حامیان منشور مطالبات حداقلی


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan



Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri




🔴متحدانه و متشکل 
در تجمع اعتراضی 
در 7 ژوئن در ژنو!

امسال نیزاجلاس سالانه "سازمان جهانی کار" مثل همیشه در ماه ژوئن  در ژنو برگزار می شود و مثل هرسال، دار و دسته ی وابسته به رژیم به نام "نمایندگان کارگران ایران" به ژنو فرستاده میشوند تا از رژیم سرمایه داری و ضد کارگری جمهوری اسلامی دفاع کنند. 
در ایران، حکومت،هرگونه اقدام برای برپائی تشکل های مستقل کارگری رابشدت سرکوب می کند.تشکل هایی نظیر "سندیکای کارگران شرکت واحد و نیشکر هفت تپه " و ... غیر قانونی اعلام شده اند. فعالین این تشکل ها تحت تعقیب قرار می گیرند.احضار،دستگیر و زندانی می شوند و علیه آنها پرونده سازی صورت می گیرد.هم اکنون فعالین کارگری بیشماری درزندان هستند. حکومت مزدورانی را به عنوان "نمایندگان"کارگران ایران به مجامع بین المللی از جمله سازمان جهانی کار،گسیل می دارد. این اقدامات طبقه حاکمه تعرض آشکاری به حقوق طبقۀ کارگر ایران است.
جمهوری اسلامی نه تنها«قانون کار »خود نوشته را نقض می کند،بلکه آن بخش ازمقاوله نامه های سازمان جهانی کار را که پذیرفته و قاعدتا باید به آنها ملتزم باشد،اجرا نمی کند و ناقض همین حقوق می باشد،وآنها را  پایمال می کند.
ما نهادهای چپ و دمکراتیک بدون داشتن هیچ توهمی نسبت به این نهادها،به منظور پشتیبانی از مبارزات طبقه کارگرایران وپژواک صدای اعتراض فعالان کارگری درایران ودر دفاع از حقوق مسلم آنان،همچون هر سال درآکسیونی اعتراضی که درمقابل این سازمان در ژنو برگزار می شود،شرکت می کنیم. ما ازهمه ایرانیان آزادیخواه و مدافع جنبش کارگری می خواهیم تا دراین حرکت اعتراضی متحدوهمبسته در حمایت از کارگران ایران همراه شوند.
نهادهای چپ ودمکراتیک ازجای جای جهان، ضمن پشتیبانی از 
" کمیته سراسری برگزاری تجمع اعتراضی در 7 ژوئن در ژنو"
همگان را فرامی خوانیم که متحد دراین تظاهرات در برابر محل اجلاس سازمان جهانی کار شرکت کنیم تا درغیاب نمایندگان واقعی و منتخب کارگران ایران، پژواک صداومدافع خواسته های آنان باشیم. و با اراده ای واحد در کنار هم به طبقه حاکم در ایران اعتراض کنیم.

حضور هرچه گسترده تر نیروهای آزادیخواه و مدافعین جنبش کارگری همراه با حمایت اتحادیه ها و سندیکاها و نیروهای مترقی بین المللی درپشتیبانی از مبارزات کارگران می تواند به تحقق مطالبات و خواسته های کارگران ایران یاری رساند.علاوه بر این همبستگی بین المللی باکارگران ایران را تقویت خواهد کرد!

هیئت هماهنگی نهادهای چپ و دمکراتیک
می 2024 – اردیبهشت 1403






R Shirazi dan repost
✔️منتشر شد:
🔸انقلاب را زیستن، نوشته‌ی آصف بیات، ترجمه‌ی شیرین کریمی، نشر بیدگل، 1403
__________
🔸تلاشی برای ارائه‌ی شیوه‌ای متفاوت در اندیشیدن به انقلاب. این تلاش فقط بر نخبگان، دولت و تغییر رژیم متمرکز نیست، بلکه بر معنای انقلاب نزد مردم عادی، تهی‌دستان، جوانانِ به‌حاشیه‌رانده‌شده، زنان و سایر گروه‌های فرودست در زندگی روزمره‌شان تکیه دارد. پس این شیوه فقط روایت رخدادهایی که در سطوح بالا رخ می‌دهد نیست، بلکه روایت آن وقایعی هم هست که در سطوح پایین روی می‌دهند: در مزارع، کارخانه‌ها، خانواده‌ها و مدارس؛ در مناسبات اجتماعی‌ای که با سلسله‌مراتب قدیمی اداره می‌شود؛ در ذهنیت مردم؛ و در کردوکارهای زندگی روزمره. موضوع اصلی این پژوهش فقط این نیست که انقلاب با روزمرگی‌های مردم چه می‌کند، بلکه به‌همان‌میزان این است که روزمرگی‌ها با انقلاب چه می‌کنند.


