Leyla dan repost
ماریای زیبا روی من.
حس و حال عجیبی دارم،در بین این همه نا امیدی!
نمیدانم چرا قهوه داغم را در بین دستانم گرفتم و ازپنجره اتاقم،باریدن برف ها را نگاه میکنم.
نمیدانم چرا با کوله باری از غم و اندوه باز هم منتظر سال جدید هستم،و انتظار و امید دارم..
ماریای قشنگم،شاید..شاید واقعا امسال،سال خوبی باشه!
شاید واقعا این جرقه امید،به یک آتش بدل شود.چه کسی میداند؟