🟡با حرف ایشان که می گوید:گاهی اوقات رذیلت های اخلاقی وبدی های رفتاریمان را با بدی های بزرگان توجیه می کنیم موافق هستم. اما جایی ندیدم که برای جامعه،چرایی به وجود آمدن این حجم از خرده مفسدان و... را توضیح بدهند.
🔸 فساد امری طبیعی است که در هرجامعه ای رخ می دهد ودر قرآن کریم هم بارها ازفساد وراه های مقابله با آن سخن به میان آمده است.
🔸فساد،خروج از اعتدال هرچیزی است،که ممکن است پیامدهای ویرانگری داشته باشد.
🔸درصورتی که شخصی به الگوی فساد وخروج از اعتدال تبدیل بشود،دقیقا می تواند به عنوان سنبلی برای از هم پاشاندن یک جامعه،مطرح بشود. لذا چنین فردی که اعمال مفسده اش از حد می گذرد در قرآن، مجازات برایش تعیین شده است.
🔸اما همین روحیه پذیرش فساد هم در جوامع، مختلف است. مانند ورود به استخر آب سرد. شخصی برای ورود به آب سرد ممکن است ابتدا انگشتان پایش را در آب فرو کند وبعد با ترس ولرز به آرامی به زیر آب بخزد.شخصی هم، ممکن است که دل را به دریا بزند وبه یکباره داخل آب سرد بپرد وکاملا به زیر آب برود.
🔸در روانشناسی فساد، مورد اول،به عنوان سراشیبی فساد مطرح می شود،ومفسدین خرده پا را شامل می شود. از گذشته هم ضرب المثلی برایش وجود داشت: تخم مرغ دزد،شتر دزد می شود...
🔸مورد دوم که به یکباره غرق در فساد می شود،در روانشناسی فساد،پتانسیل تبدیل شدن به سنبل فساد در جامعه را دارند که می توانند به عنوان جهت نمای فساد عمل کنند.(در قرآن راهکارهای مقابله وجود دارد).
🔸اما فساد بذری است، بر پایه مادی گرایی صرف، که با هدف برداشت محصولش،در جوامع بشری،توسط گروه های قدرت وذینفع کاشته می شود.قوی ترین نتیجه فساد،سست شدن پیوند های یک جامعه است،که درنهایت منجر به ایجاد تفکرات جدایی طلبانه،واقدامات تجزیه طلبانه می شود.
🔸مورد ضعیف تر ترویج فساد،با هدف تغییر رژیم های غیر همسو(عمدتا ازسوی غرب)،با ترویج اقدامات براندازانه وجایگزینی یک آلترناتیو همسو، با اهداف توسعه طلبانه قدرت استعمارگر است.
🔸برای بهره برداری از محصول نهایی حاصل از ترویج فساد،جامعه باید مراحلی را طی کند.پس از سپری شدن مراحل ،جامعه دچار《 آشوب کنترل شده 》می شود.
🔸آشوب کنترل شده،مکانیزم پیچیده ای دارد،که عناصر تشکیل دهنده آن به شکل عجیبی با یکدیگر مرتبط هستند.
🔸جنگ های اطلاعاتی،حملات سایبری،جاسوسی،حکومت فاسد،تحریک درگیری های قومی ومذهبی(ساخت جوک در این مرحله نمودپیدا می کند)،تشویق انواع فرقه گرایی،اشاعه ارزش های نادرست(بعضا کاملا متضاد با ارزش های مستقر در جامعه که سبب پویایی وپایداری جامعه می شود)، نفوذ(ازجمله خطرناک ترین مراحل است. باید در نظر بگیریم که نعره هیچ شیری خانه چوبی ما را خراب نمی کند،ما باید ازسکوت موریانه ها بترسیم) عناصر تشکیل دهنده آشوب کنترل شده، با هدف بازسازی آگاهی توده ای،کاهش مقاومت وخودسازمان دهی شهروندان در برابر دشمن خارجی وتشکیل جامعه ای با حافظه پاک شده وآماده استعمار می باشند.
1⃣اولین مرحله ،اشاعه ارزش های نادرست، با هدف پاکسازی حافظه جامعه از، ارزش های موجود است(مثلا توجیه دزدی کوچک وکنارآمدن با آن...)،نفوذ در آموزش وپرورش وتغییر مطالب آموزش داده شده به نسل جدید در همین راستا می باشد.