اخبار اعتراضات مردمی dan repost
Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
🍃🍃
کارگران معادن و ایمنی

حوادث کارگری در معادن در بسیاری از کشورهای جهان قربانیان زیادی می‌گیرد.سال ۹۶ مرگ ۴۳ کارگر و مهندس معدن روستای یورت در نزدیکی آزادشهر را در بهت فروبرد و دلیلش عدم توجه صاحب معدن به وسایل ایمنی بود.
نیز تعداد ۱۲ کشته در معدن باب‌نیروز و بسیاری کارگران دیگر که در تاریکی کار سخت و جانکاه جان باختند.
صاحبان صنایع در برابر آلودن محیط زیست نیز همچون مرگ کارگران هرگز پاسخگو نبودند. الوده کردن اب رودخانه, از بین بردن پوشش گیاهی, برداشت خاک و حتی آلوده کردن هوا و در خطر قراردادن زندگی حیات وحش کمترین اسیب های این معادن هستند. صاحبان معادن در ایران یک مافیای انحصاری است. ایران با تقریباً ۱٪ از جمعیت جهان بیش از ۷٪ از کل ذخایر معدنی جهان را در اختیار دارد. و می‌توان ان را معادل ۲۷ تریلیون دلار دانست. از این رو می‌توان در نظر داشت چطور توجه ویژه به زیست و زندگی کارگران معادن و مصرف انحصاری و ویرانگر منابع چقدر می‌تواند اهمیت داشته باشد.

اعظم بهرامی


R Shirazi dan repost
🔴گفت‌وگوهای زندان و جنبش مهسا
🔷نامه‌ی آصف بیات به سعید مدنی


🔻همکار گرامی جناب آقای دکتر مدنی،

▪️با سلام و آرزوی سلامتی و سرافرازی. متأسفم که این یادداشت را در زمانی می‌نویسم که شما در بند و تبعید به سر می‌برید. کاش وضعیت چنان بود که می‌توانستیم روی نیمکت پارکی در تهران به گفت‌وگو بنشینیم. ولی گویی چنین اشتیاق معمولی در کشور ما به آرزو تبدیل شده است. امیدوارم که روزی چنین فرصتی فراهم شود.

🔸اخیراً گفت‌وگوی خواندنی و پربار شما با آقای حسین رزاق را که در زندان صورت گرفته با اشتیاق فراوان خواندم. این گفت‌وگو مباحث مهمی را درباره‌ی وضعیت اجتماعی و سیاسیِ ایران پس از خیزش «زن، زندگی، آزادی» مطرح می‌کند. شما تأکید می‌کنید که کشور ما به‌طور مستمر با انواع و اقسام بحران‌ها از جمله بحران فقر، بیکاری، فساد، ناکارآمدی، کنترل اجتماعی و بحران مشروطیت مواجه بوده است. با خصلت‌بندیِ جامعه‌ی ایران در قالب جامعه‌ی «شبکه‌ای»، «بحرانی» و «جنبشی» استدلال می‌کنید که جنبش مهسا (ژینا) در اشکال مختلف، حتی در شکل اعتراضات خیابانی، در زمان‌های مناسب به مبارزه‌ی خود ادامه خواهد داد. شما به دقت توضیح می‌دهید که ناآرامی‌های سال‌های ۸۸، ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ حلقه‌ی پیوسته‌ای از اعتراضات مردمی را تشکیل می‌دهند که به‌صورت مستمر، با فاصله‌ی کاهنده و مشارکتِ فزاینده‌ جامعه‌ی ایران را «جنبشی» و واکنش حاکمیت را نهادینه کرده‌اند.

