگران است. اگر پای عشق در میان نباشد، آدم با خودش عشقبازی میکند و این بازی خطرناکی است.
۳. نشانههای دیگر آن چیست؟ گفتهاند: خودستایی، اعتماد به نفس کاذب، لاف زدن، نیاز به نمایش خود در همه جا، غرور و تکبر، خودبزرگبینی، حسد.
۴. آیا خودشیفتگی کلا اختلال است؟ خیر. اگر این صفت به افراط نرسد و مهر و محبت به دیگران را از دل آدم بیرون نکند و او را گدای تحسین و تشویق دیگران نسازد، بیماری نیست. به هر حال، دوست داشتن خود یا حب ذات، در طبیعت بشر هست و باید هم باشد، چون موجب تکامل و شکوفایی شخصیت میشود.
۵. آیا خودشیفتگی سن خاصی دارد؟ خیر. از پنج ساله تا هشتاد و پنج ساله را میتواند درگیر کند.
۶. آیا مخصوص طیف یا طبقه یا جنسیت خاصی است؟ خیر. خودشیفتگی به سن و جنس و شغل و سواد و مذهب و قومیت خاص منحصر نیست.
۷. خودشیفتگی صرفاً فردی نیست، بلکه نوع اجتماعی هم دارد. اگر من گمان کنم ملیتم بهترین است و علم و هنر فقط نزد ماست، خودشیفتگی اجتماعی دارم.
۸. خودشیفتگی خیلی وقتها رهبران و سیاستمداران و حاکمان و نخبگان جامعه را بیشتر درگیر میکند و طبعأ آثارش در این موارد مخربتر است. خودشیفتگی هیتلر و استالین ملت بلکه ملتهایی را به خاک فنا نشاند.
۹. درمان این اختلال هم بیشتر شناختی و انواعی از رواندرمانگری است و کمک به زدودن غبار توهم از پیش چشمهای فرد خودشیفته، و گاهی هم با صلاحدید روانپزشک دارودرمانی.
۱۰. از دوستی روانشناس خواستم یک درمان ساده و در دسترس و مؤثر برای خودشیفتگی من پیشنهاد بدهد. گفت: سعی کن تا میتوانی با دیگران همدلی کنی و برای رشد این صفت در خودت به آدمهای دیگر هر قدر و هر طور میتوانی کمک کن. این تمرین خودشیفتگی را کاهش میدهد.
T.me/Truestoiclife
احمد شهدادی
یکی از مشکلات روانی انسانها «خودشیفتگی» است.
۱. تعریف اختلال این است: عشق افراطی به خود و به قول فروید در کتاب «پیش درآمدی بر خودشیفتگی»، خود را توانای مطلق فرض کردن. کریستوفر لش هم در کتاب کلاسیک خود میگوید: خودشیفتگی یعنی پیش رفتن تا انتهای خط ارضای خود. همو میگوید: شخصیت خودشیفته نمیتواند خوشبختی و موفقیت دیگران را ببیند و به همین علت لذت بردن از زندگی برای او ناممکن است.
۲. یکی از نشانههای این اختلال بیعلاقگی تقریباً مطلق به دیگران است. اگر پای عشق در میان نباشد، آدم با خودش عشقبازی میکند و این بازی خطرناکی است.
۳. نشانههای دیگر آن چیست؟ گفتهاند: خودستایی، اعتماد به نفس کاذب، لاف زدن، نیاز به نمایش خود در همه جا، غرور و تکبر، خودبزرگبینی، حسد.
۴. آیا خودشیفتگی کلا اختلال است؟ خیر. اگر این صفت به افراط نرسد و مهر و محبت به دیگران را از دل آدم بیرون نکند و او را گدای تحسین و تشویق دیگران نسازد، بیماری نیست. به هر حال، دوست داشتن خود یا حب ذات، در طبیعت بشر هست و باید هم باشد، چون موجب تکامل و شکوفایی شخصیت میشود.
۵. آیا خودشیفتگی سن خاصی دارد؟ خیر. از پنج ساله تا هشتاد و پنج ساله را میتواند درگیر کند.
۶. آیا مخصوص طیف یا طبقه یا جنسیت خاصی است؟ خیر. خودشیفتگی به سن و جنس و شغل و سواد و مذهب و قومیت خاص منحصر نیست.
۷. خودشیفتگی صرفاً فردی نیست، بلکه نوع اجتماعی هم دارد. اگر من گمان کنم ملیتم بهترین است و علم و هنر فقط نزد ماست، خودشیفتگی اجتماعی دارم.
۸. خودشیفتگی خیلی وقتها رهبران و سیاستمداران و حاکمان و نخبگان جامعه را بیشتر درگیر میکند و طبعأ آثارش در این موارد مخربتر است. خودشیفتگی هیتلر و استالین ملت بلکه ملتهایی را به خاک فنا نشاند.
۹. درمان این اختلال هم بیشتر شناختی و انواعی از رواندرمانگری است و کمک به زدودن غبار توهم از پیش چشمهای فرد خودشیفته، و گاهی هم با صلاحدید روانپزشک دارودرمانی.
۱۰. از دوستی روانشناس خواستم یک درمان ساده و در دسترس و مؤثر برای خودشیفتگی من پیشنهاد بدهد. گفت: سعی کن تا میتوانی با دیگران همدلی کنی و برای رشد این صفت در خودت به آدمهای دیگر هر قدر و هر طور میتوانی کمک کن. این تمرین خودشیفتگی را کاهش میدهد.
T.me/Truestoiclife