گفتم #آهن_دلی کنم چندی
ندهم دل به #هیچ دلبندی
وان که را دیده در دهانِ تو رفت
هرگزش گوش نشنود #پندی
خاصه ما را که در ازل بودهست
با تو #آمیزشی و #پیوندی
به دلت کز #دلت به درنکنم
سختتر زین مخواه سوگندی
یک دم آخر حجاب یک سو نه
تا برآساید #آرزومندی
همچنان پیر نیست مادرِ دهر
که بیاورد چون #تو فرزندی
ریشِ فرهاد بهترک میبود
گر نه شیرین نمک پراکندی
کاشکی خاک بودمی در راه
تا مگر سایه بر من افکندی
چه کند بندهای که از دل و جان
نکند خدمتِ #خداوندی
#سعدیا دور نیک نامی رفت
نوبتِ #عاشقیست یک چندی
#سعدی
ندهم دل به #هیچ دلبندی
وان که را دیده در دهانِ تو رفت
هرگزش گوش نشنود #پندی
خاصه ما را که در ازل بودهست
با تو #آمیزشی و #پیوندی
به دلت کز #دلت به درنکنم
سختتر زین مخواه سوگندی
یک دم آخر حجاب یک سو نه
تا برآساید #آرزومندی
همچنان پیر نیست مادرِ دهر
که بیاورد چون #تو فرزندی
ریشِ فرهاد بهترک میبود
گر نه شیرین نمک پراکندی
کاشکی خاک بودمی در راه
تا مگر سایه بر من افکندی
چه کند بندهای که از دل و جان
نکند خدمتِ #خداوندی
#سعدیا دور نیک نامی رفت
نوبتِ #عاشقیست یک چندی
#سعدی