▪️من با بسیاری از دیدگاه‌های شما در این گفت‌وگو همدلی دارم. تحلیل روشنِ شما نشانگر درک عمیق از دینامیک بغرنج جنبش‌های اجتماعیِ ایران است. به‌ویژه بحث شما درباره‌ی پیچیدگیِ حضور معترضان در خیابان (که مخلوطی است از حضور، عدم حضور، تردید، یا حضور موقتی) بسیار قابل توجه است، چرا که عقلانیت چندخطیِ مردمِ معترض را در ابراز عاملیتِ خود به نمایش می‌گذارد. در اینجا مایلم با عنایت به برخی از نظرات شما که شاید نیاز به تدقیق و تأمل داشته باشند پرسش‌هایی را مطرح کنم و نکاتی را در میان بگذارم. با این امید که قابلیت اندیشیدن داشته باشند و گفت‌وگوهای بیشتری را موجب شوند.

1️⃣ مورد اول مربوط است به مفاهیم مرکزیِ مورد استفاده‌ی شما. در درجه‌ی اول، جامعه‌ی «شبکه‌ای» یعنی چه و تا چه حد کاربرد تحلیلی برای ایران دارد؟ چنان‌که می‌دانیم، مفهوم «جامعه‌ی شبکه‌ای» آن‌گونه که این روزها فهمیده می‌شود بیشتر توسط مانوئل کاستلز (Manuel Castells) جامعه‌شناس اسپانیایی-آمریکایی پرداخته شده و در چند جلد از کتاب‌های مشهور او (The Rise of the Network Society; The Power of Identity; End of Millennium) ترویج شده است. از دیدگاه کاستلز، «جامعه‌ی شبکه‌ای» دلالت دارد بر نفوذ گسترده‌ی شبکه‌های ارتباطیِ دیجیتالی، به‌ویژه اینترنت، بر عرصه‌های مختلف زندگیِ کنونیِ بشر از جمله آموزش، اقتصاد، سیاست، فرهنگ و روابط اجتماعی. «جامعه‌ی شبکه‌ای»، به‌زعم کاستلز، چند ویژگی دارد. اول اینکه در چنین جامعه‌ای فناوریِ دیجیتال و موبایل نقشی کلیدی در ارتباطات افراد و نهادها و تبادل اطلاعات در سطوح محلی، ملی و جهانی ایفا می‌کنند. دوم اینکه، شبکه‌های ارتباطیِ دیجیتالی عملاً ساختارهای سلسله‌مراتبیِ قدرت را به نفع ساختارهای غیرمتمرکز به چالش می‌کشند، به‌گونه‌ای که افراد به‌طور افقی و بدون واسطه در سطوح گسترده‌ای به هم پیوند می‌خورند و گروه‌های هویتی و جنبش‌های اعتراضی-اجتماعیِ متعددی را به وجود می‌آورند. این پدیده به نوبه‌ی خود پیامدهای مهمی در روابط قدرت به دنبال دارد. سوم، «جامعه‌ی شبکه‌ای» بر خلاف جوامع و نهادهای سنتی بسیار انعطاف‌پذیر و انطباق‌پذیر است، و از این رو کمک مؤثری به نهادهای اقتصادی می‌کند تا فعالیت‌های سودزاییِ خود را در مقابل تلاطم‌های بازار به‌سرعت تغییر و تطبیق دهند. و سرانجام اینکه در چنین جامعه‌ای «اطلاعات» نقش مرکزی در سازمان‌دهی جامعه، تولید اقتصادی، و روابط اجتماعی بازی می‌کند، به‌طوری که هر نهادی که بیشترین دسترسی به «اطلاعات» داشته باشد قدرتمندتر می‌شود.

