To You.
میدونم این روزها پر از استرس و نگرانی...
الان که این نامه رو مینویسم با خودم تکرار میکنم "اوه پسر گند زدی!
What's wrong with your timing?"
به هر حال...حسم داد میزد که همین الان و توی این بازهی زمانی بهت بگم...
طی این سالها ما زمانهای زیادی رو با هم گذروندیم، آهنگهای زیادی رو برای هم فرستادیم یا با هم گوش کردیم...
و من از داشتن دوستی مثل تو خوشحال بودم.
هر چند که هر چی بیشتر میگذشت، احساساتم بیشتر رشد میکردن و جلوی پیشرفتشون رو گرفتن تقریبا غیر ممکن بود...
تا به حال، فکر میکردم خودم بتونم تنهایی ازش پسش بر بیام و به تنهایی سَرِ اون احساسات رو بکنم زیر آب...
ولی نتونستم.
فهمیدم که برای عبور از این احساسات، اول باید تو رو ازشون آگاه کنم.
من میخوام از دوستداشتنت دست بردارم و به دوستداشتنت به عنوان فردی که فقط "دوست" منه ادامه بدم.
ذهنتو درگیر نکن.
تمام چیزهایی که گفتم فقط توی ذهن من اتفاق افتادن و روی دوستیمون تاثیری نمیذارن.
بای بای.
میدونم این روزها پر از استرس و نگرانی...
الان که این نامه رو مینویسم با خودم تکرار میکنم "اوه پسر گند زدی!
What's wrong with your timing?"
به هر حال...حسم داد میزد که همین الان و توی این بازهی زمانی بهت بگم...
طی این سالها ما زمانهای زیادی رو با هم گذروندیم، آهنگهای زیادی رو برای هم فرستادیم یا با هم گوش کردیم...
و من از داشتن دوستی مثل تو خوشحال بودم.
هر چند که هر چی بیشتر میگذشت، احساساتم بیشتر رشد میکردن و جلوی پیشرفتشون رو گرفتن تقریبا غیر ممکن بود...
تا به حال، فکر میکردم خودم بتونم تنهایی ازش پسش بر بیام و به تنهایی سَرِ اون احساسات رو بکنم زیر آب...
ولی نتونستم.
فهمیدم که برای عبور از این احساسات، اول باید تو رو ازشون آگاه کنم.
من میخوام از دوستداشتنت دست بردارم و به دوستداشتنت به عنوان فردی که فقط "دوست" منه ادامه بدم.
ذهنتو درگیر نکن.
تمام چیزهایی که گفتم فقط توی ذهن من اتفاق افتادن و روی دوستیمون تاثیری نمیذارن.
بای بای.