دوباره فاجعهای رخ دادهاست، در مقام همدردی با قربانی یکی از جایگاه مهماش میگوید "ما مقصریم" و دیگری در تریبون پرمخاطبش اذعان میکند "کجای راه را اشتباه رفتیم؟"
نه، اشتباه و تقصیر همینجاست. برای انسانی زنده که گوشت و پوست دارد و تجربه زیستهاش را مبنای قضاوتهایش قرار میدهد، وقتی فاجعه از اتفاقی اسفناک تبدیل به عادتی دردناک و مزمن شد که هر روز حق زیستناش، جان عزیزانش، آرزوها و دسترنجهایش را به باد میدهد، احساس دستوپا بستهبودن سنگینترین زنجیر است.
ما انسانهایی با تجربه دستوپا بستهبودن دیگر دنبال موشکافی دلایل فلسفی و پیشزمینههای تاریخی و فرهنگی نیستیم تا تقصیر خود و گذشتگانمان را در بازی طولانی استبداد و ارتجاع ببینیم. دیگر برایمان مهم نیست کجا میتوانست اتفاقات دیگری رقم بخورد، انقلابی رخ ندهد، جنگی درنگیرد، یا نامی از صندوق خارج نشود. اینها ادبیاتی از جنس "توانستنها" هستند و ما دست و پا بستهایم. و کیست که نداند بازی دستوپابستهها چیزی جز خیمهشب بازی نیست؟
ما خود قربانی هستیم، قربانی فاجعههایی تکرارشونده که شور زندگی ما را هدف گرفتهاند. شور زندگی، مهمترین و قدرتمندترین دارایی ما که به هیچ قیمتی قابلمعامله نیست. شوری برای یک زندگی معمولی، با استرسهایی معمولی، خوشیهایی معمولی، رنجهایی معمولی، شادیهایی معمولی... همین معمولیبودنهایی که در دل فاجعههای پیاپی معنایی ندارند.
ما مقصر نیستیم. اگر تقصیری برای خودتان قائل هستید، اگر احساس دستوپا بسته بودن نداشتهاید، به یقین در جایگاهی یکسان با قربانی نیستید.
@bekhradaa
نه، اشتباه و تقصیر همینجاست. برای انسانی زنده که گوشت و پوست دارد و تجربه زیستهاش را مبنای قضاوتهایش قرار میدهد، وقتی فاجعه از اتفاقی اسفناک تبدیل به عادتی دردناک و مزمن شد که هر روز حق زیستناش، جان عزیزانش، آرزوها و دسترنجهایش را به باد میدهد، احساس دستوپا بستهبودن سنگینترین زنجیر است.
ما انسانهایی با تجربه دستوپا بستهبودن دیگر دنبال موشکافی دلایل فلسفی و پیشزمینههای تاریخی و فرهنگی نیستیم تا تقصیر خود و گذشتگانمان را در بازی طولانی استبداد و ارتجاع ببینیم. دیگر برایمان مهم نیست کجا میتوانست اتفاقات دیگری رقم بخورد، انقلابی رخ ندهد، جنگی درنگیرد، یا نامی از صندوق خارج نشود. اینها ادبیاتی از جنس "توانستنها" هستند و ما دست و پا بستهایم. و کیست که نداند بازی دستوپابستهها چیزی جز خیمهشب بازی نیست؟
ما خود قربانی هستیم، قربانی فاجعههایی تکرارشونده که شور زندگی ما را هدف گرفتهاند. شور زندگی، مهمترین و قدرتمندترین دارایی ما که به هیچ قیمتی قابلمعامله نیست. شوری برای یک زندگی معمولی، با استرسهایی معمولی، خوشیهایی معمولی، رنجهایی معمولی، شادیهایی معمولی... همین معمولیبودنهایی که در دل فاجعههای پیاپی معنایی ندارند.
ما مقصر نیستیم. اگر تقصیری برای خودتان قائل هستید، اگر احساس دستوپا بسته بودن نداشتهاید، به یقین در جایگاهی یکسان با قربانی نیستید.
@bekhradaa