بسیار پیش آمده است که یک مربی قوی نتوانسته است با حواشی و واقعیت های پیرامون یک تیم ارتباط برقرار کند و نتیجه مناسب را بگیرد و خودش استعفا داده و یا مسئولین تیم دست به تغییر زدهاند و یا همچون زیدان با وجود سه دوره قهرمانی به این نتیجه می رسد که دیگر نمی تواندآورده جدیدی به تیم اضافه کند و با تیم محبوب خوددراوج خداحافظی می کند.
در عالم سیاست هم گاهاً شاهد این رفتارها بوده ایم که شاخص ترین آنرا می توان خداحافظی و بازگشت ماهاتیر محمد بنیان گذار مالزی جدید عنوان نمود .
مدتی است که فضای استان خراسان شمالی تحت تاثیر رفتن و یا ماندن استاندار قرار گرفته است و گاهاً انتقاداتی را شاهد هستیم که از دایره اخلاق خارج می شود و بیشتر رنگ و بوی لجاجت و مشکل شخصی می گیرد بطوریکه برای این دوستان آنچه اهمیت دارد تنها رفتن ایشان از استان است و به تبعات بعدی آن و اینکه چه کسی خواهد آمد کاری ندارند و هیچ استراتژی برای جایگزینی ایشان ندارند بطوریکه یکی از نمایندگان مخالف ایشان گفته است صالحی نباشد هر که می خواهدباشد.
باید قبول کنیم که فضای کار در خراسان شمالی متفاوت با هر استان دیگر و کار کردن در آن بسیارسخت است و کسانیکه همچون پرویزی که انتقاد زیادی به عملکردش در زمان استانداری خراسان شمالی می شد و واژه شیرفراینی در آنزمان رواج پیدا کرد هنگامیکه به خراسان جنوبی منتقل شدند جزو استانداران محبوب آنجا گردیدند و یامعاون سیاسی ایشان نوروزیان که از سوی منتقدان به عدم همراهی با اصلاح طلبان محکوم می شد پس از رفتن از استان به یکی از محبوب ترین فرمانداران مشهد در نزد اصلاح طلبان مبدل گردید و پس از آن به مقام معاونت سیاسی و امنیتی استان خراسان رضوی ارتقا یافت.
امروز اگر شهریاری بعنوان یکی از موفق ترین استانداران کشور مطرح می باشد به نظر بنده اگر استاندار خراسان شمالی بود به این توفیق دست پیدا نمی کرد زیرا از فردای انتصابش همان دوستان نزدیک به ایشان که به خواستهای شخصی خود نمی رسیدند علم مخالفت و سنگ اندازی بر می داشتند و نمی گذاشتن که تمرکز لازم بر وظایفش داشته باشد.
این مثالها نشان از توان مدیریتی بالای فرزندان این استان دارد که بعلت جو مسموم در استان فرصت بروز و ظهور پیدانمی کنند و هر گاه فرصت در خارج از استان فراهم شده است جزو مدیران مطرح کشوری شده اند.
مشکل این استان آمدن و رفتن زید و عمر نیست بلکه عدم انسجام سیاسیون و اتحاد و همبستگی بین آنها وترجیح منافع شخصی بر منافع جمع است.
بارها شنیده ایم که هرگاه گزینه اصلاح طلبی برای یک پست مدیریتی مطرح شده است ، مخالفین سینه چاک آن نه از سوی اصولگرایان بلکه از جانب خود مدعیان اصلاح طلبی بوده و دست به تخریب و سوزاندن این مهرها زده اند.
بیش از پانزده حزب اصلاح طلب در استان فعال هستند و هر روز بر تعداد آنها اضافه می شود اما هم افزایی و اتحاد بین آنها وجود ندارد و گاهاً توفیقات اجباری همچون انتخابات مجلس نودوچهار و پیروزی لیست امید باعث شده که سرپوشی بر این معضل گذاشته شود .واقعاً آیا اگر لطف شورای نگهبان در بجنورد و رد صلاحیت تمامی گزینه های اصلاح طلب و ماندن دو گزینه مطرح نبود چنین اتفاقی می افتادکه اصلاح طلبان به اجبار به اجماع برسند؟
قطعا با چنین جوی هر استاندار دیگری نیز قادر نخواهد بود وضعیت رتبه توسعه ای استان را ارتقای چشمگیری دهد و با ادامه این روند همچنان در بر همین پاشنه خواهد چرخید.
بنابراین پیشنهاد می شود که فعالین سیاسی استان در فضای گفتمانی پیشنهادات و انتقادات خود را به مدیریت عالی استان منتقل کنند و با رصد فعالیت سایر مدیران استانی راهکارها و پیشنهاد های سازنده را بدهند و درصورت عدم اصلاح روند به نحو مطلوب و شایسته درصدد جایگزین شدن مدیران شوند نه آنکه همچون گذشته طوری با مدیران و نمایندگان برخورد شود و با تخریب آنها، بد بدرقه باشیم ورشته های دوستی و محبت آنان با استان را قطع کنیم بطوریکه نتوانیم از تجارب و ظرفیت های آنها در آینده برای توسعه استان بهرهمند شویم .
https://telegram.me/dkhosroyar
در عالم سیاست هم گاهاً شاهد این رفتارها بوده ایم که شاخص ترین آنرا می توان خداحافظی و بازگشت ماهاتیر محمد بنیان گذار مالزی جدید عنوان نمود .
