در هوای تولد یک پرنده ی بی بال،
احساس آزاده بودن را می نگریست. و ناگهان همانند قاصدکی رها در میان ابر ها بی بال پرواز کرد.
شاخه ای از آسمان را در کول باری از پرهای تجربه اش گذاشت، و به همراه تمام خاطرات دوستانه اش، از بلند ترین قله ی کوه با شجاعت پرواز کرد. او باد را هدایت میکند و به تندباد های زندگی تن نمیدهد. و این برای نوشتن تمام خط های موسیقیِ بی کلامش کافیست.
-برای لبخند ملایمت
@DrowninInVertigo
احساس آزاده بودن را می نگریست. و ناگهان همانند قاصدکی رها در میان ابر ها بی بال پرواز کرد.
شاخه ای از آسمان را در کول باری از پرهای تجربه اش گذاشت، و به همراه تمام خاطرات دوستانه اش، از بلند ترین قله ی کوه با شجاعت پرواز کرد. او باد را هدایت میکند و به تندباد های زندگی تن نمیدهد. و این برای نوشتن تمام خط های موسیقیِ بی کلامش کافیست.
-برای لبخند ملایمت
@DrowninInVertigo