پیوسته در تنهایی به همان معمای ناگشودنی میاندیشید. «یعنی چه؟ آیا بهراستی باید مرد؟» و ندای درونش جواب میداد: «بله، حقیقت است و باید مرد.» میپرسید: «ولی آخر اینهمه رنج برای چیست؟» و ندا جواب میداد: «دلیلی نیست! برای هیچ!» و همین.
📚مرگ ایوان ایلیچ
#تولستوی
@beautifulminds4👈✅
📚مرگ ایوان ایلیچ
#تولستوی
@beautifulminds4👈✅