از دیگر اتهاماتی که رائین به تقیزاده میزند حقوقبگیری انگلستان است. در طرح این اتهام گروههای سیاسی مختلفی از چپها گرفته تا مصدقیها دخیل بودهاند. مهمترین دستاویز آنها در طرح این اتهام هم نقش تقیزاده در انعقاد قرارداد ۱۹۳۳ بوده است. اسناد رسمی بسیاری دربارهی این قرارداد طی سالهای اخیر منتشر شده است که اگر در میان آنها مدرکی علیه تقیزاده بود مخالفان حتماً تا کنون آن را برملا کرده بودند. مدارک رائین برای اثبات دعوی خود نامهها و اظهارات این و آن است که فاقد ارزش حقوقیاند. ابعاد این اتهام از موضوع مقالهی حاضر خارج است، اما از آنجا که شرح نگاه تقیزاده به انگلستان و دیگر دول غربی، در کل به روابط خارجی، به ایضاح اندیشهی سیاسی او کمک میکند، نگارنده با مستمسک قرار دادن این اتهام، این بخش از مقالهی خود را به شرح دیدگاههای تقیزاده در سیاست خارجی اختصاص میدهد.
مهمترین نکته دربارهی این موضوع این است که تقیزاده از نخستین تشخیصدهندگان عارضهی توهم توطئه بوده و آن را فساد عظیم خوانده است. او در دوران سفارت خود در لندن در نامهای به تاریخ ۸ آذر ۱۳۲۱ خطاب به قوامالسلطنه، نخستوزیر وقت، مینویسد بدترین درد مردم ایران این است که «همهچیز را مانند قضا و قدر در دست خارجیان دانسته و تقریب به آنها را وسیلهی بهبودی امور شخصی خود پنداشتهاند و بدین طریق، ایمان و عزت نفس و حیثیت ملی به کلی برباد میشود. اگر خود مردم مملکت بین خود متحد و با دولت دمساز و همراز میشدند و هیچ نوع اعتنا به غیر نداشتند و پشت دولت ایستاده، او را تقویت میکردند ... قطعاً امور سیاسی خارجی مملکت یک پرده خوبتر میشد و اقدامات دولت بهتر پیش میرفت.» در نامهای دیگر به وزارتخارجه، در همان دوران، به شیوع یک «مرض عمومی وهم» و «وبای مالیخولیا» در بین مردم مملکت اشاره میکند مبنی بر این اعتقاد که «انگلیسیها مثل جن و پری در همهی امور دست دارند و مانند قضا و قدر کل امور جاریه، از کوچک و بزرگ، و حتی مقدرات اشخاص و ترفیع رتبهی مأمورین و انتخاب وکیل برای مجلس و یا انجمن بلدیه و تعیین معلمی برای تدریس در مدارس ابتدایی و مأموریت حاکم جوشقان تابع ارادهی آنها است و به انگشت آنها میگردد و آنها در تمام امور ایران و ایرانی، از صغیر و کبیر، مداخله دارند و ...»
از مقالهی مشروطهخواه لیبرال: درآمدی بر اندیشهی سیاسی سیدحسن تقیزاده، نوشتهی فرهاد سلیماننژاد
پدران بنیانگذار ایران جدید: سید حسن تقیزاده، مشروطهخواه لیبرال | بهکوشش فرهاد سلیماننژاد
@agarpub
مهمترین نکته دربارهی این موضوع این است که تقیزاده از نخستین تشخیصدهندگان عارضهی توهم توطئه بوده و آن را فساد عظیم خوانده است. او در دوران سفارت خود در لندن در نامهای به تاریخ ۸ آذر ۱۳۲۱ خطاب به قوامالسلطنه، نخستوزیر وقت، مینویسد بدترین درد مردم ایران این است که «همهچیز را مانند قضا و قدر در دست خارجیان دانسته و تقریب به آنها را وسیلهی بهبودی امور شخصی خود پنداشتهاند و بدین طریق، ایمان و عزت نفس و حیثیت ملی به کلی برباد میشود. اگر خود مردم مملکت بین خود متحد و با دولت دمساز و همراز میشدند و هیچ نوع اعتنا به غیر نداشتند و پشت دولت ایستاده، او را تقویت میکردند ... قطعاً امور سیاسی خارجی مملکت یک پرده خوبتر میشد و اقدامات دولت بهتر پیش میرفت.» در نامهای دیگر به وزارتخارجه، در همان دوران، به شیوع یک «مرض عمومی وهم» و «وبای مالیخولیا» در بین مردم مملکت اشاره میکند مبنی بر این اعتقاد که «انگلیسیها مثل جن و پری در همهی امور دست دارند و مانند قضا و قدر کل امور جاریه، از کوچک و بزرگ، و حتی مقدرات اشخاص و ترفیع رتبهی مأمورین و انتخاب وکیل برای مجلس و یا انجمن بلدیه و تعیین معلمی برای تدریس در مدارس ابتدایی و مأموریت حاکم جوشقان تابع ارادهی آنها است و به انگشت آنها میگردد و آنها در تمام امور ایران و ایرانی، از صغیر و کبیر، مداخله دارند و ...»
از مقالهی مشروطهخواه لیبرال: درآمدی بر اندیشهی سیاسی سیدحسن تقیزاده، نوشتهی فرهاد سلیماننژاد
پدران بنیانگذار ایران جدید: سید حسن تقیزاده، مشروطهخواه لیبرال | بهکوشش فرهاد سلیماننژاد
@agarpub