▪️با توجه به این ویژگی‌ها، آیا استفاده از مفهوم «جامعه‌ی شبکه‌ای» در مورد ایران صحیح است؟ شما به درستی نشان می‌دهید که بسیاری از مردم در ایران دست به ایجاد شبکه‌های ارتباطی، چه شبکه‌های دیجیتالی و چه سنتی (محلی، دوستی و کاری) می‌زنند و گروه‌های هویتی و اعتراضی به وجود می‌آورند. اما «جامعه‌ی شبکه‌ای» کاستلز، چنان‌که دیدیم، چیزی بیش از این است. از دیدگاه او، «جامعه‌ی شبکه‌ای» گرایشی است در بستر جوامع صنعتیِ پیشرفته، و نه جوامعی مثل ایران......


متن کامل:
https://cutt.ly/HewKPaNh

#ایران_فردا
#آصف_بیات
#سعید_مدنی
#زن_زندگی_آزادی
#جنبش‌های_اجتماعی


R Shirazi dan repost
جدا از دانشجویان، سعید مدنی، جامعه شناس و پژوهشگر آسیب‌های اجتماعی، با اتهاماتی نظیر «تبلیغ علیه نظام» و «تشکیل و مدیریت گروه‌های ضد انقلاب» به حکم سنگین ۹ سال زندان محکوم شده و اخیراً هم برای اعمال فشار بیشتر از زندان اوین به زندان دماوند منتقل شده است. پژوهش درباره گروه‌های فرودست و انتقاد از تبعیض و فاصله طبقاتی، از محورهای اصلی کار سعید مدنی بوده است.

نسیم سلطان بیگی، و سعیده شفیعی دو روزنامه‌نگار حوزه اقتصادی هم با محکومیت به چهار سال زندان راهی زندان شدند. نسیم سلطان بیگی، به دلیل بیماری و تا زمان درمان آن با دستور توقف اجرای حکم از زندان آزاد شد.

۱۱ فعال زنان در استان گیلان هم که سال گذشته و هم زمان با سال‌مرگ مهسا (ژینا) امینی بازداشت شده بودند،مجموعاً به شصت سال زندان محکوم شدند. اتهام آن‌ها «فراهم آوردن مقدمات اغتشاش در گیلان و کردستان بوده است. این شهروندان هم علاوه بر فعالیت در حوزه زنان، در حوزه کارگری و آسیب‌های اجتماعی فعالیت می‌کنند. حکم آن‌ها هنوز قطعی نشده است.

با افزایش روز‌افزون تورم و فاصله طبقاتی، به نظر می‌رسد تلاش جمهوری اسلامی بر زمین‌گیر کردن فعالیت‌های صنفی و کارگری و جلوگیری از ارتباط آن با سایر بخش‌های جامعه است.

منبع رادیو زمانه


R Shirazi dan repost
این فعالان صنفی به همراه کیوان مهتدی و آنیشا اسداللهی به دنبال دیدار با دو عضو سندیکای کارگری فرانسه در تهران، با انواع اتهامات امنیتی به ۶ تا ۱۸ سال زندان محکوم شدند.

کیوان مهتدی و آنیشا اسداللهی باهم همسرند. هردوی آنها مترجم و نویسنده و فعال کارگری‌اند. آنها در پرونده‌ای مرتبط با پرونده فعالان کارگری شرکت واحد محکوم به زندان شدند و اکنون در زندان اوین‌اند
در گزارش تلویزیون جمهوری اسلامی هم که چند هفته پس از بازداشت این فعالان صنفی پخش شد، حدس زدن نگرانی جمهوری اسلامی از فعالیت صنفی و کارگری چندان سخت نبود.

در این گزارش سیسیل کوهلر و ژاک پاریس دو عضو سندیکای کارگری فرانسه متهم شدند که در سفر به تهران و دیدار با این شهروندان، قصد «جاسوسی» و «سازمان‌دهی» میان کارگران برای «انقلاب» در ایران داشتند.
از میان این شهروندان زندانی، داوود رضوی عضو سندیکای اتوبوسرانی تهران و حومه با وجود بیماری قلبی و رضا شهابی دیگر عضو این تشکل کارگری با دیسک کمر از مرخضی درمانی محروم هستند تا سیاست سرکوب شدید فعالان صنفی و کارگری پا برجا بماند.

