التفات


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


Похожие каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


ایشالا ر‌و سنگ قبرم بنویسن این چیزی بود که از دست‌ش بر می‌اومد.

> مسوت


دیشب سعی کردم ادای این‌هایی رو دربیارم که وقتی ناراحت‌ان می‌دون. بیست دقیقه دویدم و همون‌طور که حدس می‌زنید، کارساز نبود. از کنار چمن‌ها چندتا گل چیدم و برگشتم.
امروز دیدم غنچه‌های کوچیک‌ش به گل‌های زرد زیبا تبدیل شده‌ان.


از دیگر دست‌آوردهای سال‌های اخیرم این‌ه که الآن یه چیزی‌م بشه حدس اول این‌ه که عصبی بوده.


این یکی از عکس‌های مورد علاقه‌ی من از کیارستمی‌ه؛ اگر عباس عطار رو نمی‌شناختید.


من خیلی نمی‌دونم چرا شما صدو‌چند نفر این‌جا رو می‌خونید و انتظارتون از «معرفی» چی‌ه ولی به جای تفت دادن چند پاراگراف حول پیچیدگیِ انسان و دشواریِ وظیفه و این صحبتا، می‌تونم صفحه‌ی عکاسی اینستاگرام خودم رو نشون‌تون بدم. نه که خودم رو عکاس به حساب بیارم [وقتی مثلن به عباس عطار هم می‌گیم عکاس] ولی از بیش‌تر شدن مخاطبین این صفحه خوش‌حال می‌شم.


یه بار شین می‌خواست توضیح بده کره‌ی ریمان رو چطور می‌سازیم گفت صفحه رو بگیر، گوشه‌هاش رو بقچه کن.
دل‌م ضعف می‌ره یادش می‌افتم!

پی‌نوشت: en.m.wikipedia.org/wiki/Riemann_sphere


اغلب آدم‌ها رو با دایره‌ی لغات‌شون به یاد می‌آرم.


تنها قسمت آماده‌ی تزم، تقدیم‌نامه‌ست.


اولین پستی که در اولین بلاگ‌م نوشته بودم قسمتی از متن یه کتاب بود و ارجاعی نداده بودم به نویسنده. اولین کامنت اون بلاگ رو هم آبان نوشته بود که باید همیشه بگم نقل از کجاست یا هم‌چین چیزی.

اون آخرین باری بود که بدون ارجاع چیزی گفتم/نوشتم.


‏- شما برای رسیدن به تفاهم همیشه از تقابل شروع می‌کنید، چرا؟
+ چون چاره‌ای نیست.

> گفت‌و‌گو با بهرام بیضایی


نقل قول محبوب‌م از بیضایی اون‌جایی‌ه که در جواب «چرا؟» می‌گه چون چاره‌ای نیست.


«مرا به کارِ جهان هرگز التفات نبود» آای حافظ رو هم گذاشته‌ام گوشه‌ی تاقچه برای وقتی دارم کانال رو می‌بندم.


مهاجرت شبیه درو می‌مونه؛ شما تا مدت خوبی فقط از کاشته‌های قبلی اعم از دانش و پول و روح‌ خرج می‌کنید تا راه بیوفته. خود من خروار خروار اعتماد به نفس خرج کرده‌ام تا الآن، هیچ هم معلوم نیست کی راه بیوفته!


التفات: وانگریستن، بازپس نگریستن، به گوشه‌ی چشم نگریستن، پروای کسی کردن

> لغت‌نامه‌ی دهخدا

14 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

141

obunachilar
Kanal statistikasi