مدتی است که فضای استان خراسان شمالی تحت تاثیر رفتن و یا ماندن استاندار قرار گرفته است و گاهاً انتقاداتی را شاهد هستیم که از دایره اخلاق خارج می شود و بیشتر رنگ و بوی لجاجت و مشکل شخصی می گیرد بطوریکه برای این دوستان آنچه اهمیت دارد تنها رفتن ایشان از استان است و به تبعات بعدی آن و اینکه چه کسی خواهد آمد کاری ندارند و هیچ استراتژی برای جایگزینی ایشان ندارند بطوریکه یکی از نمایندگان مخالف ایشان گفته است صالحی نباشد هر که می خواهدباشد.
باید قبول کنیم که فضای کار در خراسان شمالی متفاوت با هر استان دیگر و کار کردن در آن بسیارسخت است و کسانیکه همچون پرویزی که انتقاد زیادی به عملکردش در زمان استانداری خراسان شمالی می شد و واژه شیرفراینی در آنزمان رواج پیدا کرد هنگامیکه به خراسان جنوبی منتقل شدند جزو استانداران محبوب آنجا گردیدند و یامعاون سیاسی ایشان نوروزیان که از سوی منتقدان به عدم همراهی با اصلاح طلبان محکوم می شد پس از رفتن از استان به یکی از محبوب ترین فرمانداران مشهد در نزد اصلاح طلبان مبدل گردید و پس از آن به مقام معاونت سیاسی و امنیتی استان خراسان رضوی ارتقا یافت.
امروز اگر شهریاری بعنوان یکی از موفق ترین استانداران کشور مطرح می باشد به نظر بنده اگر استاندار خراسان شمالی بود به این توفیق دست پیدا نمی کرد زیرا از فردای انتصابش همان دوستان نزدیک به ایشان که به خواستهای شخصی خود نمی رسیدند علم مخالفت و سنگ اندازی بر می داشتند و نمی گذاشتن که تمرکز لازم بر وظایفش داشته باشد.
این مثالها نشان از توان مدیریتی بالای فرزندان این استان دارد که بعلت جو مسموم در استان فرصت بروز و ظهور پیدانمی کنند و هر گاه فرصت در خارج از استان فراهم شده است جزو مدیران مطرح کشوری شده اند.
مشکل این استان آمدن و رفتن زید و عمر نیست بلکه عدم انسجام سیاسیون و اتحاد و همبستگی بین آنها وترجیح منافع شخصی بر منافع جمع است.
بارها شنیده ایم که هرگاه گزینه اصلاح طلبی برای یک پست مدیریتی مطرح شده است ، مخالفین سینه چاک آن نه از سوی اصولگرایان بلکه از جانب خود مدعیان اصلاح طلبی بوده و دست به تخریب و سوزاندن این مهرها زده اند.
بیش از پانزده حزب اصلاح طلب در استان فعال هستند و هر روز بر تعداد آنها اضافه می شود اما هم افزایی و اتحاد بین آنها وجود ندارد و گاهاً توفیقات اجباری همچون انتخابات مجلس نودوچهار و پیروزی لیست امید باعث شده که سرپوشی بر این معضل گذاشته شود .واقعاً آیا اگر لطف شورای نگهبان در بجنورد و رد صلاحیت تمامی گزینه های اصلاح طلب و ماندن دو گزینه مطرح نبود چنین اتفاقی می افتادکه اصلاح طلبان به اجبار به اجماع برسند؟
قطعا با چنین جوی هر استاندار دیگری نیز قادر نخواهد بود وضعیت رتبه توسعه ای استان را ارتقای چشمگیری دهد و با ادامه این روند همچنان در بر همین پاشنه خواهد چرخید.
بنابراین پیشنهاد می شود که فعالین سیاسی استان در فضای گفتمانی پیشنهادات و انتقادات خود را به مدیریت عالی استان منتقل کنند و با رصد فعالیت سایر مدیران استانی راهکارها و پیشنهاد های سازنده را بدهند و درصورت عدم اصلاح روند به نحو مطلوب و شایسته درصدد جایگزین شدن مدیران شوند نه آنکه همچون گذشته طوری با مدیران و نمایندگان برخورد شود و با تخریب آنها، بد بدرقه باشیم ورشته های دوستی و محبت آنان با استان را قطع کنیم بطوریکه نتوانیم از تجارب و ظرفیت های آنها در آینده برای توسعه استان بهرهمند شویم .
https://telegram.me/dkhosroyar