🔸ممکن است که سیاستمدارانی در این مرحله هوشیار بشوند وبا آن مقابله کنند،پس لازم است که، مرحله دوم پروژه《 آشوب های کنترل شده》 اجرایی بشود.
2⃣ برای این منظورباید این ایده را دائما در جامعه ترویج کرد که، مردم در تعیین سرنوشتشان هیچ تاثیری ندارند،نتایج انتخابات ازقبل تعیین شده است،قانون اساسی رعایت نمی شود،دولت رفاه مردم را در نظر نمی گیرد.
🔸تمام موارد فوق باید منجر به غیبت سیاسی بشود،که درصورت موفقیت،واقعا موارد فوق درجامعه نمود پیدا خواهد کرد، و از تبلیغ به واقعیت بدل خواهد شد.
🔸 پافشاری براین مرحله، علت روانشناسی دارد.در روانشناسی به این مرحله 《درماندگی آموخته شده 》می گویند،اگر شخصی، در وضعیت درماندگی اجباری قرار بگیردو باور کند که هیچ چیزی به تصمیمات واعمال او،بستگی ندارد،فرد به سرعت درماندگی را یاد می گیرد واز انجام هرکاری دست می کشد.
3⃣مرحله بعد، موقع بهره برداری از ماوقع ونتایج مرحله پیشین است.در مقابل درماندگی آموخته شده،《پرخاشگری انتقام جویانه》 وجود دارد.
🔸 عمدتا پیدایش آن درجامعه با این سوال توجیه می شود که چرا فلان مسئول بتواند اما من نه، چرا فلانی چند هزار میلیارد بدزدد اما من نه؟
🔸پلورالیسم ایدئولوژیک(به عنوان سهل انگاری وبی مسئولیتی توجیه شده جمعی) منجر به فرسایش اصول اخلاقی می شود.این مرحله به ویژه بر روی نخبگان جامعه بیشترنمود پیدا می کند(نخبگان از منازل ساده به کاخ ها کوچ می کنند،خودروهای لوکس سوار می شوند،مادی گرایی به شدت در زندگی شان پدیدار می شود).
🔸 فساد امری طبیعی است که در هرجامعه ای رخ می دهد ودر قرآن کریم هم بارها ازفساد وراه های مقابله با آن سخن به میان آمده است.
🔸فساد،خروج از اعتدال هرچیزی است،که ممکن است پیامدهای ویرانگری داشته باشد.
🔸درصورتی که شخصی به الگوی فساد وخروج از اعتدال تبدیل بشود،دقیقا می تواند به عنوان سنبلی برای از هم پاشاندن یک جامعه،مطرح بشود. لذا چنین فردی که اعمال مفسده اش از حد می گذرد در قرآن، مجازات برایش تعیین شده است.
🔸اما همین روحیه پذیرش فساد هم در جوامع، مختلف است. مانند ورود به استخر آب سرد. شخصی برای ورود به آب سرد ممکن است ابتدا انگشتان پایش را در آب فرو کند وبعد با ترس ولرز به آرامی به زیر آب بخزد.شخصی هم، ممکن است که دل را به دریا بزند وبه یکباره داخل آب سرد بپرد وکاملا به زیر آب برود.
🔸در روانشناسی فساد، مورد اول،به عنوان سراشیبی فساد مطرح می شود،ومفسدین خرده پا را شامل می شود. از گذشته هم ضرب المثلی برایش وجود داشت: تخم مرغ دزد،شتر دزد می شود...
🔸مورد دوم که به یکباره غرق در فساد می شود،در روانشناسی فساد،پتانسیل تبدیل شدن به سنبل فساد در جامعه را دارند که می توانند به عنوان جهت نمای فساد عمل کنند.(در قرآن راهکارهای مقابله وجود دارد).
🔸اما فساد بذری است، بر پایه مادی گرایی صرف، که با هدف برداشت محصولش،در جوامع بشری،توسط گروه های قدرت وذینفع کاشته می شود.قوی ترین نتیجه فساد،سست شدن پیوند های یک جامعه است،که درنهایت منجر به ایجاد تفکرات جدایی طلبانه،واقدامات تجزیه طلبانه می شود.
