سه روز در كعبه
فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها بعد از سه روز كه مهمان الهى بود فرزند مبارك و محترم خود را در آغوش گرفته آماده خروج از كعبه شد كه هاتفى غيبى چنين ندا داد: «اى فاطمه، نام اين مولود را على بگذار، چرا كه من خداى على اعلى هستم. من نام او را از نام خود گرفته ام، و او را ادب آموختهام و امر خود را به او سپرده ام، و او را بر غوامض علم خود آگاهى داده ام. او در خانه من بدنيا آمده است. او اول كسى است كه بر فراز خانه من اذان مى گويد، و بتها را مى شكند، و آنها را از بالاى كعبه به صورت مى اندازد. خوشا بحال كسى كه او را دوست مى دارد و از او اطاعت مى كند و او را يارى مى نمايد. واى بر كسى كه بغض او را دارد و از او سرپيچى مى كند و او را خوار مى نمايد و حق او را انكار مى نمايد». (بحار الانوار: ج ۳۵، ص ۹ - ۳۷)
در اين سه روز در هر محفلى سخن از ولادت اين مولود مبارك و استثنائى بود، بخصوص باز نشدن قفل در كعبه، شكافته شدن ديوار كعبه در روز و ديدن آن توسّط كفار، اين مطلب را به صورت يك مسأله عمومى در آورده بود.
طلوع نور على عليه السّلام در آغوش پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله:
صبح روز چهارم در مقابل ديدگان به انتظار نشسته، ناگهان ديوار كعبه از مكان قبلى شكاف برداشت به حدى كه فاطمه بنت اسد عليه السّلام با فرزند عزيزش از آنجا خارج شدند. مردم همه نگاه مى كردند و قبل از سؤال كسى، فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها از بعضى وقايع داخل خانه خبر داد و از عظمت آن مولود و غذاهاى بهشتى و اينكه نام اين حضرت به نداى آسمانى على عليه السّلام است.
ابوطالب عليه السّلام و پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله پيش آمدند، و فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها با مولود پيش آمد. حضرت مولى الموالى على عليه السّلام فرمودند: «السّلام عليك يا اَبَه و رحمة اللَّه و بركاته». ابوطالب عليه السّلام فرمود: «و عليك السّلام يا بُنَىّ و رحمة اللَّه و بركاته»، و آن حضرت را در آغوش گرفت.
(مناقب ابن شهر آشوب: ج ۲، ص ۱۹۸)
فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها مى فرمايد: هنگامى كه از كعبه خارج شدم و فرزند را نزد پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله گذاشتم، آن حضرت با زبان مبارك دهان على عليه السّلام را باز كرد و او را با آب دهان مبارك تحنيك كرد و اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ آن حضرت گفت و فرمود: «اين مولودى است كه بر فطرت بدنيا آمده است».
(مناقب: ج ۲، ص ۱۹۹)
در روز سوم ولادت حضرت يا روز سوم خروج از كعبه و در بعضى اقوال دهم ذى الحجه، حضرت ابوطالب عليه السّلام وليمه مفصّلى داد و فرمود: «بيائيد براى وليمه على بن ابى طالب و قبلاً هفت بار كعبه را طواف كنيد و بعد بر فرزندم على عليه السّلام سلام كنيد».
(مناقب: ج ۲، ص ۱۹۹)
فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها بعد از سه روز كه مهمان الهى بود فرزند مبارك و محترم خود را در آغوش گرفته آماده خروج از كعبه شد كه هاتفى غيبى چنين ندا داد: «اى فاطمه، نام اين مولود را على بگذار، چرا كه من خداى على اعلى هستم. من نام او را از نام خود گرفته ام، و او را ادب آموختهام و امر خود را به او سپرده ام، و او را بر غوامض علم خود آگاهى داده ام. او در خانه من بدنيا آمده است. او اول كسى است كه بر فراز خانه من اذان مى گويد، و بتها را مى شكند، و آنها را از بالاى كعبه به صورت مى اندازد. خوشا بحال كسى كه او را دوست مى دارد و از او اطاعت مى كند و او را يارى مى نمايد. واى بر كسى كه بغض او را دارد و از او سرپيچى مى كند و او را خوار مى نمايد و حق او را انكار مى نمايد». (بحار الانوار: ج ۳۵، ص ۹ - ۳۷)
در اين سه روز در هر محفلى سخن از ولادت اين مولود مبارك و استثنائى بود، بخصوص باز نشدن قفل در كعبه، شكافته شدن ديوار كعبه در روز و ديدن آن توسّط كفار، اين مطلب را به صورت يك مسأله عمومى در آورده بود.
طلوع نور على عليه السّلام در آغوش پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله:
صبح روز چهارم در مقابل ديدگان به انتظار نشسته، ناگهان ديوار كعبه از مكان قبلى شكاف برداشت به حدى كه فاطمه بنت اسد عليه السّلام با فرزند عزيزش از آنجا خارج شدند. مردم همه نگاه مى كردند و قبل از سؤال كسى، فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها از بعضى وقايع داخل خانه خبر داد و از عظمت آن مولود و غذاهاى بهشتى و اينكه نام اين حضرت به نداى آسمانى على عليه السّلام است.
ابوطالب عليه السّلام و پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله پيش آمدند، و فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها با مولود پيش آمد. حضرت مولى الموالى على عليه السّلام فرمودند: «السّلام عليك يا اَبَه و رحمة اللَّه و بركاته». ابوطالب عليه السّلام فرمود: «و عليك السّلام يا بُنَىّ و رحمة اللَّه و بركاته»، و آن حضرت را در آغوش گرفت.
(مناقب ابن شهر آشوب: ج ۲، ص ۱۹۸)
فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها مى فرمايد: هنگامى كه از كعبه خارج شدم و فرزند را نزد پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله گذاشتم، آن حضرت با زبان مبارك دهان على عليه السّلام را باز كرد و او را با آب دهان مبارك تحنيك كرد و اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ آن حضرت گفت و فرمود: «اين مولودى است كه بر فطرت بدنيا آمده است».
(مناقب: ج ۲، ص ۱۹۹)
در روز سوم ولادت حضرت يا روز سوم خروج از كعبه و در بعضى اقوال دهم ذى الحجه، حضرت ابوطالب عليه السّلام وليمه مفصّلى داد و فرمود: «بيائيد براى وليمه على بن ابى طالب و قبلاً هفت بار كعبه را طواف كنيد و بعد بر فرزندم على عليه السّلام سلام كنيد».
(مناقب: ج ۲، ص ۱۹۹)