انتشارات دوات معاصر


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


شما می توانید آثار تالیفی،ترجمه،پژوهشی و... خود را در قالب فایل "ورد" یا "پی دی اف" برای بررسی به ? davat1395@gmail.com ارسال کنید.
09111361300?
@panjeheemazdak
نشانی:رشت.بلوار معلم.خ مهر شریف.ساختمان گل مریم .ط 2.واحد 5
Instageram:davat.moaser

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
#مستندی‌از‌رونمایی‌برگزین‌مجموعه‌شعر
#تورا_به_اندازه_تو_دوست_دارم
#علیرضاپنجه‌ای
#تدوین‌‌آقام‌علی‌پارسی
#انتشارات‌دوات‌معاصر
@davatmoaser
Instageram:davat.moaser


#داستان‌های‌کوتاه‌الموت
#باغ‌های‌هرانک
#علی‌رشوند
#انتشارات‌دوات‌معاصر
@davatmoaser
Instageram:davat.moaser


منتشر شد:
#خانه‌ی‌ما‌تهران‌نیست
#سیدحسن‌حسینی‌تیل‌آباد
#انتشارات‌دوات‌معاصر
@davatmoaser
Instageram:davat.moaser


بياييد با هم بخوانيم
و بچه ها را به نوشتن ترغيب كنيم ؛

خدايا
بچه ها گاهي وقتها گريه ميكنند
اما آنها نميخواهند
بزرگتر ها را ناراحت كنند
گاهي نشانه اي است
كه به خواسته هايشان برسند
بچه ها نبايد كوتاه بيايند
بزرگترها بچه ها را هدايت ميكنند
و آنها دوست دارند
در مسير درستي قرار بگيرند...

خدايا تو ميداني
ما بچه ها
نمي خواهيم كسي را اذيت كنيم
اما بعضي وقتها ناراحت
و بعضي اوقات خوشحال ميشويم

خدايا
من دردل هايم را به تو ميگويم
خدايا خودت بگو
من و دوستهايم
و بچه هاي كل كشورم
از چيزهايي ميترسيم

ما ازنگاه هايي كه
محبت نداردميترسيم
گاهي وقت ها
ازتنها ماندن ميترسيم
خدايا
ما از جنگ و دشمني ميترسيم
خدايا
ما بچه ها سعي ميكنيم
با ترسهايمان روبه رو شويم
امانميدانيم چه كاري درست است

خدايا
با تو درد دل ميكنم
خدايا
در دل نشانه هايي از توست
كه جنگ و دشمني را دوست ندارد خدايا
مگر اين نشانه ها را تو دلم نگذاشتي پس ميداني
ما كودكان امنيت و شادي ميخواهيم
خودت بزرگترها را هدايت كن
تا ديگر هيچ كودكي
شاهد جنگ و دعوا نباشد
و به همه كودكان خانه هايي بده
كه پر از محبت و شادي باشد
ممنون خدا جون
ممنون ...

پديده سعادتي / ٧ ساله از رشت

@davatmoaser


#علی_رضا_پنجه_ای

لابه لای پائیز

شوری یا شورشی
در من نمی‌ماند
فریادم را به خاطر می‌سپاری
و چشم.هایم
که یخ سالیانی تلخ را
به آفتاب زمستانه ذوب می‌کند

لابه‌لای پائیز
در عریانی درخت
همچون ورق‌های کتابی ناتمام
گم می‌شوی
و اطلسی‌ها
رنگ چشم‌های تو را
در سوزبانگی ژرف می‌خوانند
شورشی، گدازان
که در من اما کاش دمی شعله می‌گرفتی
۷۰.۰۹.۱۴
#شب‌هیچ‌وقت‌نمی‌خوابد/۱۳۸۷/ص۳۴
این شعر هم‌چنین از کتاب در دست انتشار "تورا به اندازه ی تو دوست دارم" مجموعه‌ی برگزین ده کتاب شعر #علیرضاپنجه‌ای
#انتشارات‌دوات‌معاصر
@davatmoaser


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
#کوچه
#فریدون‌مشیری
#انتشارات‌دوات‌معاصر
@davatmoaser
Instageram:davat.moaser


نگاه ایران dan repost
http://yon.ir/hDIxB
🔶با شراگیم یوشیج، به بهانه سالروز درگذشت نیما؛

🔰دیگر هیچ وسیله‌ای از نیما را به موزه نمی‌دهم!

