عشق، نیروی بیداری


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


💚گفتار عرفانی💚
ارتباط با ادمین:

@DARVISHJAVADa

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri




🌲موسيقى با عطر و بوی شرقی

از دیار هند 🌎


🌲

@eshghnirooyebidariii


🌲غزل ۲۰۳ حافظ

با صدای: موسوی گرمارودی


🌲

@eshghnirooyebidariii


🌲غزل ۲۰۳ تفال امروز

سال‌ها دفتر ما در گرو صهبا بود
رونق میکده از درس و دعای ما بود

نیکی پیر مغان بین که چو ما بدمستان
هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود

دفتر دانش ما جمله بشویید به می‌
که فلک دیدم و در قصد دل دانا بود

از بتان آن طلب ار حسن شناسی‌ ای دل
کاین کسی گفت که در علم نظر بینا بود‌

دل چو پرگار به هر سو دورانی می‌کرد
و اندر آن دایره سرگشته پابرجا بود

مطرب از درد محبت عملی می‌پرداخت
که حکیمان جهان را مژه خون پالا بود

می‌شکفتم ز طرب زان که چو گل بر لب جوی
بر سرم سایه آن سرو سهی بالا بود

"پیر گلرنگ" من اندر حق ازرق پوشان
رخصت خبث نداد ار نه حکایت‌ها بود

قلب اندوده حافظ بر او خرج نشد
کاین معامل به همه عیب نهان بینا بود


🌲

@eshghnirooyebidariii


🔥🔥

🌲و مولانا در  این موضوع میفرماید:

ای شهان کشتیم ماخصم برون
ماند خصمی زان بتر در اندرون

🔥
کشتن این، کار عقل و هوش نیست
شیر باطن سخره خرگوش نیست

🔥
دوزخ است این نفس و دوزخ اژدهاست
کو به دریاها نگردد کم و کاست

🔥
هفت دریا را در آشامد هنوز
کم نگرددسوزش آن خلق سوز


🌲

@eshghnirooyebidariii


🌲عرفان در مقایسه با مکتب های فکری دیگر به اختصار

1 – متکلّمان
در تعریف مشهور علم کلام آمده است: "علمی که انسان را بر اثبات عقاید دینی، از راه اقامۀ دلایل و رفع شبهات، توانا می سازد". به همین دلی است که کلام را "علم اصول دین" می گویند.

2 – فلسفۀ مشاء
"کسانی که استدلال عقلی را شایستۀ درک حقایق جهان دانسته و به کفایت عقل در تلاش برای نیل به حقیقت هستی باور داشته و آن را در این تلاش از هرگونه وابستگی به منابع دیگر از قبیل وحی، ایمان و اشراق درونی، بی نیاز می دانند.
فارابی و ابن سینا از مشاهیر این مکتب در حوزۀ تفکرات اسلامی می باشند.

3 – فلسفۀ اشراقی:
یا اشراقیون، کسانی که علاوه بر استدلال عقلی، بر دریافت های باطنی و ذوقیِ حاصل از سلوک معنوی و مجاهدات درونی تکیه داشته و عقل و اندیشه را بدون سوانح نوری و اشراقات باطنی، برای درک همۀ حقایق جهان هستی، کافی نمی دانند. در میان متفکران اسلام، "شهاب الدّین یحیی بن حبش سهروردی" معروف به شیخ اشراق یا شیخ مقتول را احیا کننده و مروّج این مکتب و روش می شناسند.

4 – عرفا و صوفیّه:

کسانی که در نیل به حقیقت جهان، نه بر عقل و استدلال، بلکه بر سیر و سلوک و ریاضت و مجاهده، و اشراق و مکاشفه متکی بوده و هدف آنان به جای درک‌ و فهم حقایق، وصول و اتحاد و فنا در حقیقت است.

در این مکتب، بینش بر دانش و درون بر برون و حال بر قال، ترجیح دارد.


🌲

@eshghnirooyebidariii




Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
🌟✨🌟

🌲اندک اندک در پی جانان شوم
    خارج از جسم و مکان و جان شوم
💫💥
  می کشد آن دلستان موی مرا    
             می برد با خود همی خوی مرا
💫💥
چیست ای عباس این میل جنون
          جذبه یا ✨نور ✨است یا حال درون
💫💥
"عارف جلیل القدر استادعباس شهریاری سنگسری"

هو حق یا علی مدد
یا پیر بابا جان شهریاری مددی


🌲

@eshghnirooyebidariii




🕊
ای درویش

جمله ی آدمیان درین عالم در زندان اند، از انبیا و اولیا و سلاطین و ملوک و غیرهم، جمله در بند اند.
بعضی را یک بند است، و بعضی را دو بند است، و بعضی را ده بند است، و بعضی را صد بند است، و بعضی را هزار بند است.

