توضیح 🌺🍄🌺 dense → closely packed together; thick
فشرده، متراکم؛ انبوه
✍️ توضیح کلمات اصلی:
کلمه 1) dense (بخوانید: دِن س) «فشرده، متراکم؛ انبوه»
مشتق این کلمه density به معنی «چگالی» در فرانسه «دانسیته» تلفظ می شود.
* شما نیز dense به معنی «فشرده و متراکم» را با «دانسیته» و آنچه متراکم است به خاطر بسپارید.
کلمه 2) closely (بخوانید: ک لُ: س لیـ) «نزدیک و فشرده»
(!) توجه کنید که close دو «معنی، تلفظ و نقش» متفاوت دارد.
الف) (فعل) «بخوانید: ک لُ: ز» به معنی «بستن» Close your books!
ب) (صفت) «بخوانید: ک لُ: س» به معنی «نزدیک» که قید closely از این ساخته می شود.
کلمه 3) packed (بخوانید: پَک ت) یعنی «بسته بندی شده و چپانده شده» از فعل pack که همریشه با «بست» و «بسته» در فارسی است.
کلمه 4) thick(بخوانید: ثیک) «ضخیم، کلُفت»؛ (!) آن را با thin «نازک» اشتباه نگیریم.
کلمه thin از ریشۀ tender به معنی «نرم» (مثلاً tenderness «نرم و دردناک شدن») است.
.
فشرده، متراکم؛ انبوه
✍️ توضیح کلمات اصلی:
کلمه 1) dense (بخوانید: دِن س) «فشرده، متراکم؛ انبوه»
مشتق این کلمه density به معنی «چگالی» در فرانسه «دانسیته» تلفظ می شود.
* شما نیز dense به معنی «فشرده و متراکم» را با «دانسیته» و آنچه متراکم است به خاطر بسپارید.
کلمه 2) closely (بخوانید: ک لُ: س لیـ) «نزدیک و فشرده»
(!) توجه کنید که close دو «معنی، تلفظ و نقش» متفاوت دارد.
الف) (فعل) «بخوانید: ک لُ: ز» به معنی «بستن» Close your books!
ب) (صفت) «بخوانید: ک لُ: س» به معنی «نزدیک» که قید closely از این ساخته می شود.
کلمه 3) packed (بخوانید: پَک ت) یعنی «بسته بندی شده و چپانده شده» از فعل pack که همریشه با «بست» و «بسته» در فارسی است.
کلمه 4) thick(بخوانید: ثیک) «ضخیم، کلُفت»؛ (!) آن را با thin «نازک» اشتباه نگیریم.
کلمه thin از ریشۀ tender به معنی «نرم» (مثلاً tenderness «نرم و دردناک شدن») است.
.