✅فرجام ارزهای رمزی(جنون کلاسیک یاطلای دیجیتال!؟)
🔰سرمقاله شماره 85 ماهنامه بانکداری الکترونیک
🔸به قلم مدیر عامل مرکز فابا و سردبیر ماهنامه
🔹میشل فوکو فرانسوی(1984-1926) فرزند فکری دهههای شصتوهفتاد قرن بیستم است. زمانی که همهجا مشحون از تظاهرات، اعتصابها و شورشهای دانشجویی، در مقابل اقتدار سیاسی بود. حوزه مطالعات او جامعه، سیاست و تاریخ است و کتاب« تاریخ جنون» او نیز یادگار چنین عصری است. میشل فوکو در این کتاب از مفهومی به نام« جنون کلاسیک» نام میبرد و مالیخولیا، مانیا، هیستری و هیپوکندریا را چهار مفهوم اصلی آن معرفی میکند و بیشتر به دنبال این بود تا استدلال کند که پزشکی و روانپزشکی مدرن از شنیدن صدای مجانین عاجزند.
🔹از آن سالها حدود نیم قرن میگذرد و دور از چشم در خاک فروخفته میشل فوکو،« فناوریاطلاعات» شورشها، اعتراضات و انقلابهای بزرگی را در حیات بشری به راه انداخته است که حتی« پول» این یادگار مقتدر دنیای کلاسیک را به بازی گرفته است و با ورود ارزهای رمزی(Crypto-currency) موجی از مقاومت و یا ذوقزدگی در دو سوی افکار مردمان این عصر به وجود آورده است. از یکسو اقتصاددانان کلاسیک و صاحبان پول عمق ریسکهای نگران کننده آن را بر میشمارند و حتی برخی از این پدیده تعبیر به « جنون کلاسیک» میکنند و لابد همسو با دیدگاه میشل فوکو، پدید آورندگان و مشتاقان آن را مجانینی میپندارند که میبایستی روانکاوی شوند. اینان معتقدند آنچه را عده ای در صفحات کامپیوتر میجویند چیزی جز شورش در مقابل اقتدار«پول» به معنای واقعی آن نیست. شورشی که نه رهبر دارد، نه رگولاتور و تنها ارزشهای کاذبی است که میان شبکهای از افراد پدید آمده است و سرانجام نیز چیزی جز یک حباب تاریخی نیست.
🔹از این دسته افراد میتوان از«پیتر بوکوار» از « لینزی گروپ» نام برد که معتقد است گسترش علاقه به بیتکوین، یک جنون کلاسیک است که در نهایت، منجر به ناراحتی فراوانی خواهد شد.
این اقتصاددان کهنهکار والاستریت و امثال او میگویند: مشکل است بتوان این ارزهای رمزی را به عنوان ارز جایگزین در نظر گرفت، در حالی که طلا هم، ارزی جایگزین است. اما کیست که نداند استخراج طلا از زیر زمین کجا و یک لپ تاپ برداشته و یک ارز دیجیتال جدید تولید کردن کجا؟! همانند بوکوار خیلی ها معتقدند این تعقیب قیمتها و ارزهای رمزی براساس هیچ و پوچ است.
🔹از سوی دیگر بسیاری نیز از ارزهای رمزی با عناوین زیبا و دلپسندی نام میبرند که شاید شاه بیت آنها کلمه« طلای دیجیتال» باشد. از دیدگاه اینان وقت آن رسیده است که عرصه اقتدارگرای«پول» پوست بیندازد و ابزار مبادله نیز همپای مبادلات الکترونیک، دیجیتال شود و فشار دولت ها و صاحبان رگولیت کردن پول، برداشته شود و دادوستد مالی به صورت مستقیم و فرد به فرد(Peer-to-peer) و بدون واسطه، محور مبادلات شوند. چهکسی سالهاقبل باور میکرد روزی پول نقد اینچنین کم رونق شود؟ در حال حاضر نیز«دوئل ارزها» برای آیندهای که رنگ دیگری خواهد داشت، حقیقتی است که به واقعیت مبدل خواهد شد و آنانی که این حرکت را «جنون آمیز» تلقی میکنند، به سر عقل خواهند آمد و ناچار به همراهی با ارزهای رمزی میشوند.
