❤️ بودن حتا اگر بد بودن
🔴دوستی زنانه به مثابه ملجأ در زمانهی نئولیبرال
🖍نویسندگان:
ماری مارتینوسن (دانشگاه اوکلند، نیوزیلند)
مارگارت وترل (دانشگاه اوکلند، نیوزیلند)
ویرجینیا براون (دانشگاه اوکلند، نیوزیلند)
🖍مترجم: شیرزاد احمدیوند/ طلیعه حسینی
آنها که دربارهی سوبژکتیویتههای نئولیبرال و پسافمینیست پژوهش میکنند، استدلال کردهاند که خودسازی مستمر و نظارت بر خود به راهبردهای زندگی روزمرهی بسیاری از زنان تبدیل شده است. همچنین گوشزد میکنند که این راهبردها دوستیهای زنان را نیز مجدداً سامان میدهند، بهنحوی که اکنون یک زمینهی عمل مهم برای زنان این است که از یکدیگر در برابر کارهای اضطرابآوری که با هدف به کمال رساندن خود صورت میگیرند، حمایت کنند.
ما با استفاده از دادههای گفتگومحورِ نمونهای از زنان آتیروای نیوزیلند، این ادعاها را بررسی میکنیم و شرح میدهیم که نمونهی زنان ما دوستیهای خود را چگونه توصیف میکنند، آنها این دوستیها را نه چندان بهعنوان محلی برای توسعه و تکمیل خویشتن نئولیبرال، بلکه بهعنوان محلی برای فراغت از قراردادهای سودآورانهی بیامان میبینند- محلی برای آسودگی خاطر، گریز و پناهبردن.
این مقاله به دوستیهای نزدیک بین زنان و هویتها و احساساتی میپردازد که در صحبتهای آنها راجع به این جنبه از زندگیشان نمود مییابد. دغدغهی ما این است که چگونه دستورات نئولیبرالی و پسافمینیستی جنسیتی در این قلمرو اجرا میشوند، و بهویژه، زنان چگونه میتوانند در برابر فشارهای کلیدی معاصر برای کار بی وقفه بر روی خود، به حداکثر رساندن فرصتها و مدیریت تجربهی خود مقاومت کنند.
مضامین نئولیبرال با چه روشهایی به دوستیهای زنان نفوذ میکنند؟
طیفی از محققان فمینیست که در روانشناسی انتقادی و مطالعات فرهنگی و رسانهای کار میکنند، به پیوندهای در حال تغییر بین این سوبژکتیویتههای نئولیبرال و نفی فمینیسم، که مشخصهی گفتمان پسافمینیستی است، اشاره کردهاند.
جنبهای کلیدی در اینجا نوعی تشدید نظارت بر خود و خودتنظیمی است. زنان تشویق میشوند که انعطافپذیر باشند، روی خودشان کار کنند تا اعتماد به نفس و نگرش ذهنی مثبتِ درست را برای تحمل زمینههای مخاطرهآمیز به دست آورند، و در عین آنکه بیوقفه آمادهی تغییر هستند، نوعی آیرونی آگاهانه و خودبیانگر دربارهی غیرممکن بودن همهی اینها را نیز نزد خود حفظ کنند.
همانطور که مکرابی استدلال میکند بخش مهمی از این روانشناسی و فعالیت پرمشغله این است که ایدهآلهای ارائه شده دور از دسترس و دستنیافتنی هستند و پروژهای هستند که هرگز نمیتوانند به پایان برسند.
🟡 بنابراین او پیشنهاد میکند که این یک «دامگاه آزار و رنج» است، ناحیهای که اضطراب درونی برای تقلای آن چیزی که نمیتواند محقق شود را عادیسازی میکند.
