مادر امير المؤمنين عليه السّلام در كعبه
شب جمعه سيزدهم رجب بانوى بزرگوار ابوطالب عليه السّلام احساس درد كرد، ولى با قرائت نامى مخصوص آرامش پيدا كرد. هنگامى كه جناب ابوطالب عليه السّلام خواست زنانى از قريش را براى كمك فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها بياورد، از گوشه خانه ندائى رسيد: «اى ابوطالب، صبر كن چرا كه دست نجس نبايد ولى خدا را لمس كند».
صبح هنگام فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها ندائى شنيد: «اى فاطمه به خانه ما بيا». ابوطالب عليه السّلام و پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله آن حضرت را به مسجد الحرام آوردند. عباس بن عبدالمطلب كه به همراه جماعتى در مسجد نشسته بودند، ديدند كه فاطمه سلام اللَّه عليها وارد مسجد الحرام شد و در مقابل كعبه ايستاد و نگاهى به سوى آسمان نمود و چنين فرمود: «پروردگارا، من به تو و به پيامبران و كتابهائى كه از جانب تو آمده اند ايمان دارم. من كلام جدم ابراهيم خليل را تصديق مى كنم و او بوده كه اين خانه را بنا كرده است. تو را قسم مى دهم و از تو مى خواهم به حق كسى كه اين خانه را بنا كرد، و به حق فرزندى كه در شكم من است و با من سخن مى گويد و با گفتارش با من انس مى گيرد، و من يقين دارم كه يكى از آيات و نشانه هاى توست، كه اين ولادت را بر من آسان فرمائى».
(مناقب ابن شهر آشوب: ج ۲، ص ۱۹۸ - ۱۹۹. امالى شيخ طوسى: ص ۷۰۶. بحار الانوار: ج ۳۵، ص ۸ - ۳۶. آفتاب كعبه: ص ۴۵)
ناگهان حاضرين در مسجد الحرام ديدند كه ديوار پشت آن سمتى كه در كعبه است شكافته شد و فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها داخل شد. هر چه كردند قفل در را باز كنند ممكن نشد، و دانستند كه حكمت خداوند در كار است. (اعلام الورى: ج ۱، ص ۳۰۶. ارشاد: ج ۱، ص ۵)
فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها مى فرمايد: هنگامى كه داخل كعبه شدم ديدم حوا، ساره، آسيه، مادر موسى بن عمران و مريم مادر عيسى آمدند. آنان به من سلام كردند: «السّلام عليكِ يا ولية اللَّه» و در مقابلم نشستند.
آنچه در ولادت خاتم الانبياء صلّى اللَّه عليه و آله انجام دادند در ولادت على بن ابى طالب عليه السّلام نيز انجام دادند، چه اينكه فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها در هنگام ولادت پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله حضور داشت و به ابوطالب عليه السّلام ماجرا را خبر داد. حضرت ابوطالب عليه السّلام قبلاً به او فرموده بود: «۳۰ سال صبر كن تا خدا مولودى به تو عنايت كند مثل خاتم الانبياء صلّى اللَّه عليه و آله مگر در نبوّت كه وصى و وزير او خواهد شد».
(بحار الانوار: ج ۳۵، ص ۶. روضة الواعظين: ج ۱، ص ۸۱)
شب جمعه سيزدهم رجب بانوى بزرگوار ابوطالب عليه السّلام احساس درد كرد، ولى با قرائت نامى مخصوص آرامش پيدا كرد. هنگامى كه جناب ابوطالب عليه السّلام خواست زنانى از قريش را براى كمك فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها بياورد، از گوشه خانه ندائى رسيد: «اى ابوطالب، صبر كن چرا كه دست نجس نبايد ولى خدا را لمس كند».
صبح هنگام فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها ندائى شنيد: «اى فاطمه به خانه ما بيا». ابوطالب عليه السّلام و پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله آن حضرت را به مسجد الحرام آوردند. عباس بن عبدالمطلب كه به همراه جماعتى در مسجد نشسته بودند، ديدند كه فاطمه سلام اللَّه عليها وارد مسجد الحرام شد و در مقابل كعبه ايستاد و نگاهى به سوى آسمان نمود و چنين فرمود: «پروردگارا، من به تو و به پيامبران و كتابهائى كه از جانب تو آمده اند ايمان دارم. من كلام جدم ابراهيم خليل را تصديق مى كنم و او بوده كه اين خانه را بنا كرده است. تو را قسم مى دهم و از تو مى خواهم به حق كسى كه اين خانه را بنا كرد، و به حق فرزندى كه در شكم من است و با من سخن مى گويد و با گفتارش با من انس مى گيرد، و من يقين دارم كه يكى از آيات و نشانه هاى توست، كه اين ولادت را بر من آسان فرمائى».
(مناقب ابن شهر آشوب: ج ۲، ص ۱۹۸ - ۱۹۹. امالى شيخ طوسى: ص ۷۰۶. بحار الانوار: ج ۳۵، ص ۸ - ۳۶. آفتاب كعبه: ص ۴۵)
ناگهان حاضرين در مسجد الحرام ديدند كه ديوار پشت آن سمتى كه در كعبه است شكافته شد و فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها داخل شد. هر چه كردند قفل در را باز كنند ممكن نشد، و دانستند كه حكمت خداوند در كار است. (اعلام الورى: ج ۱، ص ۳۰۶. ارشاد: ج ۱، ص ۵)
فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها مى فرمايد: هنگامى كه داخل كعبه شدم ديدم حوا، ساره، آسيه، مادر موسى بن عمران و مريم مادر عيسى آمدند. آنان به من سلام كردند: «السّلام عليكِ يا ولية اللَّه» و در مقابلم نشستند.
آنچه در ولادت خاتم الانبياء صلّى اللَّه عليه و آله انجام دادند در ولادت على بن ابى طالب عليه السّلام نيز انجام دادند، چه اينكه فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها در هنگام ولادت پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله حضور داشت و به ابوطالب عليه السّلام ماجرا را خبر داد. حضرت ابوطالب عليه السّلام قبلاً به او فرموده بود: «۳۰ سال صبر كن تا خدا مولودى به تو عنايت كند مثل خاتم الانبياء صلّى اللَّه عليه و آله مگر در نبوّت كه وصى و وزير او خواهد شد».
(بحار الانوار: ج ۳۵، ص ۶. روضة الواعظين: ج ۱، ص ۸۱)