صدای سکوتش گوش هایم را کر میکند
نورش چشم هایم را میزند
شب را میگویم
دنبالش میگردم
نیست
نه در رویا و نه در دنیا
چنگ میزنم به سینهات
میخواهمش
اشک ها جاری روی گونه ها
چشم ها خیس تر از همیشه
پاها لرزان
دست ها سست
دنبالش میگردم
نیست
نه اینجا نه آنجا
انچنان محو شده که انگار در ت حل شده
لازمش دارم
برای زنده ماندن
دنبالم میگردم
پیدا میشوم در ت و پنهان میمانم در خود
حل میشوم در ت و رسوب میکنم در من
من ب دنبال منم
من پیش از ت
نه منِ تُ
@bluepur🫐