مرگ مرحوم آزاده نامداری واکنشهای زیادی را در جامعه موجب گردیده است.
می توان گفت این واکنش ها نشان دهنده حساسیت و زنده بودن#اخلاق #نوع_دوستی و#وجدان_جمعی نسبت به اعضا جامعه است .
می خواهم از نگاه جامعه شناختی به این موضوع بنگرم. شاید بتوان گفت مهمترین عامل این حادثه ناگوار گسست پیوندها و روابط اجتماعی یک فرد با جامعه و گروهی است که عضو آن بوده است.
خانم نامداری دارای یک جایگاه شغلی و اجتماعی بود که به او هویت می داد و به زندگی او معنا می بخشید؛ شبکه دوستان و روابط اجتماعی او در همانجا شکل گرفته بود. زمانی که مجبور شد شغل خود را رها کند، شبکه روابط اجتماعی و پیوند او با گروه دوستانش گسسته شد و دچار انزوا گردید .حاصل این شرایط، گوشه نشینی و بیگانگی از خود است.
فردی که احساس میکند هویت خود را از دست داده و ارتباط او با کار و دوستانش قطع شده است انگیزه، شادابی و نشاط خود را از دست میدهد.
شغل و محیط اجتماعی که به زندگی او معنا می بخشیده است به عواملی تبدیل میشوند که زندگی او را بی معنا می کنند .وقتی به اطرافمان و محیط اجتماعی که در آن زندگی میکنیم ،مینگریم ؛متاسفانه موارد مشابهی پیدا میکنیم که نزدیکترین حادثه به این موضوع از بعد زمانی مرگ خانم #هاله_لاجوردی ، استاد پیشین دانشگاه تهران، است.
مرگ وی نیز به همین دلیل و با همین شرایط رخ داد.
شاید لازم است جامعه بیشتر مواظب اعضا خود باشد.
افراد و سازمانها در برخوردها و قضاوت های خود به جنبه های اخلاقی و انسانی و روحیات افراد توجه کنند. زندگی و زنده ماندن انسان ها مهم است هر انسانی باید بتواند با کارش با کسانی که دوست دارد و با خودش رابطه برقرار کند، و نباید او را از این حقوق اولیه انسانی محروم کرد.
علی نوری
10فروردین1400
#علی_نوری
#انسانیت
#حقوق_شهروندی
#قضاوت
#آزاده_نامداری
#نامداری
#مرگ_آزاده_نامداری
#آسیب_های_اجتماعی_ایران
#آسیب_های_اجتماعی
https://www.instagram.com/p/CNCYp2ABge8/?utm_medium=share_sheet