🔷لوازمی که برای موزه داده بودم، اکنون در آن خانه یا موزه دیده نمی‌شود

🔶در وضعیتی که سنگ قبر فرهیختگان و هنرمندان از گزند بداندیشان در امان نمی‌ماند، عجیب نیست که خانه پدر شعر نو خاک بخورد

مشروح خبر🔻

➡️http://gilnegah.ir/162469

🔵پایگاه خبری و تحلیلی«گیل نگاه»👇
https://t.me/joinchat/BThbFjwSXOC6ufpq7NJ1Tg


#شکلوفسکی
#منتقد_فرمالیست روس:

اگر از کسی که ساعتی را با دستمال تمیز می‌کند، بپرسیم ساعت چند است؟ او برای پاسخ دادن، باید دوباره به ساعت نگاه کند. او بارها در هنگام تمیز کردن صفحه ساعت، به آن نگاه کرده است، اما به عقربه‌ها توجه نکرده است. پرسشِ «ساعت چند است؟» توجه او را به عقربه‌ها معطوف می‌کند، حالا جای عقربه‌ها برای او مسئله شده است.

پدیده‌های زیادی هستند که به علت استفاده مکرر برای ما معمولی می‌شوند و به آنها عادت می‌کنیم، حتی ممکن است بدون کوچک‌ترین توجه و احساسی از کنار آنها بگذریم. منتقدان ادبیِ فرمالیست معتقدند برای رهایی از این امر باید دست به «آشنایی‌زدایی» این گونه از پدیده‌ها زد. اصطلاح «آشنایی‌زدایی» اولین بار توسط شکلوفسکی، منتقد فرمالیست روس به‌کار رفت.
به نقل از متن کتاب آقای روح الله نامداری.
@davatmoaser


خاطرات احمد محمود از "سالهای طلایی دهه ۶۰":
● ۱۵ مرداد ۶۴:
دو شب است که تلويزيون خراب شده است. سياه سفيد است و مال عهد بوق. ۱٨ سال است کار می‌کند يک بار لامپ سوخته و ... دو شب است که تصوير نمی‌دهد. ديشب سارا داشت تو اتاق مطالعه می‌کرد. لامپ خود به خود سوخت. لامپ نداشتيم که عوضش کنيم. بلند شد و رفت تلويزيون را روشن کرد به اين اميد که شايد درست شده باشد!! تصوير نداشت. گفت اينهم از تلويزيون!
خوب. مفهوم حرفش اين است که همه چيز زندگی‌مان خراب است. حرفش درست است. اين بود که شنيدم و زيرسبيلی رد کردم. شش هفت سال بيکاري بعد از انقلاب و جلوگيری از چاپ کتابهايم نتيجه‌ای بهتر از اين ندارد آن هم با خرج سنگين زندگی، خدا عاقبتش را به خير کند.

● ۱۶ مرداد ۶۴:
نمی دانم به خودم تلقين کرده‌ام که وقتی سيگار تير می‌کشم سرم درد می‌گيرد يا واقعا خاصيت سيگار تير اين است. به هر جهت شيراز می‌کشم. چند ماه قبل هم زمزمه‌اش شروع شد که سيگار تير بد است و حرف‌هايی از اين دست و اغلب کسانی که سيگاری بودند از کشيدن سيگار تير امتناع کردند. سيگار هم که در بازار آزاد چندين برابر قيمت دارد. بقال سرمحل به عنوان سهميه روزهای دوشنبه و پنجشنبه سيگار می‌دهد. ٢ بسته سيگار شيراز و چهار بسته سيگار تير. به عبارت ديگر هفته‌ای ۴ بسته شيراز و ٨ بسته تير و مجبور هستيم که سيگار تير را هم بگيريم چرا اگر نگيريم شيراز هم نمی‌دهد. حتی‌ به جای تير، اشنو هم نمی‌دهد.

