نزدیکی رضا پهلوی به حامد اسماعیلیون، نه از مشی دموکراتیک و میل به تکثرگرایی پهلوی، که بیشتر استفاده از امکانهای اسماعیلیون پس از تجمع برلین بود؛ پهلوی با قدرتزدایی از اسماعیلیون، به قدرت خود افزود و خیلی زودتر با او خداحافظی کرد: همان لحظهای که اسماعیلیون رضا پهلوی را «شاهزاده» نامید. اسماعیلیون نه تنها قافیه را به رضا پهلوی باخت، بلکه خیلی هم دیر دوزاریاش افتاد که «بله» حسابی قافیه را باخته است. اسماعیلیون وقتی از شورای همبستگی خارج شد که رضا پهلوی پیشتر خارج شده بود و از مشروعیت اسماعیلیون به نفع پررنگکردن حضور خود در عرصه عمومی استفاده کرد: زاغکی که قالب پنیر را به حیله روبه باخت. اسماعیلیون در هیئتی سینه زد که نباید میزد؛ و این سینهزدن اسماعیلیون [ناخواسته] به ضرر پیشروی جنبش در داخل بهواسطه ایجاد شک و تردید و چنددستگی و ریزش در نیروهای بیشتر مترقی شد.
*اینکه خودِ رضا پهلوی هم در ادامه بد بازی کرد، مسئله ثانویه است و ربطی به موفقیت در قدرتزدایی از اسماعیلیون ندارد.
@batarikh
*اینکه خودِ رضا پهلوی هم در ادامه بد بازی کرد، مسئله ثانویه است و ربطی به موفقیت در قدرتزدایی از اسماعیلیون ندارد.
@batarikh