🗂ادامه مطلب 👉👉
🔮@Zane_Ruz_Channel
🔴دوستی زنانه به مثابه ملجأ در زمانهی نئولیبرال
🖍نویسندگان:
ماری مارتینوسن (دانشگاه اوکلند، نیوزیلند)
مارگارت وترل (دانشگاه اوکلند، نیوزیلند)
ویرجینیا براون (دانشگاه اوکلند، نیوزیلند)
🖍مترجم: شیرزاد احمدیوند/ طلیعه حسینی
آنها که دربارهی سوبژکتیویتههای نئولیبرال و پسافمینیست پژوهش میکنند، استدلال کردهاند که خودسازی مستمر و نظارت بر خود به راهبردهای زندگی روزمرهی بسیاری از زنان تبدیل شده است. همچنین گوشزد میکنند که این راهبردها دوستیهای زنان را نیز مجدداً سامان میدهند، بهنحوی که اکنون یک زمینهی عمل مهم برای زنان این است که از یکدیگر در برابر کارهای اضطرابآوری که با هدف به کمال رساندن خود صورت میگیرند، حمایت کنند.
ما با استفاده از دادههای گفتگومحورِ نمونهای از زنان آتیروای نیوزیلند، این ادعاها را بررسی میکنیم و شرح میدهیم که نمونهی زنان ما دوستیهای خود را چگونه توصیف میکنند، آنها این دوستیها را نه چندان بهعنوان محلی برای توسعه و تکمیل خویشتن نئولیبرال، بلکه بهعنوان محلی برای فراغت از قراردادهای سودآورانهی بیامان میبینند- محلی برای آسودگی خاطر، گریز و پناهبردن.
این مقاله به دوستیهای نزدیک بین زنان و هویتها و احساساتی میپردازد که در صحبتهای آنها راجع به این جنبه از زندگیشان نمود مییابد. دغدغهی ما این است که چگونه دستورات نئولیبرالی و پسافمینیستی جنسیتی در این قلمرو اجرا میشوند، و بهویژه، زنان چگونه میتوانند در برابر فشارهای کلیدی معاصر برای کار بی وقفه بر روی خود، به حداکثر رساندن فرصتها و مدیریت تجربهی خود مقاومت کنند.
مضامین نئولیبرال با چه روشهایی به دوستیهای زنان نفوذ میکنند؟
طیفی از محققان فمینیست که در روانشناسی انتقادی و مطالعات فرهنگی و رسانهای کار میکنند، به پیوندهای در حال تغییر بین این سوبژکتیویتههای نئولیبرال و نفی فمینیسم، که مشخصهی گفتمان پسافمینیستی است، اشاره کردهاند.
جنبهای کلیدی در اینجا نوعی تشدید نظارت بر خود و خودتنظیمی است. زنان تشویق میشوند که انعطافپذیر باشند، روی خودشان کار کنند تا اعتماد به نفس و نگرش ذهنی مثبتِ درست را برای تحمل زمینههای مخاطرهآمیز به دست آورند، و در عین آنکه بیوقفه آمادهی تغییر هستند، نوعی آیرونی آگاهانه و خودبیانگر دربارهی غیرممکن بودن همهی اینها را نیز نزد خود حفظ کنند.
این نمایشِ اعتمادبهنفس باید با «نایسبودن» ترکیب شود: زنان باید مهربان، خوشبین، سازگار و همدل بمانند. سوژهی زنانهی ایدهآل کسی است که برای زیبایی، برای افزایش سرمایهی جنسی، برای تربیت خود و سرآمدبودن در کار و برای یافتن خود اصیلش تلاش میکند.
همانطور که مکرابی استدلال میکند بخش مهمی از این روانشناسی و فعالیت پرمشغله این است که ایدهآلهای ارائه شده دور از دسترس و دستنیافتنی هستند و پروژهای هستند که هرگز نمیتوانند به پایان برسند.
🟡 بنابراین او پیشنهاد میکند که این یک «دامگاه آزار و رنج» است، ناحیهای که اضطراب درونی برای تقلای آن چیزی که نمیتواند محقق شود را عادیسازی میکند.
🗂ادامه مطلب 👉👉
🔮@Zane_Ruz_Channel