✍داستان..
💠 آموزنده
🔳دربنی اسرائیل مردی نیکوکار زندگی میکرد و دارای باغی بود که در آن انواع درختان و محصولات دیگر وجود داشت.
🔳صاحب باغ به فقرا توجهی کامل داشت؛ از این رو به هنگام برداشت محصول ، مستمندان را دعوت میکرد و از هر نوع محصولی که داشت سهم آنها را میداد و فقرا هم او را دعا میکردند و این سبب برکت بیشتر اموال او میگردید.
🔳سالها بر این منوال گذشت تا اینکه مرد نیکوکار در گذشت و بوستان او به سه فرزندش به ارث رسید …
🔳بعد از فوت پدر متاسفانه پسران راهی غیر از راه پدر را در پیش گرفتند و با خود گفتند: پدر ما مردی کم خرج بود و میتوانست به فقراکمک کند ، اما خرج ما بسیار است وما ازچنین کمکی معذوریم.
🔳وقتی زمان برداشت محصول فرا رسید ، برای آنکه فقرا به سراغ آنها نیایند ، صبح تاریکی را انتخاب کردند تا به دور از چشم آنها غلات را جمع آوری کنند.
🔳صبح زود برخواستندو به اتفاق یکدیگر به باغ رفتند و مشاهده کردند آتش ، باغ و غلات آن را سوزانده است.ناگاه متوجه شدند که نیت بد آنها در پرداختن حقّ مستمندان سبب عذاب آنها گردیده است.
🔳برادرمیانسال گفت:ای برادران! چرا درحق بینوایان نیت بدی داشتید؟
چرا تسبیح خدا را نگفتید؟میگفتند: پروردگار ما از هر عیبی منزه است و ما از ستمکارانیم. و بعضی یکدیگر را ملامت میکردند و میگفتند : وای بر ما! ما طغیان کردیم ، اما باشد که خداوند توبه ما را بپذیرد و بهتر از آنچه داشتیم به ما عطا فرماید ، ما به رحمت او امیدواریم.
الله را فراموش نکنید
@Faghadkhada9
🔳ازآنجایی که توبه کردند و نیت آنها این بودکه اگر برخوردار گردند به فقرا کمک کنند،خداوند بوستانی بهتر از آنچه که داشتند به آنها عطا فرمود که انگور آن شهرت یافت.
💠 آموزنده
🔳دربنی اسرائیل مردی نیکوکار زندگی میکرد و دارای باغی بود که در آن انواع درختان و محصولات دیگر وجود داشت.
🔳صاحب باغ به فقرا توجهی کامل داشت؛ از این رو به هنگام برداشت محصول ، مستمندان را دعوت میکرد و از هر نوع محصولی که داشت سهم آنها را میداد و فقرا هم او را دعا میکردند و این سبب برکت بیشتر اموال او میگردید.
🔳سالها بر این منوال گذشت تا اینکه مرد نیکوکار در گذشت و بوستان او به سه فرزندش به ارث رسید …
🔳بعد از فوت پدر متاسفانه پسران راهی غیر از راه پدر را در پیش گرفتند و با خود گفتند: پدر ما مردی کم خرج بود و میتوانست به فقراکمک کند ، اما خرج ما بسیار است وما ازچنین کمکی معذوریم.
🔳وقتی زمان برداشت محصول فرا رسید ، برای آنکه فقرا به سراغ آنها نیایند ، صبح تاریکی را انتخاب کردند تا به دور از چشم آنها غلات را جمع آوری کنند.
🔳صبح زود برخواستندو به اتفاق یکدیگر به باغ رفتند و مشاهده کردند آتش ، باغ و غلات آن را سوزانده است.ناگاه متوجه شدند که نیت بد آنها در پرداختن حقّ مستمندان سبب عذاب آنها گردیده است.
🔳برادرمیانسال گفت:ای برادران! چرا درحق بینوایان نیت بدی داشتید؟
چرا تسبیح خدا را نگفتید؟میگفتند: پروردگار ما از هر عیبی منزه است و ما از ستمکارانیم. و بعضی یکدیگر را ملامت میکردند و میگفتند : وای بر ما! ما طغیان کردیم ، اما باشد که خداوند توبه ما را بپذیرد و بهتر از آنچه داشتیم به ما عطا فرماید ، ما به رحمت او امیدواریم.
الله را فراموش نکنید
@Faghadkhada9
🔳ازآنجایی که توبه کردند و نیت آنها این بودکه اگر برخوردار گردند به فقرا کمک کنند،خداوند بوستانی بهتر از آنچه که داشتند به آنها عطا فرمود که انگور آن شهرت یافت.