چشمانت را آرام ببند
به روی هر آنچه که قلبت را میرنجاند
با اولین ریسمان آسمان دور شو
به روی ابر ها قدم بزن
هر لحظه که اشکی سراغ چشمانت را گرفت غُصه های دلت را برای تکه ابر ها تعریف کن
آنها تکه ای از غم هایت را به دوش میکشند
و میبارند و زمین را در آغوش میگیرند
همانطور کم کم از اندوه هایت کم میشود
اما امید جایشان را نمیگیرد
بلکه جایشان خالی میماند و تو همیشه یک جای خالی در گوشه کنار دلت احساس میکنی
گودالی خالی که هر لحظه عمیق تر میشود
درد دقیقا همینجاست.
-ماهوین
به روی هر آنچه که قلبت را میرنجاند
با اولین ریسمان آسمان دور شو
به روی ابر ها قدم بزن
هر لحظه که اشکی سراغ چشمانت را گرفت غُصه های دلت را برای تکه ابر ها تعریف کن
آنها تکه ای از غم هایت را به دوش میکشند
و میبارند و زمین را در آغوش میگیرند
همانطور کم کم از اندوه هایت کم میشود
اما امید جایشان را نمیگیرد
بلکه جایشان خالی میماند و تو همیشه یک جای خالی در گوشه کنار دلت احساس میکنی
گودالی خالی که هر لحظه عمیق تر میشود
درد دقیقا همینجاست.
-ماهوین