Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
یه روز یکی از پروانه هام در گوشم گفت میخوای ببرمت بهشت من نقششو پیدا کردم و بلدمکجاس!
پروانه دستمو گرفت و منو کشوند و کشوند و کشوند تا اینکه به تو رسیدم به گلای روی پیرهن قشنگت اشاره کرد و گفت خودشه اینجا بهشته؛ای کاش پروانه رو میکشتم ولی هیچوقت نمیدیدمت انگار تو از بهشت جا موندی ک پروانه هام دیونه وار گلای پیرهنتو بغل میکنن.
انگار تار های حنجرت از کلاوی های پیانو ساخته شده ک با نتی ک از صدات بلند میشه قلب من شروع به رقصیدن میکنه،دوتا قرنیه چشمات شبیه دو سیاره میمونن چشمات دنیاییه واسه خودش حالا فکرشو کن این دوتا سیاره بارونیم بشه هواش ، انوقت میرم زیر بارون چشمات تا خیس شم انقدر میرقصم تا ابر های غمگین چشمات بخندن:)
-مهسا
T.me/desiremoon |•🤍🖇🩰•
پروانه دستمو گرفت و منو کشوند و کشوند و کشوند تا اینکه به تو رسیدم به گلای روی پیرهن قشنگت اشاره کرد و گفت خودشه اینجا بهشته؛ای کاش پروانه رو میکشتم ولی هیچوقت نمیدیدمت انگار تو از بهشت جا موندی ک پروانه هام دیونه وار گلای پیرهنتو بغل میکنن.
انگار تار های حنجرت از کلاوی های پیانو ساخته شده ک با نتی ک از صدات بلند میشه قلب من شروع به رقصیدن میکنه،دوتا قرنیه چشمات شبیه دو سیاره میمونن چشمات دنیاییه واسه خودش حالا فکرشو کن این دوتا سیاره بارونیم بشه هواش ، انوقت میرم زیر بارون چشمات تا خیس شم انقدر میرقصم تا ابر های غمگین چشمات بخندن:)
-مهسا
T.me/desiremoon |•🤍🖇🩰•