هیچ کس در این عالَم بی بند نیست، اما آن که یک بند دارد، نسبت با آن که هزار بند دارد، آزاد و فارغ باشد، و رنج و عذاب وی کمتر بود.
هرچند بند زیادت می شود، رنج و عذاب وی زیادت می گردد.

ای درویش
اگر نمی توانی، که آزاد و فارغ شوی، باری راضی و تسلیم باش.

@eshghnirooyebidariii

#انسان_کامل
#عزیزالدین_نسفی


🌲موسیقی، روح هستی است

آهنگ زیبای بدون کلام
به نام: كودكى
آهنگساز: پدرام امامى

هرگاه کسی خشم داشت بدانید: به نوازش و کلام مهرآمیز نیازمند است.

هرگاه کسی نومید بود آگاه باشید: به
به کلماتی نیاز دارد که از او قدردانی شود.

هرگاه کسی حسد می‌ورزد: نیاز دارد دیده شود.

اگر کسی شاکی و گله مند بود: نیاز دارد شنیده شود.

اگر کسی تلخ بود نیاز دارد: مهربانی دریافت کند.

و اگر کسی ستم می‌کند، نیاز داشته است: دوست داشته شود.

اگر کسی بخل می ورزد: نیاز دارد بخشیده شود.

و همه‌ی این سایه‌ها در "روح و روان" ما نیاز دارند که:

عشق بر آن‌ها چون باران ببارد، ببارد و ببارد.



🌲


@eshghnirooyebidariii


🌟✨🌟✨
🌲مرحبا ای پیکِ مشتاقان بده پیغامِ دوست

تا کُنم جان از سرِ رغبت فدای نامِ دوست

واله و شیداست دایم همچو بلبل در قفس

طوطی طبعم ز عشقِ شِکَّر و بادامِ دوست


مطلع غزل حضرت حافظ 《فال
🌲

@eshghnirooyebidariii


🌲زاهد و عابد و عارف

در این اعمال که به عنوان زهد و پرستش انجام می پذیرد، غرض و هدف غیر عارف، یعنی زاهد و عابد، نوعی سوداگری و داد و ستد است.

اگر از لذایذی دست می کشند می خواهند تا در مقابل به لذایذ بیشتر و مهم تر و اجر و پاداشی به مراتب برتر از کاری که انجام داده اند نایل آیند.

اگرچه زهد و عبادت هم، تفاوت هایی با هم دارند، از جمله در زهد بیشتر جنبه پرهیز از لذایذ دنیوی، مطرح است، و دوری جستن از خور و خواب و استراحت، ولی در عبادت انجام دستورهای دینی مورد توجه است، اگرچه عابد به وجه شرعی و از راه های حلال، از تمامی لذایذ موجود در جهان هم بهره مند باشد.

زاهد سعی می کند تا لباس خوب و گران قیمت نپوشد و در بستر ناز نیارامد و غذاهای رنگارنگ نخورد، اما عابد در بستر نرم می آرامد و لباس های خوب می پوشد.

عابد غذاهای رنگارنگ می خورد، منتها توأم با سپاس و شکر، ازدواج می کند، در خانۀ خوب می نشیند، خدم و حشم به قدر توانایی دارد.

به مسافرت می رود و مهمانی می دهد و بذل و بخشش می کند، فرش ها و لوازم گران قیمت به معابد و مزارها هدیه می کند، در عین حال روزه می گیرد، نماز می خواند، خمس و زکات و می دهد و به حج و جهاد هم اگر ممکن باشد می رود، ولی به هر حال این دو طایفه، هردو به دنبال آرامش و آسایش خویشند.

عابد از این دنیا بهره می گیرد، اما مشکلات و زحمت هایی را هم برای تأمین آسایش آن جهان تحمل می کند. زاهد هم از این جهان دست می کشد به خاطر آن که آن جهان را بیشتر مقرون به صرفه می داند!

اما زهد عارف، در حالت توجه به حق تنزّه و دامن کشیدن از ماسِوای حق است به دلیل برگزیدن و برترنهادن آن مقصود و هدف والا، بر هر مقصود و هدف دیگر. و در حالت التفات از جانب حق به ماسوا، دست افشاندن به ماسوا و سر فرود نیاوردن به آن هاست. به دلیل حقیر و ناچیز شمردن آن ها که:

"هردوعالم را به دشمن ده، که ما را دوست بس."


کتاب عرفان نظری
دکتر یحیی یثربی
🌲

@eshghnirooyebidariii




🌲تفاوت های زهد و تصوف از دیدگاه طیباوی

۱ . فرق در هدف و غایت: زاهد دنیا را به خاطر آخرت ترک می کند، اما صوفی برای رسیدن به خدا در همین دنیا تلاش می کند.
شبستری می گوید:

ز تن بگذر برو در عالم جان
که حالی جان رسد آن جا به جانان


حافظ می گوید:
من که امروزم بهشت نقد حاصل می شود
وعدۀ فردای زاهد را چرا باور کنم


۲ . فرق در اندیشه: زاهد از خشم و غضب خداوند می ترسد در حالی که صوفی به رحمت و لطف و کرم او مطمئن است.

