♥طب سنتی با دلنوشته ♥

‍‍ ‍⁉️ برای چربی سوزی شکم چه غذاهایی بخوریم؟ 🤔

🍛دانه های کامل:
دانه هاي طبيعى و تصفيه نشده مثل : گندم کامل ، جو و جوی دو‌سر ، ذرت بو داده و ... نسبت به انواع تصفیه شده خودشون فیبر بیشتری دارند در نتیجه روند هضم شدن آنها بیشتر طول می کشد ؛ این یعنی این دانه ها میتونن برای مدت‌ زمان بیشتری سیر نگه دارنتون و علاوه بر اون به تنظیم قند خون هم کمک کنند.
هرچه بیشتر از این غلات بخورید کمتر احتمال میره چربی شکمی پیدا کنید.

🍎میوه ها و سبزیجات:
وقتی رژیم غذایی تون غنی از میوه ها و ‌سبزیجات باشه کمک میکنه تا مواد مغذی کافی به بدنتون برسه، در عین حال کالری كمترى دریافت مى كنيد که نتیجه اش کاهش وزنه. بعضی از نمونه های این سبزیجات:
مارچوبه، فلفل دلمه ای، بروکلی 🥦، خیار🥒، تربچه و ‌سبزیجات سالادی 🥗 (کاهو، کلم و ...)

❌غذاهايى كه نبايد بخوريد:

🥔چیپس سیب زمینی:
از جمله بدترين مواد غذایی برای شکم هست. به خاطر اينكه با چربی های اشباع درست میشه و ‌باعث افزایش چربی شکمی میشه و چون توى نمك پرورده ميشه باعث نفخ هم ميشه.
🥃نوشابه رژیمی:
مصرف این نوع نوشابه ها باعث میشه شما فکر کنید که خیلی کالری کمی دارند در نتیجه بیش از حد مصرف می کنید که باعث افزایش درصد چربی شکمی تون میشه!
میتونید چای سفید رو جایگزین اونا کنید.
🍕پیتزا:
بعد از پنیر پيتزا، از اصلی ترین غذاهایی که پر از چربی های اشباع شده است. چربی های اشباع بیشتر احتمال دارد که در شكم ذخیره بشن .

🍟سرخ کردنی ها:
مصرف بیش از حد سیب زمینی سرخ کرده به تنهایی باعث افزایش بیش از شش کیلو چربی شکمی میشه. میتونین این رو با سیب زمینی شیرین خانگی جایگزین کنید. 🍠 https://t.me/joinchat/AAAAAD2DSh7U1hBTLB3FgA
🥀طب سنتی بادلنوشته های زیبا

#دلمو دزدیدی

#پارت دويست و بيستو چهارمـ

شیدا

اصلا از اون وضعيت بوجود اومده رضایت نداشتم.

کنار راستین خیلی معذب بودم.

خودم کردم که لعنت بر خودم بود.

سرفه ی مصلحتی کردم و نیم نگاهی به نیم رخ

راستین انداختم!...

اه این چرا انقد جذاب بود؟! حداقل برای من اینطور

بود.آب دهنم رو قورت دادم که مرصاد گفت:خب شیدا

خانوم... نگفتی چطوری از اون بالا قل شدی پایین...

ما که نفهمیدیم!

لعنتی... مرصاد می خوام هیچ وقت نفهمی!...عنتر

دلم ميخواد سر به تنت نباشه.

الان چه وقت این سوالایه دیگه؟!

من می دونم این مار همیشه با شوخی زهرش رو به

آدم می ریزه.لعنت بهت مرصاد بمیری!!

قشنگ معلوم بود حالم بده!!

قلبم تند و تند می زد... با لبخند حرصی به مرصاد

نگاه مى کردم و سر اخر هم با دندونهاى رو هم فشرده

گفتم:پام لیز خورد افتادم!!

آروم زیر لب مثلا جورى كه كسي نشنوه و نفهمه

گفت:آخ آخ آخ نمردی راحت بشیم!!

رها که کنارش نشسته بود در حاليكه سعى داشت

خنده اش رو پنهون كنه با آرنج تو پهلوی مرصاد زد

که ساکت بشه اما در عوض مرصاد ناله کنان گفت:

آخ آخ آخ سوراخ کردی خانوم!! مگ بد می گم؟! خب

همش دردسره.

راستین با اخم نگاهش کرد و بعد با لبخندی زورکی رو

به مادر پدر من که با تعجب به حرف های مرصاد گوش

می کردند گفت:این دوستم یکمی شوخه!! به بزرگیتون

ببخشید...

منم پشت بندش لبخند عریضی به مرصاد زدم و گفتم:

یکمی خیلی بیشتر از یکمی!!!

مادر و پدرم با لبخند نگاهش کردند که مرصاد گفت:

نه کجا من شوخم؟! الان هم کاملا رو راستم!! عه حرف

تو دهن مردم می زاریدا!!

راستین با لبخندی که معنیش ساكت شو عزیزم بود به

مرصاد نگاه کرد که مرصاد خودش رو جمع کرد و آروم

گفت:همین شما ها هستید که مانع پیشرفت ماها

می شید!!

با این حرفش همه خندیدند و منم کمی تو جام این ور

اونور شدم که رها گفت:حالت خوبه شیدا؟!

__ آره خیلی بهترم!!

مرصاد همینطور که تو خودش جمع شده بود آروم گفت:

اه چه بد!!

همه فهمیدند و سعی کردند خنده هاشون رو نگه دارند

که منم گلوم صاف کردم و گفتم:خب مرصاد جان شما

انگار دوست نداری که من با شما سر اون قضیه راه

بیام...

بعد کمی سرم رو تکون دادم که مرصاد سر جاش

سیخ شد.

__ جااان؟!

__هیچی عزیزم همون که گفتم!!

__نه بابا من غلط کردم!!

رها با کنجکاوی پرسید:کدوم قضیه؟!

من تا اومدم چیزی بگم مرصاد پیشدستی کرد و گفت:

__ هیچی عزیزم یک قضیست بعدا می فهمید!!

رها با اخم بهش نگاه کرد...