𝘼𝙛𝙩𝙚𝙧;𝙢𝙞𝙙𝙣𝙞𝙜𝙝𝙩.


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


به دیلی‌ـه خسته ترین سیزن‌ـه دنیا خوش اومدی!
✨💗:https://t.me/BChatBot?start=sc-212423-oJpbiMf

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


شب بخیر. ✨💘




✨🎐


؛مارک مارک مارک مارک مارک مارک مارک مارک مارک مارک مارک مارک مارک مارک مارک مارک مارک مارک مارک مارک مارک مارک مارک مارک مارک مارک مارک مارک مارک مارک مارک مارک مارک؛وقتی اسمتو مینویسم اروم میشم حتی بدونه هیچ چیز اضافه ای،دوهفته از اون بوسه میگذره و هنوز باورم نمیشه که داریم قرار میزاریم.. خب یکم زیادی رویایی بنظر میرسه؛ وقتی شبا کنار هم میخوابیم احساس میکنم دیگه چیزی از دنیا نمیخوام خب.. همین که با تو قرار گذشتم فهمیدم واقعا چیزی نمیخوام!
نمیدونم هنوز میتونم اینو بپرسم ازت یا نه ولی.. اون قرص هایی که میخوری داستانش چیه مارک؟ یا اون سردرد‌ـای شدیدی که بعضی وقتا میگیری و فقط بهم میگی چیزی نیست؟ مامانت گفت سرما خوردی ولی خب.. قیافش اینو نمیگفت؛؛اما احتمال میدم خودت نخوای بگی پس من چیزی نمیگم و منتظر میشم خودت بیای و ازاون مشکلت بگی.


0001


0000


ممبرای جدید ولکام🥺💗






`امروز فهمیدم که واحد روبرویی ما میشینی وخب وقتی با مامانم اومدیم خونتون اینو متوجه شدم؛وقتی رفتیم توی اتاقت، خب.. طبیعتا بوی تورو میداد ولی من گفتم بوی عشق میده و تو بلند خندیدی و ب روم نیوردی چه سوتی بزرگی دادم! ممنون مارک لی تو بهترینی.
مامانت و مامانم انگار داشتن گریه میکردن ولی نزاشتی بفهمم چی میگم چون!! منو توی بغلت گرفتی و اروم لبامو بوسیدی. هنوزم تو شک‌ـم برای همین نمیتونم حتی با حس بنویسم که چه اتفاقی افتاده؛؛ولی خب.. امیداورم مشکلی با اینکه به رنجون و جنو گفته باشم،، نداشته باشی.
دلم میخواد توصیف کنم لبات چه مزه ای بود و ازت بیشتر بخوام،، ولی تصمیم گرفتم برای اولین بار ننویسمش و فردا توی چشمات زل بزنم و همه اون حرفارو بگم و امیدوارم.. یبار دیگه بتونم فرصت اینو داشته باشم که بتونم ببوسمت.


اوه،، باورم نمیشه یسال گذشت و از اون شبی که تو کمپ بودیم دیگه برات چیزی ننوشتم... چون.. خب...فکر میکردم داری با یوتا هیونگ قرار میزاری و نمیدونم چیشد که یهویی امروز صبح بهم گفتی با یوتا قرار نمیزاری،ی حسی بهم میگه جنو بهت همچیو گفته،ولی خب اینجوری بنظر نمیومد و با توجه به نتیجه گیری های درخشان نورن فکر میکنیم رو من کراش داری. (البته من اینجوری فکر نمیکنم و فقط برای اینکه دست از سرم بردارن قبول کردم.) دارم طلوع خورشید و میبینم و خب این یعنی وقته خوابه؛؛و از الان تصمیم گرفتم اخر هرچی که برات نوشتم بنویسم؛دوستت دارم.


'امروز که با مدرسه رفتیم کمپ و تو گیتارتو برداشتی و شروع کردی به اهنگ خوندن،یجورایی احساس میکردم باید گریه کنم،،هیچکس به معنی جمله هات توجه نمیکرد ولی من وقتی بهش فکر میکنم،احساس میکنم که باید بخاطر قوی بودنت ازت تشکر کنم، از شانس خوبم الان باهم توی چادریم و تو ب طرز کیوتی کنارم خوابیدی؛ ولی چند دقیقه پیش که لباساتو عوض میکردی خیلی صکصی بودی مرد کامان لطفا بیشتر از تیشرت های جذبی که داری استفاده کن،،فکر کنم داری از خواب بیدار میشی تا اب بخوری، پس من الان مجبورم خودمو ب خواب بزنم تا وقتی دیدمت دوباره سرخ نشم ابروریزی نکنم.


"امروز دیر رسیدی مدرسه و موهاتو درست نکرده بودی،کاشکی میتونستم همونجا داد بزنم مارک لی تو کیوت ترین پسر دنیایی!!! ولی مثل اینکه یوتا هیونگ زحمتشو کشید و طبق معمول خجالت کشیدم و نزدیکت نشدم‌؛جنو بهم میگه باید زودتر بهت از احساساتی که دارم بگم،،ولی پسر تو خیلی از من بهتری و حس میکنم لیاقتتو ندارم،نمیدونم شاید باید با یوتا هیونگ باشی نه لی دونگهیوک احمق مگه نه؟ولی رنجون میگه دارم سخت میگیرم و فقط باید خودم باشه چون وقتی خودمم تو بهترین حالتمم، (البته تعجب کردم که رنجون اینو گفت چون اون اصلا ازاین حرفا بلد نیست.). هوف طبق معمول مامانم صدام میکنه که برم و به داداشای کوچیک ترم کمک کنم پس، شب بخیر مارک لی🖤


—بزار اینجوری شروع کنم، یو مارک لی!!پسر امروز خیلی خوشتیپ بودی میدونی؟ موهات‌ـو همیشه مشکی نگه دار پسر، من عاشقشم.
رنجون بهم میگه من احمقم چون رو تو کراش زدم،ولی اخه چه مشکلی داره؟ تو صکصی ای، کیوتی، مهربونی، خوش خنده و خوش هیکلی،،پس چطوریه که رنجون توقع داره من عاشقت نشم؟ اونی که احمقه هوانگ رنجونه نه من؛ مگه نه؟


—داستان چیز خاصی نیست؛فقط قرار‌ـه بعضی از صفحه های دفترچه لی دونگهیوک و بخونیم که برای مارک لی نوشته شده.




انی وی ؛؛ی چیزی از مارکهیوک میخوام بنویسم.


خیای فکر کردم و فهمیدم فقط خودمو گول زدم؛دیگه اهمیتی نمیدم..بزودی میفهمم که کی میمون وکی میره :)




باورم نمیشه حدود 5 ساعت هیچکاری نکردم ب معنای کلمه،،فقط نشستم و با افکارم خودمو ناراحت کردم.

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

26

obunachilar
Kanal statistikasi