EL vIsiOn 🤍💫


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


https://t.me/BiChatBot?start=sc-484395-WDyY2hG
ناشناس
من خوشحالم میشم دوستای دیگه هم به جمع خودمونیم اضافه بشه :)❣️

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


خودت رو بخاطر چیزی که نمی‌دونستی تا وقتی که باهاش رو‌به‌رو شدی و زندگیش کردی، ببخش.

به مسیرت افتخار کن…
به ماجراجوییت اعتماد داشته باش.
یاد بگیر.
رشد و نمو کن.
تبدیل شو…
التیام پیدا کن…


یعنی یه ربعه دارم به این ویدیو می‌خندم.
لعنتی عاشق همین عجایبات زبان انگلیسی‌ام
=)))))

لینک


که شاد بشید❤️‍🔥




جانم خـــب🥲🤍🤍🤍




پیاده‌روی کردم و بعدش با رقص هم کالری‌ها را به سوختن بیشتر دعوت فرمودم :)))

شب احتمالا چالش یه ماهه‌ی جدید تحرک بدنیم رو اعلام می‌کنم😁✌🏼


کمالگرایی فقط به یه شکل و توی یه زمینه نیست… می‌تونه هم برای خودت و هم واسه دیگران باشه!

اینکه توی مهمونی دادن خودت و بقیه رو هلاک کنی هم یه جور کمالگراییه!
اینکه توی آشپزی و کارهای خونه و اینجور چیزها همیشه سختگیر باشی کمالگراییه!
اینکه توی یه گروه بخوای همه رو با معیارهای صد درصد و پرفکت خودت منطبق کنی بازم کمالگراییه…
اینکه بخوای همه سلیقه و ریزبینی‌شون توی جزییات شبیه تو باشه…
اینکه انتظار داشته باشی حال اطرافیانت یا خودت همیشه خوب باشه…
اینکه از ظرفیت‌ همه‌ی آدم‌ها توقع برابر داشته باشی…
اینا همه‌ش کمالگراییه!

یه غایت دست‌نیافتنی بسازی و به زور بخوای بقیه رو هم توی اون چهارچوب بچپونی، اینا همه‌ش یک معنی داره!


با تو شوری در جان
بی‌تو جانی ویران
از این زخم پنهان می‌میرم…


+چون یادآوره… چون بغض داریم!💙💚💔




اول هفته‌ت مبارک هم‌سیاره‌ای 🤍✨


Cause it’s 5th of November…
And we missed Destiel…

I had all and then most of you
Some and now none of you
Take me back to the night we met




‏November has never been easy on me…!
‏It was proven last year


امروز تاریخ پخش قسمت هجدهم فصل پونزده سریال سوپرنچراله، زندگی موازی من، خونواده‌ی دومم که هر آدمی که منو می‌شناسه می‌دونه چقدر معنای زندگی و الهام بودنم گره خورده به این قصه و کاراکترهاش…
پارسال این موقع‌ها وقتی اپیزود ۱۸ پخش شد و دو قسمت مونده بود به پایان یه عمر خاطره و اشک و لبخند، عین دیوانه‌ها وسط گروه با سارینا، طاهره و حنا هی به هم دیگه می‌گفتیم دروغه!
باورمون نمی‌شد که نویسنده‌ها چه سناریویی چیده بودن برامون… و حتا نمی‌دونستیم هنوزم مونده!
می‌گفتیم این تهشه!
این ته نهایت نفرته بخاطر بی‌نهایت عاشق بودن!
این نهایت تجربه کردن خوشحالی و غم به طور همزمانه.
هیچوقت و هیچ زمانی رو توی زندگیم یاد ندارم که سوگوار بوده باشم جز پارسال پاییز!
یادمه پارسال گفتم من برای اولین بار سوگ شخصی و حقیقی خودم رو دارم!
شاید بخندید. بگید آخه یه قصه؟!
ولی این قصه از هشت نه سال پیش الهام رو نجات داد، الهام رو عاشق دنیای داستان‌ها کرد، الهامو عاشق نوشتن کرد…
به الهام رویا و آرزو داد. هدف داد واسه جنگیدن! این کاراکترها به من عشق ورزیدن و تعلق داشتن رو یاد دادن؛ چیزی که تا قبلش وجودم انگار پیداش نکرده بود!