حضور پر رنگ زنان در جنبش کارگری
«صد در صد بازرسان انجمن صنفی معلمان استان کردستان و ۳۰ درصد بازرسان این انجمن را زنان تشکیل می‌دهند.» این آمار را اخیراً کانال تلگرامی شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان منتشر کرده است.

زنان چه در تشکل‌های کارگری و چه در تشکل‌های صنفی معلمان، و البته در میان زندانیان این تشکل‌ها پر شمار هستند.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری یکی از همین تشکل‌ها است که ریحانه انصاری‌نژاد، فعال کارگری به خاطر فعالیت در آن، مشغول گذراندن چهار سال حبس در زندان اوین است.

ریحانه انصاری‌نژاد فعال کارگری، مشغول گذراندن چهار سال حبس در زندان اوین است.
ناهید خداجو، کارگر بازنشسته و عضو هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران هم یکی دیگر از این زنان است که در سال‌های گذشته با وجود بیماری بارها به زندان افتاده است. او در حال حاضر هم برای گذراندن پنج سال حبس در زندان اوین است. او که به دلیل سال‌ها کار سخت در کارخانه با بیماری دردناک مفصلی زندگی می‌کند ، بارها از مسئولان زندان برای دسترسی به پزشک و مرخصی درمانی درخواست کرده ولی آن‌ها درخواست او را تا امروز بی‌پاسخ گذاشته‌اند.

در استان فارس، مژگان باقری و ۸ فعال صنفی معلمان دیگر این استان به دلیل تجمع سال گذشته در مقابل سازمان آموزش و پرورش این استان، به چندین سال حبس محکوم شدند. از میان این افراد، مژگان باقری، عبدالرزاق امیری، ایرج رهنما و محمد علی زحکتمش برای گذراندن باقی مانده حبس خود با پابند الکترونیک، دو ماه پیش از زندان عادل‌آباد به حبس خانگی منتقل شدند.

جدا از محکومیت فعالان کارگری به زندان، اخراج از شغل و یا قطع حقوق، هر چند پیش از این هم به عنوان یکی از مجازات‌های فعالان صنفی استفاده شده، ولی در دو سال گذشته و در میان کارگران، معلمان و اساتید دانشگاه به کار گیری این روش شدت بسیار بیشتری گرفته است.

سارا سیاهپور، فعال صنفی معلمان در استان خوزستان به عنوان یکی از همین معلمان اخراجی، بهمن سال گذشته از اخراج ۳۰ معلم از آموزش و پرورش و خطر اخراج ده‌ها نفر دیگر به دلیل پرونده‌سازی در قوه قضائیه در ماه‌های آینده خبر داد.

حلقه‌های ارتباطی جنبش کارگری با جامعه، مایه نگرانی جمهوری اسلامی
در کنار فعالان صنفی، جمهوری اسلامی در سال‌های گذشته پرونده‌سازی برای فعالان مدنی دیگر حوزه‌ها را که با جنبش کارگری در ارتباط هستند شدت بخشیده است. کامیار فکور، روزنامه‌نگار حوزه کارگری، که در سه سال گذشته بارها بازداشت شده، در حال حاضر هم برای گذراندن محکومیت دو ساله خود در زندان اوین است.

سروناز احمدی، دانشجو، نویسنده، مددکار اجتماعی نیز که او هم به فعالیت در حوزه کارگری مشغول است، در حال حاضر برای تحمل حکم سه سال و شش ماه حبس خود در همین زندان به سر می‌برد.

مازیار سیدنژاد، فعال کارگری و دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی تهران هم از اردیبهشت سال گذشته با اتهام «ارتباط با گروه‌های کمونیستی» برای تحمل دو سال حبس در زندان اوین است.

هشدار بابت رابطه میان دانشگاه و جنبش کارگری را علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، خرداد ماه سال ۹۸ اعلام کرد. او گفت: «امروز در برخی دانشگاه‌ها جریان چپ مارکسیستی هم ابراز وجود می‌کند. آن هم در حالی که مظاهر اصلی ابن جریان یعنی شوروی سابق، زیر بار فشار حقایق فرو ریخته است.»