● ٢ آذر ۶۴:
امروز بار ديگر تنگدستی را احساس کردم. بار ديگر احساس کردم که اين غول دارد جوانه می‌زند. زنم گفت پول آب را بايد بدهيم. گفتم تا کی مهلت داريم، گفت ششم. گفتم حالا بماند. چهار روز ديگر فرصت هست. زنم احساس کرد که ٣۴٨ تومان ندارم بدهم. دلم نمی‌خواست فکر کند پول ندارم و دلش توی هول و ولا افتد. صداش کردم و گفتم کی پول آب را می‌برد و می‌دهد. گفت خودم. گفت دارم می‌روم به طرف بانک گفتم پول آب را هم بدهم. هزار تومن بهش دادم. هزار تومانی را گرفت و گفت خيال کردم نداری. در واقع نداشتم. چند هزار تومانی گذاشته‌ام کنار که اگر مريض شديم دم در بيمارستان نميريم. چون تا پول نگيرند کسی را به بيمارستان راه نمی‌دهند و چه بسا آدم که به همين بهانه تلف شده‌اند. دل زدم به دريا و يکی از هزار تومانی‌ها را دادم. معلوم نيست چه وقت کتاب‌هايم اجازه انتشار خواهند يافت. خواهد گذشت. بايد تحمل داشت و خوشبختانه همه‌مان آدم‌های قانع و سازگاری هستيم.
داستان يک شهر را سال ۱٣۵٨ تمام کردم و آماده چاپ شد. انتشاراتی اميرکبير با مشکلاتی مواجه شد،‌ بعد مصادره شد. نسخه همسايه‌ها تمام شد. رضا جعفری هنوز توی اميرکبير کار می‌کرد. داستان يک شهر را چاپ کرد (۱۱ هزار نسخه) فروش رفت اما حالا اميرکبير به دست دولت افتاده بود. روی خوش با تجديد چاپ کارهايم نشان نمی‌داد. رضا جعفری نشر نو را تاسيس کرد. همسايه‌ها و داستان يک شهر را از اميرکبير گرفتم. قرارداد را فسخ کردم و کتاب ها را در اختيار نشر نو گذاشتم. داستان يک شهر را چاپ کرد. (۱۱ هزار نسخه). زمين سوخته را آماده کردم چاپ کرد (۱۱ هزار نسخه). يک ماه بعد چاپ دوم را در ٢٢ هزار نسخه چاپ کرد. آمد همسایه‌ها را چاپ کند که از چاپ و تجديد چاپ کارهايم جلوگيری به عمل آمد. پس از چاپ دوم داستان يک شهر و زمين سوخته ديگر چيزي چاپ نشد. اما همسايه‌ها باز هم به طور قاچاق افست شد. به وزارت ارشاد گفتيم که بابا، شما می‌گوييد همسايه‌ها نبايد چاپ شود اما بازار پر است از نسخه‌های تقلبی که به عنوانت کمياب 4 تا 5 برابر قيمت رو جلد می‌فروشند. گفت جمعش می‌کنيم اما نکرده‌اند.
خوب، ‌حالا دستی می‌ماند که به نوشتن برود؟

از میان دست‌نوشته‌های احمد محمود
◘چهارم دی ماه برابر است با تولد احمد محمود،راوی کوچه‌‌های جنوب.خالق همسایه‌ها، زمین سوخته، داستان یک شهر، مدار صفر درجه، درخت انجیر معابد، آدم زنده و ده‌ها‌ اثر بار ارزش دیگر...
@davatmoaser


⁠🔴سیامک⁣ گلشیری در میزگرد آسیب شناسی کتاب سازی: زمانی که تیراژ کتاب‌ها بالا بود، منتقدان بسیار خوبی داشتیم. اما ناگهان دیدم که اثری از بسیاری از آنها نیست بعد متوجه شدم که کتاب منتشر کرده‌اند. وقتی به یکی از آنها گفتم که «شما منتقدی با نمره بیست بودی اما اکنون نویسنده‌ای هستی که کتابی با نمره 7 منتشر کرده‌ای» پاسخ داد «با وجود اینکه تلاش زیادی در حوزه نقد کردم اما هیچ کس مرا نشناخت و نتوانستم از این راه امرارمعاش کنم و تصمیم گرفتم به نویسندگی روی آورم تا دیده شوم» دلیل اصلی این مسئله این است که عصر منتقدان در کشور ما هنوز فرا نرسیده است.


