آذربایجان در آثار جغرافی نويسان(۵)
#آذربایگان
ابو اسحاق ابراهیم اصطخری، در مسالک و ممالک، که در نیمه سده چهارم هجری قمری تالیفش کرده، در مورد آذربایجان، مینویسد:
بزرگترین شهر در آذربایجان اردبیل است و مقدار دو بهر فرسنگی درازا و پهنا دارد، و سرای امارت آنجا باشد و دیوار دارد با چهار دروازه، و جایی پر نعمت است و روستا دارد و بر دو فرسنگی کوهی هست که آن را سبلان خوانند.تابستان و زمستان از برف خالی نباشد.مراغه چندِ اردبیل بوَد،و در قدیم جای امارات بوده است، و روستا و باغ و بوستان و کشاورزی بسیار دارد.و دیوار داشت،ابن ابی الساج ویران کرد.ارمیه شهری بزرگ، پر نعمت، با نرخ ارزان، بر کناره دریا و نُزهتگاه بسیار دارد.میانه و خونه و برونان و دیر خرقان و سلماس و نشوی و مرند و تبریز و برزند و ورثان و موقان و جابروان و اشنه و بسوی شهرهای کوچکند....و حدود آذربایگان از تارم دارند تا حدود زنگان تا دینور تا حلوان تا شهرزور تا دجله و به حدود ارمنیه بازگردد».(ص.۱۱)
بن مایه:رضا زاده ملک.رحیم_آذری(گویش دیرین مردم آذربایجان)_انجمن آثار و مفاخر فرهنگی_سال ۱۳۷۷
@atorabanorg
#آذربایگان
ابو اسحاق ابراهیم اصطخری، در مسالک و ممالک، که در نیمه سده چهارم هجری قمری تالیفش کرده، در مورد آذربایجان، مینویسد:
بزرگترین شهر در آذربایجان اردبیل است و مقدار دو بهر فرسنگی درازا و پهنا دارد، و سرای امارت آنجا باشد و دیوار دارد با چهار دروازه، و جایی پر نعمت است و روستا دارد و بر دو فرسنگی کوهی هست که آن را سبلان خوانند.تابستان و زمستان از برف خالی نباشد.مراغه چندِ اردبیل بوَد،و در قدیم جای امارات بوده است، و روستا و باغ و بوستان و کشاورزی بسیار دارد.و دیوار داشت،ابن ابی الساج ویران کرد.ارمیه شهری بزرگ، پر نعمت، با نرخ ارزان، بر کناره دریا و نُزهتگاه بسیار دارد.میانه و خونه و برونان و دیر خرقان و سلماس و نشوی و مرند و تبریز و برزند و ورثان و موقان و جابروان و اشنه و بسوی شهرهای کوچکند....و حدود آذربایگان از تارم دارند تا حدود زنگان تا دینور تا حلوان تا شهرزور تا دجله و به حدود ارمنیه بازگردد».(ص.۱۱)
بن مایه:رضا زاده ملک.رحیم_آذری(گویش دیرین مردم آذربایجان)_انجمن آثار و مفاخر فرهنگی_سال ۱۳۷۷
@atorabanorg