آتشم بر جان زدی، بر جان زدی، جانَت نبخشَم
پیشِ یزدان گِریَم و در پیشِ یزدانَت نبخشم
سوختی جان و تنم زینگونه آسانَت نبخشم
گر ببخشم هر گُناهی را، گناهانت نبخشم
داوری ها را چه خواهی گفت پیشِ داورِ من؟
وای بر من، وای بر من !
خسته من، رنجورْ من، بیمارْ من، بی بال و پرْ من
تا سحر بیدار من، همدردِ مرغانِ سحر من
دشمنی ها کرد با من، طالعِ من، اخترِ من
وای بر من، وای بر من!
کُشت پیمانِ تواَم، خصمِ تو پیمانِ تو گردد
هر شب از اشکِ تو ،گوهر ریزِ دامانِ تو گردد
تا گهر ریزد به رنج و دردِ تو ، چشمِ ترِ من
وای بر من، وای بر من !
#حمیدی_شیرازی
@AvaareAftaab