🔹البته در این میان، بخش عظیمی از جامعه نیز نمیدانند چه برخوردی با این پدیده مدرن کنند و مثل بسیاری از تحولات اجتماعی و اقتصادی دیگر، تماشاگر صحنهاند. نمیدانند پا را محکم در سنت گذارند و به دلیل آسیبها و ریسکهای آن، بی خیال جنون فناورانه شوند یا دل به دریا بزنند و با تکیه بر محاسن ارزهای رمزی، ماهی خود را در امواج پیشرو صید کنند و از همه مهم تر این نهادهای حاکمیتی و بانکهای مرکزی هستند که گویا در دل همانند ترانه ایرانی«سلطان قلبها» زمزمه میکنند که «بروم یا نروم؟ »
🔹شاید خوانندگان گرامی خرده بگیرند که این تفکیکهای سه گانه و جبههگیریهای دوگانه دقیق نیست. بله، صورت بندیهای اجتماعی از وقایع، برخلاف محاسبات رمزی همچنان از دقت ریاضی کم بهره است ولی با تحولات اجتماعی سازگار. اما در این میان، وقتی از منظر اجتماعی مینگریم و تاریخ تحولات اقتصادی، صنعتی و فناوری را مرور میکنیم، به نیکی در مییابیم که فرجام کار همیشه به نفع تحول گرایان رقم میخورد، گرچه مقاومت سنت گرایان نعمتی است که باعث میشود تا صورت مسئله آن چنان که ابتدا رخ مینماید، باقی نماند و با نقد و نظرهای مختلف صیقل بخورد و در نهایت به عنوان راهکاری مناسب در اختیار بشر قرار گیرد. از این رو چاره ای نیست جز با برافروختن چراغ دانش و آگاهی در خصوص ارزهای رمزی و با بینش و نگرش آمیخته با فلسفه تحولات، ضمن رعایت ملاحظات بومی و اقتصادی هر سرزمین، با روندهای جدید همراه شد.
ای یک دله صد دله دل یکدله کن
افکار پریشان زسر خود یله کن
🔸سرمقاله ماهنامه بانکداری الکترونیک شماره 85
@fabacenter
🔰سرمقاله شماره 85 ماهنامه بانکداری الکترونیک
🔸به قلم مدیر عامل مرکز فابا و سردبیر ماهنامه
🔹میشل فوکو فرانسوی(1984-1926) فرزند فکری دهههای شصتوهفتاد قرن بیستم است. زمانی که همهجا مشحون از تظاهرات، اعتصابها و شورشهای دانشجویی، در مقابل اقتدار سیاسی بود. حوزه مطالعات او جامعه، سیاست و تاریخ است و کتاب« تاریخ جنون» او نیز یادگار چنین عصری است. میشل فوکو در این کتاب از مفهومی به نام« جنون کلاسیک» نام میبرد و مالیخولیا، مانیا، هیستری و هیپوکندریا را چهار مفهوم اصلی آن معرفی میکند و بیشتر به دنبال این بود تا استدلال کند که پزشکی و روانپزشکی مدرن از شنیدن صدای مجانین عاجزند.
🔹از آن سالها حدود نیم قرن میگذرد و دور از چشم در خاک فروخفته میشل فوکو،« فناوریاطلاعات» شورشها، اعتراضات و انقلابهای بزرگی را در حیات بشری به راه انداخته است که حتی« پول» این یادگار مقتدر دنیای کلاسیک را به بازی گرفته است و با ورود ارزهای رمزی(Crypto-currency) موجی از مقاومت و یا ذوقزدگی در دو سوی افکار مردمان این عصر به وجود آورده است. از یکسو اقتصاددانان کلاسیک و صاحبان پول عمق ریسکهای نگران کننده آن را بر میشمارند و حتی برخی از این پدیده تعبیر به « جنون کلاسیک» میکنند و لابد همسو با دیدگاه میشل فوکو، پدید آورندگان و مشتاقان آن را مجانینی میپندارند که میبایستی روانکاوی شوند. اینان معتقدند آنچه را عده ای در صفحات کامپیوتر میجویند چیزی جز شورش در مقابل اقتدار«پول» به معنای واقعی آن نیست. شورشی که نه رهبر دارد، نه رگولاتور و تنها ارزشهای کاذبی است که میان شبکهای از افراد پدید آمده است و سرانجام نیز چیزی جز یک حباب تاریخی نیست.
