✳️ زلزله، فرونشست زمین، آلودگی هوا و اعتراض های اخیر ✳️
(بخش دوم: چیستی اعتراضها)
🖋(سجاد فتاحی)
@governancesystems
در بخش نخست بیان شد که اعتراضهای اخیر، پیش لرزههای زلزله اجتماعی بزرگتری است که بواسطه انباشت فشار در گسلهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ایران بر احتمال وقوع آن افزوده میشود. جلوگیری از وقوع این زلزله و پاسخ به پرسش کلیدی چگونگی مواجهه مناسب با این اعتراضها، پیش از هر چیز نیازمند ارائه پاسخی در خور به دو پرسش کلیدی و مهم چیستی این اعتراضها و چرایی وقوع آن است. پاسخی غیر دقیق و سوگیرانه به این دو پرسش میتواند منجر به اخذ تصمیمهایی شود که هزینههای سنگینی را بر کشور تحمیل خواهد کرد.
✅ نوع برگزاری تجمعات و پراکندگی آن در نقاط گوناگون کشور، نشان دهنده آن است که کلیت این اعتراضها، بر خلاف نظر برخی مقامهای دولتی، سازماندهی شده نیست و تنها تبلور بخشی از نارضایتیهای انباشته شده در جامعه ایران در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است؛ به عبارتی وقوع این اعتراضها، در جامعه ایران، پروسهای طبیعی است که در سالیان گذشته بارها نسبت به وقوع آن از سوی متخصصین اقتصادی، اجتماعی و سیاسی هشدارهایی داده شده بود؛ ممکن است افراد و گروههای مختلف در داخل و یا خارج از کشور سعی در تحمیل پروژههایی بر این پروسه و یا بهرهگیری از آن نموده و با اقدامات خود تنها زمان وقوع آن را به جلو انداخته باشند اما تاکید بر این پروژهها و بی توجهی به پروسه اصلی گمراه کننده خواهد بود.
✅ تحلیل شعارهای مطرح در این تجمعات نشان دهنده آن است که متاسفانه سطح اعتماد معترضین به نهادهای گوناگون نظام حکمرانی به شدت کاهش یافته است و آنها از دو جریان اصلی سیاسی کشور یعنی اصلاحطلب و اصولگرا عبور کردهاند. این موضوع اصلا عجیب نیست. نتایج بررسیهای صورت گرفته پیرامون سطح اعتماد نهادی ایرانیان از اوایل دهه 80 و آخرین سنجش سرمایه اجتماعی صورت گرفته در دولت اول آقای روحانی روند نزولی سطح اعتماد و سرمایه اجتماعی نهادهای سیاسی نظام حکمرانی را به خوبی نشان داده است.
✅ هنوز بخش قابل توجهی از طبقه پایین اقتصادی در جامعه ایران به اعتراضها نپیوستهاند و معترضین عموما از دهکهای میانیای هستند که در سال های گذشته تحت فشارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی قرار گرفتهاند. باید توجه داشت که ادامه شرایط اقتصادی کنونی که با توجه به ایجاد موانعی در مسیر برجام و افزایش احتمال بروز برخی بحرانهای سیاسی و محیط زیستی، حتی حفظ این شرایط نیز در سالهای آتی دشوار خواهد بود میتواند بخش بیشتری از دهکهای پایین اقتصادی را ترغیب به حضور در چنین اعتراضاتی نماید؛ این موضوع سبب افزایش خشونت اعتراضها و دشواری کنترل آنها از سوی نیروهای امنیتی خواهد شد.
✅ به نظر میرسد در شرایط کنونی برای معترضین مهم نیست که علت فشارهای اقتصادی کنونی سیاستهای دولت احمدی نژاد است یا روحانی، این ایده که « ... همه این جریانها دست در دست هم دارند ...» به درست یا غلط تبدیل به ایده رایج در بین عموم معترضین و بخشهای قابل توجهی از جامعه شده است.