🔸مورد ضعیف تر ترویج فساد،با هدف تغییر رژیم های غیر همسو(عمدتا ازسوی غرب)،با ترویج اقدامات براندازانه وجایگزینی یک آلترناتیو همسو، با اهداف توسعه طلبانه قدرت استعمارگر است.
🔸برای بهره برداری از محصول نهایی حاصل از ترویج فساد،جامعه باید مراحلی را طی کند.پس از سپری شدن مراحل ،جامعه دچار《 آشوب کنترل شده 》می شود.
🔸آشوب کنترل شده،مکانیزم پیچیده ای دارد،که عناصر تشکیل دهنده آن به شکل عجیبی با یکدیگر مرتبط هستند.
🔸جنگ های اطلاعاتی،حملات سایبری،جاسوسی،حکومت فاسد،تحریک درگیری های قومی ومذهبی(ساخت جوک در این مرحله نمودپیدا می کند)،تشویق انواع فرقه گرایی،اشاعه ارزش های نادرست(بعضا کاملا متضاد با ارزش های مستقر در جامعه که سبب پویایی وپایداری جامعه می شود)، نفوذ(ازجمله خطرناک ترین مراحل است. باید در نظر بگیریم که نعره هیچ شیری خانه چوبی ما را خراب نمی کند،ما باید ازسکوت موریانه ها بترسیم) عناصر تشکیل دهنده آشوب کنترل شده، با هدف بازسازی آگاهی توده ای،کاهش مقاومت وخودسازمان دهی شهروندان در برابر دشمن خارجی وتشکیل جامعه ای با حافظه پاک شده وآماده استعمار می باشند.
1⃣اولین مرحله ،اشاعه ارزش های نادرست، با هدف پاکسازی حافظه جامعه از، ارزش های موجود است(مثلا توجیه دزدی کوچک وکنارآمدن با آن...)،نفوذ در آموزش وپرورش وتغییر مطالب آموزش داده شده به نسل جدید در همین راستا می باشد.
🔸ممکن است که سیاستمدارانی در این مرحله هوشیار بشوند وبا آن مقابله کنند،پس لازم است که، مرحله دوم پروژه《 آشوب های کنترل شده》 اجرایی بشود.
2⃣ برای این منظورباید این ایده را دائما در جامعه ترویج کرد که، مردم در تعیین سرنوشتشان هیچ تاثیری ندارند،نتایج انتخابات ازقبل تعیین شده است،قانون اساسی رعایت نمی شود،دولت رفاه مردم را در نظر نمی گیرد.
🔸تمام موارد فوق باید منجر به غیبت سیاسی بشود،که درصورت موفقیت،واقعا موارد فوق درجامعه نمود پیدا خواهد کرد، و از تبلیغ به واقعیت بدل خواهد شد.
🔸 پافشاری براین مرحله، علت روانشناسی دارد.در روانشناسی به این مرحله 《درماندگی آموخته شده 》می گویند،اگر شخصی، در وضعیت درماندگی اجباری قرار بگیردو باور کند که هیچ چیزی به تصمیمات واعمال او،بستگی ندارد،فرد به سرعت درماندگی را یاد می گیرد واز انجام هرکاری دست می کشد.
3⃣مرحله بعد، موقع بهره برداری از ماوقع ونتایج مرحله پیشین است.در مقابل درماندگی آموخته شده،《پرخاشگری انتقام جویانه》 وجود دارد.
🔸 عمدتا پیدایش آن درجامعه با این سوال توجیه می شود که چرا فلان مسئول بتواند اما من نه، چرا فلانی چند هزار میلیارد بدزدد اما من نه؟
🔸پلورالیسم ایدئولوژیک(به عنوان سهل انگاری وبی مسئولیتی توجیه شده جمعی) منجر به فرسایش اصول اخلاقی می شود.این مرحله به ویژه بر روی نخبگان جامعه بیشترنمود پیدا می کند(نخبگان از منازل ساده به کاخ ها کوچ می کنند،خودروهای لوکس سوار می شوند،مادی گرایی به شدت در زندگی شان پدیدار می شود).