ابن سینا در نمط نهم اشارات، در فرق عابد و زاهد و عارف، چنین می گوید:
کسی که از سرمایۀ دنیا و خوشی های آن روی گرداند، زاهد شناخته می شود.
و آن که بر انجام تکالیف الهی، از قبیل روزه و نماز پردازد "عابد" است.

و آن که باطن خود را به قصد تابش پایدار نور حق، از توجه به "غیر" باز دارد، به نام "عارف" خوانده می شود و گاهی بعضی از این عناوین با بعضی دیگر ترکیب می پذیرد.

این نخستین گام ابن سیناست در تعریف "عارف" و به لحاظ آن که ممکن است عارف را - که با زهد و عبادت قرین است – با زاهد و عابد اشتباه کند، در قدم اول به رفع این شبهه پرداخت. لذا تنها به تعریف عارف قناعت نکرده، بلکه پیش از هرچیز به تعریف زاهد و عابد پرداخته، تا زمینۀ تشخیص را بیشتر مهّیا سازد.

از ترکیب هر یک از این عناوین با عنوان دیگر سه صورت پیش می آید:
عابد زاهد؛
عابد عارف؛
عارف زاهد؛

خواجه نصیرالدین طوسی می گوید:

جویندۀ حق، نخست از عوامل بازدارنده دوری می جوید که این عوامل همان متاع دنیا و خوشی های آن است و سپس به عوامل قربت که همان عبادت است روی می آورد. این زهد و عبادت را به اعتبار دیگر، تبرّی و توّلا هم می گویند. آنگاه که مرحلۀ وصول به حق باشد، نخستین درجۀ آن همان معرفت خواهد بود.


کتاب عرفان نظری
دکتر سید یحیی یثربی،

🌲

@eshghnirooyebidariii






🌲میلاد بانوی بزرگ حضرت فاطمه (س) خجسته و مبارک باد.

💎همچنین روز زن و روز مادر مبارک...

🌲

@eshghnirooyebidariii




🌲ایّام می آید تا به شما مبارک شود

شرح صحبت شمس تبریزی

ایّام و اوقات ویژه و مقدس (هم چون ابنیه و اماکن مقدس) به زبان حال با آدمیان می گویند: شما بی خبر از خویشید که از ما تبرّک می جویید؛ حال آن که ما در آرزوی آنیم که نگاه عاشق شما ما را متبرّک کند.

نگاه متبرّک از عشق شما آدمیان است که زمان و مکان را مبارک می کند. برکت در نگاه شماست. طرز و شیوۀ رویارویی شماست که به هرچیز برکت می دهد و می توان به جمادات بی جان زندگی ببخشد.

ایّام مبارک باد از شما. مبارک شمایید! ایّام می آید تا به شما مبارک شود (شمس)

زمان و مکان و اشیاء، بی نگاه عاشق ما، جان و تقدّس ندارند. جان بخشی رسالت آدمی است. حضور انسان عاشق وعارف در جهان، همچون حضور جان در تن است.

مولانا و شمس از ما می خواهند که نقش اساسی خود را در جهان از یاد نبریم. نَفَس روشن آدمی است که نسیم آسا جهانی را شکوفا و خندان می کند و دمِ عاشق و روح انگیز اوست که ذرّه های هوا را از زندگی و روح بارور می سازد.

نه بخندد نه بکشفد عالَم
بی نسیم دمِ منوّر ما

:
ذرّه های هوا پذیرد روح
از دمِ عشق روح پرور ما

:
جهان به خودی خود گویا نیست. ماییم که جهان را به گفت می آوریم. نفَس عاشقانۀ انسان های عاشق است که روح افزایی می کند و اجزای به ظاهر بی جان را به شور و خروش می کشاند. اهل جان و معنا، روح و جان گستری می کنند:

در من بدمی من زنده شوم
یک جان چه بود صد جان منی

(مولوی)
عشق، کیمیاگر است. سنگ را طلا می کند. اولیای حق، صفت کیمیا دارند و حضور و نگاهشان هر سنگ و جمادی را مبدّل می کند:

اکسیر خدایی است، بدان آمد کاین جا
هرلحظه زر سرخ کند او حجری را


زنده کردن جهان، بستگی به ما دارد. دل های پژمرده و دم های سرد، جهان را پژمرده تر می کنند و دل های زنده از عشق قادر به جاری کردن روح در رگ های جهان هستند:

کاملی گر خاک گیرد زر شود
ناقص از زر برد خاکستر شود


جهان، صورتی بی معناست که نیازمند نگاه ماست. چشمان ما که نباشد جهان را معنایی نیست.

کتاب حجرۀ خورشید
شرحی بر مقالات شمس تبریزی
سودابه کریمی
با مقدمۀ موحدعلی موّحد

🌲

@eshghnirooyebidariii

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.