✅ تحلیل شعارهای طرح شده نشان دهنده آن است که هیچ یک از افراد و گروههای سیاسی حاضر و فعال در ایران (گروهها و افراد اصولگرا و حتی اصلاحطلب)، فرد و گروه مرجع آنها نیست و معترضین از گروههای رسمی درون نظام سیاسی عبور کردهاند.
✅ توجه به صحبتهای مردم در مکانهای عمومی نشان دهنده آن است که بخش قابل توجهی از مردم در این مکانها، حتی علیرغم عدم همراهی با معترضین، با آنها احساس همدلی و همراهی میکنند؛ مقایسه این شرایط با اعتراضهای سال 88 بیانگر همدلی و همراهی بیشتر مردم بی طرف با معترضین است که همین امر میتواند برخورد خشونت آمیز با اعتراضها را برای نظام سیاسی از نظر مشروعیت و سرمایه اجتماعی به شدت پر هزینه نماید.
✅ با توجه به شعارهای مطرح، به نظر میرسد شرکت کنندگان، مطالبات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی گوناگونی دارند که لزوما یکدست نیست؛ اما در شرایط کنونی بر سر علت اصلی عدم پاسخگویی به این مطالبات در سالهای گذشته به توافق رسیدهاند.
✅ بررسی روند اعتراضها و نحوه مواجهه با آنها نشان دهنده آن است که چرخه اعتراض، سرکوب و کاهش سرمایه اجتماعی و مشروعیت نظام حکمرانی که از اعتراضهای سالهای گذشته آغاز شده بود، سرعت بیشتری یافته و رفته رفته به نقطه بی بازگشت نزدیک میشود. در صورت عدم توجه به این موضوع در نحوه مواجهه با اعتراضها، کنترل افزایش سرعت این چرخه و خروج از آن بسیار دشوار خواهد شد.
در بخش بعدی با در نظر داشتن معیار منافع ملی به چگونگی مواجهه بهینه با این اعتراضها پرداخته خواهد شد.
( این مطلب را اگر می پسندید برای دیگران نیز ارسال کنید.)
@governancesystems
www.apathtoliberation.blog.ir
www.socialsystems.blog.ir
(بخش دوم: چیستی اعتراضها)
🖋(سجاد فتاحی)
@governancesystems
در بخش نخست بیان شد که اعتراضهای اخیر، پیش لرزههای زلزله اجتماعی بزرگتری است که بواسطه انباشت فشار در گسلهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ایران بر احتمال وقوع آن افزوده میشود. جلوگیری از وقوع این زلزله و پاسخ به پرسش کلیدی چگونگی مواجهه مناسب با این اعتراضها، پیش از هر چیز نیازمند ارائه پاسخی در خور به دو پرسش کلیدی و مهم چیستی این اعتراضها و چرایی وقوع آن است. پاسخی غیر دقیق و سوگیرانه به این دو پرسش میتواند منجر به اخذ تصمیمهایی شود که هزینههای سنگینی را بر کشور تحمیل خواهد کرد.
✅ نوع برگزاری تجمعات و پراکندگی آن در نقاط گوناگون کشور، نشان دهنده آن است که کلیت این اعتراضها، بر خلاف نظر برخی مقامهای دولتی، سازماندهی شده نیست و تنها تبلور بخشی از نارضایتیهای انباشته شده در جامعه ایران در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است؛ به عبارتی وقوع این اعتراضها، در جامعه ایران، پروسهای طبیعی است که در سالیان گذشته بارها نسبت به وقوع آن از سوی متخصصین اقتصادی، اجتماعی و سیاسی هشدارهایی داده شده بود؛ ممکن است افراد و گروههای مختلف در داخل و یا خارج از کشور سعی در تحمیل پروژههایی بر این پروسه و یا بهرهگیری از آن نموده و با اقدامات خود تنها زمان وقوع آن را به جلو انداخته باشند اما تاکید بر این پروژهها و بی توجهی به پروسه اصلی گمراه کننده خواهد بود.