پارسال کستیل اون جمله‌ی سه کلمه‌ای رو به دین گفت و میلیون‌ها انسان رو مات و متحیر گذاشت و حالا بعد از گذشت ۳۶۵ روز، حتا ذره‌ای از اون شوک و حسرت کم نشده!
اونا واقعی‌ان…
و ما هنوز باور نکردیم چی شنیدیم.

یادمه صدای ما چهارتا تو گروه در نمی‌اومد. یادمه هر رنگ سبز و آبی‌ای که می‌دیدیم اشکمون در می‌اومد و از اون موقع همونطوری موندیم.
یادمه حتا عذاب وجدان داشتیم بخندیم و زندگی کنیم یا فراموش کنیم چی شده!
این سوگ و تعلق و تاثیر حقیقی نیست پس چیه؟!
وقتی چیزی انقدر باعث رشد و وسیع شدن جهانت می‌شه، دیگه نمی‌تونی از واقعیت جدا ببینیش…

پارسال این موقع‌ها خداحافظی کردیم و تا مدت‌ها لال بودیم!
از پارسال دیگه ایمان آوردم نوامبر با همه‌ی خاص بودنش، هیچوقت قرار نبوده ماه خوشحالی باشه!


تمام وجودم هنوز برای اون کاراکترها و انسان‌ها می‌تپه و ایمانم رو هر روز به این جمله محکم کردن که؛

Family don’t end with blood!
خانواده به خون ختم نمی‌شه


2020, November 5th…


بعضی وقت‌ها هرچقدر زور می‌زنم نمی‌تونم از یه حدی بیشتر در جمع آدم‌ها باشم…
این حال همیشگی نیست و باید بذارم بگذره و به خودم فشار نیارم!

ولی قبلا همیشه بخاطر تایید دیگران هم که شده خودم رو نادیده می‌گرفتم و سعی می‌کردم مدام باشم؛ هی و هی!
نتیجه‌ش شد خردتر شدن عزت نفسم!

این روزها دارم تمرین می‌کنم بیشتر به چیزی که الهام درونم نیاز داره گوش بدم.
یادم بمونه من یه انسان مستقلم که باید اول به اولویت‌های خودم برسم، چون ته تهش فقط الهامه که همیشه هست و کنارمه… عین بقیه‌ی آدم‌ها که در نهایت خودشونن و خودشون میون میدون زندگی!

فهمیدم وقتی ظرف وجودی خودم خالیه باید اول هوای خودم رو داشته باشم وگرنه هیچ کاری، هیچ از خودگذشتگی و ایثاری، هیچ شلوغ کردن دور و بری اینو نمی‌تونه از بین ببره…

ما با توجه و اهمیت به خودمونه که تعریف می‌شیم، نه با نظر و حضور مداوم بین بقیه!


خدایا ما سیب خوردیم
سیب‌زمینی سرخ‌کرده‌هاتو که نخوردیم!
یه کم راه بیا باهامون قربونت برم =)))


واقعا زندگی این سلبریتی‌ها مخصوصا خارجی‌هاشون عجایبه…(حالا البته ایرانی‌ها رو هم تایید نمی‌کنم.)

اصلا اینکه یه زوج امروز بچه‌دار شدن سه ماه بعدش به خون هم تشنه می‌شن و خواستار طلاقن برنمی‌تابم، چتونه؟! :////
بعدم یه جوری واکنش می‌دن و سریع می‌گذرن که انگار اصلا براشون مهم نیست، که آدم شاخ در می‌آره. بعد مردم‌ هم ساده ظاهر قضایا را می‌بینن الگو می‌گیرن…

بابا ازدواج و بچه‌دار شدن و این داستان‌ها بازی نیست یه کم کمتر تکانشی و جوگیر باشید😐


والا از آدم‌های شهر عجالتا بیزارم و شکر خدا با یکی‌شون هم خاطره ندارم!


انقدر منتظر موندم دوستم برگرده بریم کافه و صبحونه بخوریم که عقده مرا ربوده:///
بعد مجبورم این مدت هر سری که می‌رم بیرون مامانو ببرم کافه با خودم که لطف خودشو داره ولی تهش هم کامل اونی نمی‌شه که دلم می‌خواد :(((((((((

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

141

obunachilar
Kanal statistikasi