#بزرگان_اسلام
🔻بنام الله
🔰کاکه ناصرسبحانی پسرمحمدرشید (شهادت 1368/12/28 هجری شمسی) ناصر، پسرِمحمدرشید، پسرِکاکه احمد، پسرِسبحانِ، پسرآغه ویس، پسررسول...
◾️درسال1330هجری شمسی در روستای دوریسان ازتوابع شهرستان پاوه، استان کرمانشاه درخانواده ای موحّد چشم به جهان گشود.
▫️جدّ او کاکه احمد، خلیفۀ شیخ طه ازطریقۀ برزنجی بود. درکودکی نزد دایی خود به یادگیری الفبای فارسی و اعداد ریاضی مشغول شد. درهفت سالگی وارد اولین دبستان تازه تأسیس زادگاهش شد. و در بدو ورود، طی آزمونی به کلاس دوم راه یافت. پس از پایان دورۀ ابتدایی درتنها دبیرستان شهر پاوه ثبت نام نمود وپس از اخذ گواهینامۀ سیکل اول و کسب رتبۀ ممتاز، نسبت به ادامه تحصیل درمدارس دولتی رغبتی از خود نشان نداد و علی رغم اصرار خانواده واولیای دبیرستان، درتابستان همان سال در خدمت مردی ازاقوام که درقرائت قرآن تبحّر داشت در زمان کوتاهی روخوانی قرآن را به خوبی آموخت
▫️سپس با علاقه و اشتیاق فراوان در سبب نزول قرآن بر بشریت، برای یادگیری دستورزبان عربی ودرک مفاهیم قرآن ، راهی حجرۀ محقّر و بی آلایش علوم دینی روستای وقت وشهر امروز نودشه ازتوابع شهرستان پاوه شد. و درهمان حجره وبعدها در حجره های پاوه، لاهیجان پیرانشهر، کانی سانان مریوان، راه و رسم تصوّف را آموخت و زهد وپارسایی را درکنارحفظ قواعد صرف ونحو پاس داشت. ذکاوت ، فراست و بلاغت وفصاحتش کم نظیر بود.
▫️اغلب طلاب واساتید درکارایشان حیران بودند و می گفتند اورا در تصوف جایگاهی است و بی انباز. جملۀ مفاخران او را قبول و درکار اومتعجب شدند. شک نیست که کلامش شیرین ونافذ بود. به طوری که درطول عمر کوتاه اما با برکتش درهرشهر و روستایی لب به سخن می گشود، شاگردانی می یافت که بلافاصله بیاناتش راضبط وبه حافظۀ تاریخ می سپردند. کراماتی ازایشان نقل شده که به دلیل علاقۀ عوام واعتقادات نامتعارف مجالی برای بازگوکردن آنها نیست.
🔹نفوذ ومحبوبیت کاکه ناصر به سمع ونظر مقامات حکومتی نظام پهلوی هم رسیده بود. تااینکه درجوی که ساخته بودند ایشان را به خدمت سربازی اعزام کردند. کاکه ناصر یکسال پیش از اعزام، باغور و تفحّص درقرآن ومطالعۀ کُتُبی از جمله مفردات راغب اصفهانی ، مصطلحات اربعۀ امام مودودی واصول دعوت عبدالکریم زیدان، متحول شد وبارقۀ فکرودعوت درصفای قلب منورش جرقه زد.
🔸پس از صیقل دادن نفس زکیّه اش برای پرداخت زکات علمش، فعالیت های فرهنگی، فکری ،سیاسی واجتماعی اش را با ایراد سخنرانی ، تأسیس مدرسه قرآن درشهرپاوه، تجدید بنای مسجد وتأسیس مدرسۀ علوم دینی درمجاورت آن، تأسیس مدرسۀ دعوت وبازسازی باورهای دینی (نهضت اخوان المسلمین)، مبارزه با نظام ستم شاهی ومشارکت دررفع مشکلات واختلافات خانوادگی و طوایف متخاصم، تداوم بخشید.و با سقوط نظام ستم شاهی با ابراز شادمانی از پیروزی انقلاب به راهنمایی وارشاد نهادهای تازه تأسیس درماههای اولیۀ پیروزی ، شرکت دررفراندوم تعیین نظام ، اعتراض ومخالفت با پیش نویس قانون اساسی ودیدار با رهبرانقلاب در دو نوبت، فاصله گرفتن ازروند انقلاب ،برگزاری کلاس های تفسیر مردانه و زنانه، مشارکت در شکل گیری شورای شمس وده ها فعالیت دیگر مبادرت ورزید.
▫️پس از برگزاری کنگرۀ دوم شورای شمس مورد تعقیب وگریز نیروهای امنیتی قرار گرفت و به مدت 7سال ونیم دراختفا وغربت بسربرد. دراین مدت با مجاهدت تمام، شبانه روز بدون وقفه به تربیت شاگردانی مخلص پرداخت و با تألیف آثار متعدد وارزشمند در علوم اسلامی، ذخایری نفیس ازخود بر جای گذاشت .
◼️سرانجام درتاریخ 1368/3/18 درمنزل یکی ازشاگردانش درشهرسنندج، دستگیر شد وپس از نه ماه ونه روز زندانی نامعلوم وبدون ملاقات در بیدادگاه سنندج وبدون اطلاع خانواده اش به افتخارشهادت نایل آمد .37روزپس از شهادتش به منِ برادرخبردادند و4ماه بعد معلوم ومشخص گردید که جسم پاک و نازنینش را درشهرقروۀ کردستان که فرسنگ ها با زادگاهش فاصله دارد، دفن نموده اند. روحش شاد وراهش مستدام.
🙏التماس دعا.
🖊 منصورسبحانی1394/12/28 دوریسان
#نشر_صدقه
🆑مجله تاریخ اسلام
🆔
t.me/awara_kurdistani