Noma’lum dan repost
#پارت_23
_طبق خواسته ی پدر بزرگم هر کدوم از پسرای فامیل زودتر وارثی بهش بده تمام اموال مال اون میشه.
_خب از من چی میخواین آقای دکتر؟
نگاهی به سر تا پام انداخت و گفت:
_یه مدت نقش زنمو بازی کن... یه بچه برام به دنیا بیار هر چی پول بخوای میدم.
من به خاطر پول هر کاری میکردم. زن صوری که چیزی نبود. سر تکون دادم و گفتم:
_قبوله.
نزدیکم شد و گفت:
_دراز بکش رو تخت.....
#رمان_برای_بزرگسالان_است💦🔞
https://t.me/joinchat/QGYr8N6-M8YxMmY0
https://t.me/joinchat/QGYr8N6-M8YxMmY0
_طبق خواسته ی پدر بزرگم هر کدوم از پسرای فامیل زودتر وارثی بهش بده تمام اموال مال اون میشه.
_خب از من چی میخواین آقای دکتر؟
نگاهی به سر تا پام انداخت و گفت:
_یه مدت نقش زنمو بازی کن... یه بچه برام به دنیا بیار هر چی پول بخوای میدم.
من به خاطر پول هر کاری میکردم. زن صوری که چیزی نبود. سر تکون دادم و گفتم:
_قبوله.
نزدیکم شد و گفت:
_دراز بکش رو تخت.....
#رمان_برای_بزرگسالان_است💦🔞
https://t.me/joinchat/QGYr8N6-M8YxMmY0
https://t.me/joinchat/QGYr8N6-M8YxMmY0