ادامه:
از تعریف تحول دیجیتال میتوان سه روایت احتمالی مطرح کرد:
تحول دیجیتال به معنای تغییر تدریجیِ چابک مبتنی بر فناوریهای دیجیتال در کلیه ارکان کسبوکار سازمان
تحول دیجیتال به معنای تغییر بنیادین مبتنی بر فناوریهای دیجیتال در کلیه ارکان کسبوکار سازمان
تحول دیجیتال به معنای هر دو
مدیران دسته سوم به خوبی میدانند سفر تحول دیجیتال برای تداوم حرکت خود علاوه بر نقشه راه، به داستان موفقیت نیاز دارد پس صراحتاً منکر تعریف اول نمیشوند اما به خوبی میدانند که دیجیتالی سازی کسبوکار، تحول دیجیتال نیست. پس چتر راهبردی تحول دیجیتال را بر سر دیجیتالی سازی کسبوکار میگسترانند اما در مسیر ایجاد تغییرات بنیادین، در کلیه ارکان کسبوکار سازمان مستمراً «مفاهمه راهبردی» ایجاد میکنند.
این مدیران به خوبی میدانند که تعریف دوم به صواب نزدیکتر است اما یخ به یکباره آب نمیشود حتی با دستور یخشکن. مدیران دسته سوم به خوبی میپذیرند جراحی غیر از درد، خونریزی هم دارد اما هر بیمار و هر پزشکی تحمل آن را ندارد. آنها به خوبی میپذیرند هر موجودی وارث خصیصههای ژنتیکی گذشتگان خود است اما این به معنای آن نیست که الزاماً شبیه آنها خواهد بود. این مدیران میدانند که تحول دیجیتال گذشتهنگر نیست و در عصر دیجیتال، آینده شبیه به گذشته نیست اما آیندهنگری بدون یادگیری از گذشته، تکرار جسورانه خطاهاست.
این دسته از مدیران میدانند که تحول دیجیتال یک کلیت یکپارچه است بنابراین تحول و دیجیتال آن به تنهایی موضویت ندارند. در واقع تحول دیجیتال یک سرزمین واحد است. تحول دیجیتال، فناوری دیجیتال را ابتدا برای منطق کسبوکار و سپس خود کسبوکار میخواهد. پس در این صورت فناوری دیجیتال، فابریکِ منطق کسبوکار میشود و نه همسایه آن.
مدیران دسته سوم مستمرا تمرین میکنند و از تمرینهای خود یاد میگیرند و به ازای آموختنهای خود مدال مناسب (فناوری مناسب) میگیرند و وقتی لباس نظامیان ارشد را میپوشند، علاوه بر مدالها (فناوریها)، صلابت دیجیتالی دارند
نوشته: دکتر مصطفی امینی
📘 کانال تحول دیجیتال در تلگرام
http://bit.ly/2Sjakqf
از تعریف تحول دیجیتال میتوان سه روایت احتمالی مطرح کرد:
تحول دیجیتال به معنای تغییر تدریجیِ چابک مبتنی بر فناوریهای دیجیتال در کلیه ارکان کسبوکار سازمان
تحول دیجیتال به معنای تغییر بنیادین مبتنی بر فناوریهای دیجیتال در کلیه ارکان کسبوکار سازمان
تحول دیجیتال به معنای هر دو
مدیران دسته سوم به خوبی میدانند سفر تحول دیجیتال برای تداوم حرکت خود علاوه بر نقشه راه، به داستان موفقیت نیاز دارد پس صراحتاً منکر تعریف اول نمیشوند اما به خوبی میدانند که دیجیتالی سازی کسبوکار، تحول دیجیتال نیست. پس چتر راهبردی تحول دیجیتال را بر سر دیجیتالی سازی کسبوکار میگسترانند اما در مسیر ایجاد تغییرات بنیادین، در کلیه ارکان کسبوکار سازمان مستمراً «مفاهمه راهبردی» ایجاد میکنند.
این مدیران به خوبی میدانند که تعریف دوم به صواب نزدیکتر است اما یخ به یکباره آب نمیشود حتی با دستور یخشکن. مدیران دسته سوم به خوبی میپذیرند جراحی غیر از درد، خونریزی هم دارد اما هر بیمار و هر پزشکی تحمل آن را ندارد. آنها به خوبی میپذیرند هر موجودی وارث خصیصههای ژنتیکی گذشتگان خود است اما این به معنای آن نیست که الزاماً شبیه آنها خواهد بود. این مدیران میدانند که تحول دیجیتال گذشتهنگر نیست و در عصر دیجیتال، آینده شبیه به گذشته نیست اما آیندهنگری بدون یادگیری از گذشته، تکرار جسورانه خطاهاست.
این دسته از مدیران میدانند که تحول دیجیتال یک کلیت یکپارچه است بنابراین تحول و دیجیتال آن به تنهایی موضویت ندارند. در واقع تحول دیجیتال یک سرزمین واحد است. تحول دیجیتال، فناوری دیجیتال را ابتدا برای منطق کسبوکار و سپس خود کسبوکار میخواهد. پس در این صورت فناوری دیجیتال، فابریکِ منطق کسبوکار میشود و نه همسایه آن.
مدیران دسته سوم مستمرا تمرین میکنند و از تمرینهای خود یاد میگیرند و به ازای آموختنهای خود مدال مناسب (فناوری مناسب) میگیرند و وقتی لباس نظامیان ارشد را میپوشند، علاوه بر مدالها (فناوریها)، صلابت دیجیتالی دارند
نوشته: دکتر مصطفی امینی
📘 کانال تحول دیجیتال در تلگرام
http://bit.ly/2Sjakqf