یک سال پیش از آن در سال ۹۷، فعالان دانشجویی از دانشگاه‌های تهران، علامه، الزهرا و برخی دانشگاه‌های دیگر، با اعتصاب شورای کارگری شرکت نیشکر هفت تپه اعلام همراهی کرده بودند. سپیده قلیان فعال مدنی ساکن شوش در استان خوزستان، بعد از همراهی با کارگران معترض بارها به زندان افتاد. عاطفه رنگریز، مرضیه امیری و ندا ناجی با احکام سنگین زندان رو‌به‌رو شدند.


R Shirazi dan repost
حکومت در پی زمین‌گیر کردن جنبش کارگری؛ کارگران مقاومت می‌کنند

میلاد پورعیسی

در آستانه فرا رسیدن روز جهانی کارگر، درست مانند سال‌های قبل، نهادهای امنیتی با ارسال پیام برای فعالان صنفی و کارگری، آن‌ها را تهدید کرده‌اند که در صورت شرکت در تجمعات اعتراضی این روز بازداشت خواهند شد.

گزارش‌هایی از احضار شماری از فعالان کارگری در تهران، به بازداشتگاه‌ها و زندان‌ها از جمله زندان اوین، و بازجویی چندساعته و تهدید آن‌ها به پرونده‌سازی در صورت اقدام اعتراضی در روز کارگر به دست «زمانه» رسیده است.

کانال تلگرامی سندیکای رانندگان اتوبوسرانی تهران و حومه، روز دوشنبه دهم اردیبهشت از انتقال چند فعال کارگری زندانی در زندان اوین به بند ۲۰۹ این زندان برای چند ساعت و تهدید آن‌ها به پرونده‌سازی مجدد در صورت صدور بیانیه در روز جهانی کارگر خبر داد.

دریک سال گذشته هم، یعنی از روز جهانی کارگر سال گذشته تا اول ماه مه سال جاری میلادی، تمرکز اصلی جمهوری اسلامی بر پرونده‌سازی برای فعالان صنفی و کارگری بوده است.

برخورد با این زندانیان در زندان‌های سراسر کشور هم از سوی دیگر نشان‌دهنده اهمیت بالای خاموش کردن صدای اعتراضات صنفی و کارگری برای جمهوری اسلامی است.

عثمان اسماعیلی، فعال کارگری اهل شهرستان سقز در استان کردستان با وجود بیماری خطرناک نخاعی از آزادی با حکم عدم تحمل حبس و حتی مرخصی درمانی محروم است.

رضا اقدسی، فعال کارگری در زندان اوین تهران، با وجود ناشنوایی کامل و اختلال «حملات وحشت» با همین برخورد رو‌به‌رو شده است. با وجود نتیجه نگران‌کننده آزمایش‌های عزیز قاسم‌زاده، فعال صنفی معلمان در استان گیلان که او را مشکوک به سرطان پروستات نشان داده و پایان یافتن مدت قانونی حبس، با آزادی او از زندان لاکان رشت مخالفت شده است.

شریفه محمدی، فعال کارگری محبوس در زندان سنندج که با گذشت ۴۰ روز از بازداشت در بلاتکلیفی به‌سر می‌برد، از سوی بازجوهای وزارت اطلاعات در سنندج برای «اعتراف اجباری علیه خود» مورد ضرب و جرح قرار گرفته است. به گزارش شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان، این فعال کارگری روز پنج‌شنبه ۲۱ دی‌ از زندان سنندج به بازجویی منتقل شده و حین بازگرداندن او به زندان سنندج سایر زندانیان کبودی زیر چشم، قرمزی و التهاب شدید چشم و صورت او را مشاهده کرده‌اند. شریفه محمدی ۱۴ آذر ۱۴۰۲، در رشت بازداشت و نهم دی‌ به‌طور ناگهانی به زندان سنندج منتقل شد شریفه محمدی در این مدت تنها سه بار موفق به صحبت با فرزند و ‌مادرش شده است. بازپرس پرونده‌ی او علاوه بر عدم موافقت با ملاقات این زندانی با کودک و خانواده‌اش، پاسخی درباره وضعیت پرونده و تمدید قرار بازداشت یک‌ماهه‌ی او نداده است. پیش از این نیز، بازپرس شعبه چهار دادسرای رشت، همسر او را برای پیگیری پرونده‌اش نپذیرفته و مانع ورود او به دادسرا شده بود. تا این لحظه از اتهام‌های وارده و دلایل بازداشت او اطلاعی در دست نیست.
شریفه محمدی، فعال کارگری در زندان لاکان رشت بدون تشکیل دادگاه، محبوس است.
نسرین جوادی، عضو «اتحادیه آزاد کارگران» با وجود بیماری شدید استخوانی، کمبود شدید گلبول‌های سفید در خون و سپری کردن ششصد روز در زندان اوین، از آزادی و حتی مرخصی درمانی محروم است.

