دختر ته تغاری خدا


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


🦋مَن زانِ خودَم چُنان کِه هَستم ، هَستم🦋
.
.
منم آن "باران‌جانا"
.
.
ز دیار "بلوچستان"
.
.
در ره "طب"
.
.
میشنوم شما بگویید
https://t.me/BiChatBot?start=sc-42170-PtgZiDz
https://telegram.me/dar2delbot?start=send_vK03WD2

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


بلوط dan repost
صدایت کردم "جانم"
گفتی: «مانده‌ام با این صد سالی که به عمرم اضافه شده چه کنم...»

#عباس_معروفی
تماماً مخصوص


بلوچ بودن این شکلیه؛ قبل از اینکه مامان بشی یهو میبینی مادربزرگ شدی!!!

-دختر عمو/عمه/خاله/دایی میشه خواهرت و بچه‌اش خواهرزاده‌ات و نوه‌اش نوه تو :))))


جونم براتون بگه که یه کتاب از دستگاه‌های بدن بود با نقاشی‌های خیلی خنده‌دار و عجیب که با هر بار دقیق نگاه کردن به نقاشی‌ها بیشتر از قبل مستفیض میشدم و وابسته‌تر به اون کتاب.


یادمه یه دونه کتاب رو از بس که دوس داشتم پس ندادم و جریمه شدم اما ارزششو داشت.
😂😐


بچه‌تر که بودم تابستون با اتوبوس‌های خط واحد میرفتیم کانون فکری پرورشی و همیشه مسیر رفت برام طولانی‌ترین مسیر بود از چابهار تا نیویورک و مسیر برگشت کوتاه‌ترین مسیر کوتاه‌تر از نیم قدم... هنوز فکر کردن به ورق زدن کتاب‌های امانت گرفته شده‌ توی مسیر برگشت لبخند به لبام میاره...


خاطره شاید تنها چیز روی زمین باشد که ما می‌توانیم آن را به نفع خودمان دستکاری کنیم.
به این منظور که وقتی به عقب نگاه کردیم، به خودمان نگوییم عجب عوضیِ بی‌شرفی!


-جزء از کل


بلوط dan repost
این پیامو فوروارد کنید بهتون بگم چند درصد از زندگیتون رو از ر درد رنج می‌برید🥲


وقتی گردن گیرم شل شده 😂😐


برخلاف تصورم و دغدغه و مشکلاتی که اون بازه داشتم نمره‌ام خیلی خوب شده باید برای خودم یه جایزه بگیرم😁🥺💙


همونموقع سوالات رو چک کردم و خیالم راحت شد از پاس شدن وگرنه تا امروز که نتایج اومد شمارو از چسناله میکشتممممم البته اگه درد بهم امون میداد 😂😑


یه سنگ ۵میل تا سر حد مرگ منو میبره میاره، چجوریا با یه بچه کله ۳۲ سانتی زنده میمونید!!! :))))))


زندگی من یه قبل و بعد از استفاده کیسه‌آبگرمه ^-^


تازه میخواستم یه نفس راحت بکشم از تعطیلاتم لذت ببرم که پریود شدم🚶🏻‍♀️


توی زبان بلوچی یه مثال هست که اوج دلتنگی رو می‌رسونه...

"آیات ءَ تئی زهیر ءِ، زهیر ءِ تئی آیات ءَ
رهسر په من ءَ وان‌اَنت، وان‌اَنت په من ءَ رهسر"

یعنی: "گذرگاهها، برای من، آیات دلتنگی تو را تلاوت می‌‌کنند..."

#بلوچی




دیشب پسرعموم با یه ذوق و هیجانی داشت برای دومین بار قسمت هجده یاغی رو می‌دید که اصلا ته دلم گفتم چنین ذوقی مرا آرزوست!!!


مود این روزهای من...


یه چیزهایی توی این زندگی هست که نمی شه توضیحی براشون پیدا کرد. برای یه سری چیزها هم احتمالا نباید توضیحی ارائه داد؛ مخصوص وقتی به زبان آوردنشون و محدود کردنشون به کلام، مهم ترین جنبه شون رو نادیده می گیره.

-هاروکی موراکامی


بچه که بودم خیال می کردم همه چیز مال مال من است، دنيا را آفريده اند كه من سرم گرم باشد، آسمان، زمين، پدر، مادر، درخت ها، اسب ها، كالسكه ها و حتی آن گنجشک ها برای سرگرمی من بوجود آمده اند. بعد ها یکی یکی همه چیز را ازم گرفتند. مایعی در رگ هام جاری بود که می گفت این مال شما نیست، راحت باشید. پسری که عاشق کبوترها و خرگوش ها بود، خودش را به درختی دار زد. چرا؟ مادر گفت بماند برای بعد. کاش تولد من هم می ماند برای بعد، به کجای دنیا برمی‌خورد؟

-عباس معروفی


دلم یه دورهمی بزرگ میخواد که خودم میزبان نباشم.

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

173

obunachilar
Kanal statistikasi