🔹از این دسته افراد میتوان از«پیتر بوکوار» از « لینزی گروپ» نام برد که معتقد است گسترش علاقه به بیتکوین، یک جنون کلاسیک است که در نهایت، منجر به ناراحتی فراوانی خواهد شد.
این اقتصاددان کهنهکار والاستریت و امثال او میگویند: مشکل است بتوان این ارزهای رمزی را به عنوان ارز جایگزین در نظر گرفت، در حالی که طلا هم، ارزی جایگزین است. اما کیست که نداند استخراج طلا از زیر زمین کجا و یک لپ تاپ برداشته و یک ارز دیجیتال جدید تولید کردن کجا؟! همانند بوکوار خیلی ها معتقدند این تعقیب قیمتها و ارزهای رمزی براساس هیچ و پوچ است.
🔹از سوی دیگر بسیاری نیز از ارزهای رمزی با عناوین زیبا و دلپسندی نام میبرند که شاید شاه بیت آنها کلمه« طلای دیجیتال» باشد. از دیدگاه اینان وقت آن رسیده است که عرصه اقتدارگرای«پول» پوست بیندازد و ابزار مبادله نیز همپای مبادلات الکترونیک، دیجیتال شود و فشار دولت ها و صاحبان رگولیت کردن پول، برداشته شود و دادوستد مالی به صورت مستقیم و فرد به فرد(Peer-to-peer) و بدون واسطه، محور مبادلات شوند. چهکسی سالهاقبل باور میکرد روزی پول نقد اینچنین کم رونق شود؟ در حال حاضر نیز«دوئل ارزها» برای آیندهای که رنگ دیگری خواهد داشت، حقیقتی است که به واقعیت مبدل خواهد شد و آنانی که این حرکت را «جنون آمیز» تلقی میکنند، به سر عقل خواهند آمد و ناچار به همراهی با ارزهای رمزی میشوند.
🔹البته در این میان، بخش عظیمی از جامعه نیز نمیدانند چه برخوردی با این پدیده مدرن کنند و مثل بسیاری از تحولات اجتماعی و اقتصادی دیگر، تماشاگر صحنهاند. نمیدانند پا را محکم در سنت گذارند و به دلیل آسیبها و ریسکهای آن، بی خیال جنون فناورانه شوند یا دل به دریا بزنند و با تکیه بر محاسن ارزهای رمزی، ماهی خود را در امواج پیشرو صید کنند و از همه مهم تر این نهادهای حاکمیتی و بانکهای مرکزی هستند که گویا در دل همانند ترانه ایرانی«سلطان قلبها» زمزمه میکنند که «بروم یا نروم؟ »
🔹شاید خوانندگان گرامی خرده بگیرند که این تفکیکهای سه گانه و جبههگیریهای دوگانه دقیق نیست. بله، صورت بندیهای اجتماعی از وقایع، برخلاف محاسبات رمزی همچنان از دقت ریاضی کم بهره است ولی با تحولات اجتماعی سازگار. اما در این میان، وقتی از منظر اجتماعی مینگریم و تاریخ تحولات اقتصادی، صنعتی و فناوری را مرور میکنیم، به نیکی در مییابیم که فرجام کار همیشه به نفع تحول گرایان رقم میخورد، گرچه مقاومت سنت گرایان نعمتی است که باعث میشود تا صورت مسئله آن چنان که ابتدا رخ مینماید، باقی نماند و با نقد و نظرهای مختلف صیقل بخورد و در نهایت به عنوان راهکاری مناسب در اختیار بشر قرار گیرد. از این رو چاره ای نیست جز با برافروختن چراغ دانش و آگاهی در خصوص ارزهای رمزی و با بینش و نگرش آمیخته با فلسفه تحولات، ضمن رعایت ملاحظات بومی و اقتصادی هر سرزمین، با روندهای جدید همراه شد.
ای یک دله صد دله دل یکدله کن
افکار پریشان زسر خود یله کن
🔸سرمقاله ماهنامه بانکداری الکترونیک شماره 85
@fabacenter