مادرِ بدکاره ی وحشی ترین خودکارِ شهرم
چهره ی اندوهگینِ کرمِ خاکی زیرِ پوتین
در پی یک لذتِ بی پرده ام،چیزی شبیهِ_
لذتِ مُردن به شکلی وحشیانه با گیوتین
.
بهترین توصیفِ من از بودنم در بین مردم
ردِ پای میخ در دیوارهای جنده خانه...
درکِ پوچ و سطحیِ انگیزه ی آزاد بودن
عشق و حالِ دسته جمعی،داخل یک اُستُوانه
.
عادتِ ماهانه ی همراه با تأخیرِ معشوق...
استرس های من از اینکه مبادا بار دارد
وحشتِ بیهوده و بی حدِ من از فکر اینکه_
کودکم بعد از تولد چهره ی کفتار دارد
.
شدت بیماری روحی پس از افکار جنسی
با تصور های نزدیکی به جای دور بودن
باعثِ تصمیم های اشتباهِ همسرَت باش
مثل استعدادِ من در خِصلتِ مغرور بودن
.
بهروز رضایی
@behrooz_rezaei