امیرمحمدم :)

بیا دست منم بگیر ببر

تنها راهش اینه دینی رو مفهومی بخوای بخونی 😂😂😂
که واقعا سخته 😂

بعد معمولا پارتای اول کمتر استراحت میکنم
پارتای اخر ۱۵ دقیقه و ۳۰ دقیقه استراحت میکنم

یکی در میون تخصصی و عمومی میخونم 😂

ببین من معمولا سعی میکنم زودتر بخوابم که زودتر پاشم.
روزایی ام هست که صبحش خواب میمونم و این روزا دقیقا تایمایی هست که دلم میخواد شبا بیدار بمونم که روز رو جبران کنم.
منتها خب فایده نداره

هر روزی که شما صبحش خواب موندی و سعی کردی شبش بیدار بمونی که جبرانش کنی، در اصل شما داری از تایم مطالعه روز بعدت استفاده میکنی
با فرض اینکه ۶ ساعتم بخوای بخوابی
شما شب تا ۵ ام بیدار باشی
بالاخره مجبوری یه تایمی بخوابی، این تایمی که میخوای بخوابی دقیقا همون تایمی هست که شما میخواستی توی حالت ایده ال بلند شی درستو بخونی.
پس عملا هر روزی که شما خواستی با شب بیداری جبران صبح خواب موندنت رو بکنی، باز داری ضرر میکنی چون از تایم مطالعه فردات داری قرض میکنی

و فردای اون روز شما کمتر درس خوندی (مگر اینکه بخوای از خوابت بزنی و کمتر بخوابی که کلا حرکت بدیه چون بالاخره باید ۵ ۶ ساعتو بخوابی و اگر نخوابی یه روز از شدت خستگی کلا مجبوری بخوابی😂)

پس عقل حکم میکنه جا اینکه صورت مسئله رو بخوایم پاک کنیم، سعی کنیم که خوابمون رو درست کنیم و رو برنامه پیش بریم.

✅P3| 16:10 - 18:10

✅P2| 14:05 - 16:05

✅P1| 12:00 - 14:00

چند وقته اصلا رو مود نیستم
میدونی
انگار تو ۱۸ سالگی، زیادی زندگی کردم
زیادی نگران بودم
زیادی نگران آینده
نگران زندگیم
نگران وضعیت
و ...
بودم.
اینا رو اصلا برا بحث کنکور نمیگم
من شاید امسال، سال چهارمی باشه که دارم کار میکنم
تقریبا از ۱۴ سالگی، تایمی که باید بچگی میکردم، نگران پول دراوردن بودم.
حتی تو هر شرکتی هم که بودم، کوچکترین عضو تیمشون من بودم.

همش به کنار
تایمی که باز باید بچگی میکردم، پایه پنجم و ششم دبستان روزی ۷ ۸ ساعت برای ازمون نمونه مثل یه کنکوری میخوندم.


مشکل اینه من همیشه میخوام از بقیه جلو بزنم‌، از هر چیزی که فکرشو بکنی اونم در سریع ترین زمان ممکن.
این باعث شده وز بچگی به فکر چیزایی باشم که بقیه آدما تو دهه سوم یا چهارم زندگیشون بهش فکر میکنن، نمیدونم این ریشه در کجا داره ولی باعث شده پیشرفت کنم و از طرفی از این بابت راضی ام. اما احساس میکنم جدیدا خستم

توی بحث روابط
از بیشتر آدمای دورم حالم بهم میخوره
ادمایی که بیشتر از همه اوقات نیاز داشتم پشتم باشن، به چه سادگی پشتمو خالی کردن‌.

یکم خستم
تقریبا تفریح های عام نمیتونه خوشحالم کنه
دلخوشیم شده چند دقیقه اخر شب که میشینم با بی کلام کتاب میخونم
دلخوشیم شده بشینم صدای بازی کردن بچه ها رو از پشت پنجره بشنوم و ذوق کنم.


واقعا خستم
اما خب چی بگم
تا اینجاش رفت، خب باقیشم میره

چرا اینا رو گفتم ؟
هیچی
شاید چون اینجا کسی منو نمیشناسه و تو زندگیم نیست. پس شاید راحت تر میتونم حرف بزنم.

Gn 💎❤️

ری اکشن نمیزنینا 😔

عالی واقعا

یه زمان کلا با برنامه قلم چی میخوندم

الان اصلا یادم نبود فردا آزمونه 😂😂😂😂