🔸متن کامل این میزگرد چالشی را در ایبنا بخوانید:👇
⁣http://www.ibna.ir/fa/doc/report/256279


مراکز پخش کتاب‌های انتشارات دوات در رشت:
کتابفروشی فرازمند
کتابفروشی آسمان
کتابفروشی بدر
کتابفروشی ماه نو
کتابفروشی طاعتی
@davatmoaser




کانال رسمی دیارمیرزا dan repost
🔻با عنوان «تورا به اندازه‌ی تو دوست دارم»

📚برگزاری آیین رونمایی از برگزین ده کتاب علیرضا پنجه‌ای در خانه‌ی فرهنگ گیلان

http://diyarmirza.ir/?p=373591


🔥پیوستن به #دیارمیرزا

🆔 @diyarmirzair


@attachbot dan repost
‍ ♻️ اجرای چند شعر از مجموعه «کتاب عشق » توسط نزار قبانی به همراه ترجمه فارسی



۱_

عزیزم اگر در جنون هم‌شانه ام بودی
زیورآلاتت را به دور می ‌افکندی
النگوهایت را می‌فروختی
و در چشمان من به خواب می‌رفتی
۲_
طمع ندارم که قیصر باشم نه ونه اشتیاق رسیدن به اریکه پادشاهی
که اریکه ی شعر بزرگ‌تر است.
بانوی من
تمام آنچه میخواهم این است
کمی دوستم داشته باشی
نه برای چیزی،
تنها به این دلیل
که فرهیخته و‌متمدن گردم

۳_

دوستت دارم؛ آن‌گاه که گریه میکنی
و دوست دارم
رخسارت را وقتی ابری و غمگین است
زنان زیبا آن‌گاه که می‌گریند.. زیباتر می شوند

۴_

بیست هزار زن را دوست داشته ام
بیست هزار زن را را آزمودم
و آن هنگام که تو را دیدم عزیزم
احساس کردم هم اینک شروع تازه من است.

@mahbube_afshar


#کتاب_عشق
#نزار_قبانی
#برگردان_محبوبه_افشاری
#ناشر_دوات_معاصر_۱۳۹۶










نگاه ایران dan repost
http://yon.ir/g3ZAW
با حضور جمعی از علاقه مندان ادبیات در خانه فرهنگ گیلان؛

📚مجموعه منتخب شعر علیرضا پنجه‌ای با عنوان «تورا به‌اندازه تو دوست دارم» رونمایی شد/تصاویر

مشروح گزارش🔻

➡️http://gilnegah.ir/162007

🔵 پایگاه خبری و تحلیلی «گیل نگاه»

هر روز با بیشترین گزارش اختصاصی در بزرگ‌ترین تحریریه رسانه‌های مستقل شمال کشور

لینک پیوستن به کانال

https://t.me/joinchat/BThbFjwSXOC6ufpq7NJ1Tg


📝فراخوان انتشار کتاب
شعر، داستان، رمان، مباحث تئوریک ادبی،ترجمه

انتشارات دوات معاصر در نظر دارد برای سال ۱۳۹۷ اقدام به انتشار کتاب‌ در حوزه ترجمه،رمان،داستان،شعر و مباحث تئوریک ادبی به صورت کتاب نماید.
شما می‌توانید آثار خود را در قالب word یا pdf به نشانی davat1395@gmail.com ارسال نمایند.
لازم به ذکر است، آثار نباید پیش از این به صورت کتاب منتشر شده باشند، یادآور می‌شود حتمن روزمه‌ای از خود را ارسال فرمایید!
انتشارات دوات معاصر پس از بررسی اثر ارسالی توسط کارشناسان امر، شما را از نتیجه آگاه خواهد کرد.
https://t.me/davatmoaser

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

326

obunachilar
Kanal statistikasi