✅ تحلیل شعارهای مطرح در این تجمعات نشان دهنده آن است که متاسفانه سطح اعتماد معترضین به نهادهای گوناگون نظام حکمرانی به شدت کاهش یافته است و آنها از دو جریان اصلی سیاسی کشور یعنی اصلاحطلب و اصولگرا عبور کردهاند. این موضوع اصلا عجیب نیست. نتایج بررسیهای صورت گرفته پیرامون سطح اعتماد نهادی ایرانیان از اوایل دهه 80 و آخرین سنجش سرمایه اجتماعی صورت گرفته در دولت اول آقای روحانی روند نزولی سطح اعتماد و سرمایه اجتماعی نهادهای سیاسی نظام حکمرانی را به خوبی نشان داده است.
✅ هنوز بخش قابل توجهی از طبقه پایین اقتصادی در جامعه ایران به اعتراضها نپیوستهاند و معترضین عموما از دهکهای میانیای هستند که در سال های گذشته تحت فشارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی قرار گرفتهاند. باید توجه داشت که ادامه شرایط اقتصادی کنونی که با توجه به ایجاد موانعی در مسیر برجام و افزایش احتمال بروز برخی بحرانهای سیاسی و محیط زیستی، حتی حفظ این شرایط نیز در سالهای آتی دشوار خواهد بود میتواند بخش بیشتری از دهکهای پایین اقتصادی را ترغیب به حضور در چنین اعتراضاتی نماید؛ این موضوع سبب افزایش خشونت اعتراضها و دشواری کنترل آنها از سوی نیروهای امنیتی خواهد شد.
✅ به نظر میرسد در شرایط کنونی برای معترضین مهم نیست که علت فشارهای اقتصادی کنونی سیاستهای دولت احمدی نژاد است یا روحانی، این ایده که « ... همه این جریانها دست در دست هم دارند ...» به درست یا غلط تبدیل به ایده رایج در بین عموم معترضین و بخشهای قابل توجهی از جامعه شده است.
✅ تحلیل شعارهای طرح شده نشان دهنده آن است که هیچ یک از افراد و گروههای سیاسی حاضر و فعال در ایران (گروهها و افراد اصولگرا و حتی اصلاحطلب)، فرد و گروه مرجع آنها نیست و معترضین از گروههای رسمی درون نظام سیاسی عبور کردهاند.
✅ توجه به صحبتهای مردم در مکانهای عمومی نشان دهنده آن است که بخش قابل توجهی از مردم در این مکانها، حتی علیرغم عدم همراهی با معترضین، با آنها احساس همدلی و همراهی میکنند؛ مقایسه این شرایط با اعتراضهای سال 88 بیانگر همدلی و همراهی بیشتر مردم بی طرف با معترضین است که همین امر میتواند برخورد خشونت آمیز با اعتراضها را برای نظام سیاسی از نظر مشروعیت و سرمایه اجتماعی به شدت پر هزینه نماید.
✅ با توجه به شعارهای مطرح، به نظر میرسد شرکت کنندگان، مطالبات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی گوناگونی دارند که لزوما یکدست نیست؛ اما در شرایط کنونی بر سر علت اصلی عدم پاسخگویی به این مطالبات در سالهای گذشته به توافق رسیدهاند.
✅ بررسی روند اعتراضها و نحوه مواجهه با آنها نشان دهنده آن است که چرخه اعتراض، سرکوب و کاهش سرمایه اجتماعی و مشروعیت نظام حکمرانی که از اعتراضهای سالهای گذشته آغاز شده بود، سرعت بیشتری یافته و رفته رفته به نقطه بی بازگشت نزدیک میشود. در صورت عدم توجه به این موضوع در نحوه مواجهه با اعتراضها، کنترل افزایش سرعت این چرخه و خروج از آن بسیار دشوار خواهد شد.
در بخش بعدی با در نظر داشتن معیار منافع ملی به چگونگی مواجهه بهینه با این اعتراضها پرداخته خواهد شد.
( این مطلب را اگر می پسندید برای دیگران نیز ارسال کنید.)
@governancesystems
www.apathtoliberation.blog.ir
www.socialsystems.blog.ir