فکرای زیادی تو سرمه اما از بیرون فقط اروم به نظر میرسم
همیشه اینطوری ام
دوست دارم با یکی حرف بزنم
استثنای بزرگیه اما واقعا دوست دارم به یکی افکارمو کلمه های تو مغزمو نشون بدم
راجع به فردا
به کاپوچینویی که به درست کردنش فکر میکنم
که بعدش دوش بگیرم و اتاقمو مرتب کنم
لیوانی که به کفش قهوه خشک شده هفته پیش چسبیده رو بشورم
کولی کنار اتشو بخونم
سریال ببینم
یه سر به نوشته هام بزنم
بنویسم
و به تصور کردن چهره های دور و عزیز ادامه بدم
شعر بخونم
و به صدای اون مرد عزیز گوش کنم
چقدر عاشق این جمله شدم که قرار نیست فراموشمون کنه
این دفعه ام فرشته رو بغل میکنم
اینکه یه سری خاطره های عزیزو تنها با اون ساختم و دارم اونقدر با ارزشه که هزار بار فرصت می‌خوام بغلش کنم دلم میخواد یه جوری خوشحالش کنم
دلم میخواد تو بغل مامانم خوابم ببره
این آهنگی که الان دارم بهش گوش میدم با تاریکی آرامش بخش اتاقم خیلی ترکیب قشنگی شده
#هانیا