اگر صدبار دیگر نیز رژیم کشور ما تغییر کند-چه با انقلاب، چه با کودتا؛ چه با خشونت، چه صلحآمیز؛ چه تدریجی، چه آنی و دفعی-ولی فرهنگ جامعهی ما همین باشد که اینک هست، باز به دست خودمان رژیم جدید را به چیزی مشابه رژیمی که آن را ساقط کردهایم، تبدیل میکنیم تا دوباره همچون بختک بر جانمان افتد! ما هستیم که رژیم سیاسیمان را ایجاد میکنیم. اگر چیزی در درون آدمیان عوض نشد، نه در مقام عامل تغییر میکنیم نه در مقام ناظر-و جامعه چیزی جز عمل و نظارت نیست. از این رو، معتقدم که ما باید درون خود را تغییر دهیم. وقتیکه در مقام عمل و نظر عوض شدیم، جامعه نیز تغییر خواهد کرد.
انقلابیون میپندارند که اگر نظام سیاسی کشور را تغییر دهند، همه چیز عوض میشود. آنان فکر میکنند که تغییر نظام سیاسی، تغییرات عمدهای را در بقیهی بخشها ایجاد میکند. آنان به این معنا، سیاستزده هستند. اصلاحطلبی به معنای نفی سیاستزدگی است؛ زیرا هرجا اصالت با فرهنگ باشد، سیاستزدگی دفع میشود. برای اصلاحطلب هیچ چیز مهمتر از نیروهای باوراننده(نیروهایی که با بخش باور درونی ما سر و کار دارند) نیست؛ نیروهایی که تغییر فرهنگی ایجاد میکنند و در اثر تغییر فرهنگی، سیاست و اقتصاد و سایر وجوه اجتماعی زندگی نیز تغییر میکند.
مصطفی ملکیان، کتاب «تقدیر ما تدبیر ما»، مقاله «مبانی نظری اصلاحطلبی».
https://images.gr-assets.com/authors/1512418193p8/934258.jpg
@RoshanfekriDini
انقلابیون میپندارند که اگر نظام سیاسی کشور را تغییر دهند، همه چیز عوض میشود. آنان فکر میکنند که تغییر نظام سیاسی، تغییرات عمدهای را در بقیهی بخشها ایجاد میکند. آنان به این معنا، سیاستزده هستند. اصلاحطلبی به معنای نفی سیاستزدگی است؛ زیرا هرجا اصالت با فرهنگ باشد، سیاستزدگی دفع میشود. برای اصلاحطلب هیچ چیز مهمتر از نیروهای باوراننده(نیروهایی که با بخش باور درونی ما سر و کار دارند) نیست؛ نیروهایی که تغییر فرهنگی ایجاد میکنند و در اثر تغییر فرهنگی، سیاست و اقتصاد و سایر وجوه اجتماعی زندگی نیز تغییر میکند.
مصطفی ملکیان، کتاب «تقدیر ما تدبیر ما»، مقاله «مبانی نظری اصلاحطلبی».
https://images.gr-assets.com/authors/1512418193p8/934258.jpg
@RoshanfekriDini