اتهامات بسیاری از فعالان کارگری زندانی هم از اهمیت ویژه سرکوب آن‌ها برای جمهوری اسلامی خبر می‌دهد. هم عثمان اسماعیلی در کردستان، و هم رضا اقدسی و شریفه محمدی در تهران و گیلان، هر سه با اتهامات سنگینی مانند «ارتباط با کومله» رو‌به‌رو هستند.

هر سه این زندانیان و نزدیکان آن‌ها این اتهام را رد کرده‌اند.

در دهه نود شمسی و با افزایش سرسام‌آور تورم در ایران، جمهوری اسلامی با شدت گرفتن روز افزون اعتراضات کارگران، معلمان و بازنشستگان رو‌به‌رو شد.

تنها در نیمه دوم سال ۱۴۰۱، حدود دویست معلم فعال در شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان بازداشت شدند. شماری از این شهروندان بعد از صدور احکام سنگین تا امروز در زندان‌ها هستند.

شدت گرفتن سرکوب جنبش کارگری
بازداشت اسکندر لطفی، شعبان محمدی و مسعود نیکخواه سه فعال صنفی معلمان در استان کردستان، به همراه رسول بداغی، عضو شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان ایران، در کنار رضا شهابی، داوود رضوی و حسن سعیدی اعضای سندیکای رانندگان اتوبوسرانی تهران و حومه یکی از سنگین‌ترین پرونده‌های امنیتی علیه فعالان صنفی و کارگری در جمهوری اسلامی را کلید زد؛ پرونده‌ای که شاید برای نخستین بار در جمهوری اسلامی اتهاماتی مثل ارتباط با جاسوس خارجی را برای این تعداد فعالان کارگری در نظر گرفت تا نشان دهد که برخورد با آن‌ها از دوره‌های پیشین متفاوت شده است.

هر چند که سنگینی اتهامات و آزار این تعداد شهروند در سلول‌های انفرادی و بعد پخش اعترافات تلویزیونی، مانند پرونده‌های از این دست در میان افکار عمومی سر و صدای زیادی به پا نکرد.


R Shirazi dan repost


R Shirazi dan repost
قطعنامه سه تشکل صنفی کارگری و معلمان به مناسبت روز جهانی کارگر و روز معلم

امروز اربابان قدرت و ثروت، ما را در وضعیتی قرار داده اند که استثمار، غارت و خشونت تنها ابزار فرمانروایی آنهاست. در این حکمرانی دینی/ سرمایه محور، انسان هیچ موجودیت به رسمیت شناخته شده ای ندارد، آنچه در این مناسبات اجتماعی مادیت یافته، مرگ زندگی است.
اعضای طبقه ی در قدرت، محصول یک دروغ بنیادین به نام وعده جامعه" برابر و آزاد " و فرایند مبتذل سازیِ این مفاهیمِ انسانیِ به سرقت رفته هستند، بر بنیاد همین رویه ضد بشری است که اقلیت فرادست و اکثریت فرودست باز تولید می شوند. همان اقلیتی که کار نمی کنند و زندگی می کنند و اکثریتی که کار می کنند و زندگی نمی کنند.
این ستمگریِ تمامیت خواه، بر گرفته از یک ایدئولوژی خشونت پیشه، مقید به استثمار و غارتگری مشروع شده ای است که انسان و جهانِ آن، کالایی است برای بازاری که شکنجه، خون و مرگ در آن عادی سازی شده است.
زن در این مناسبات کاملا نابرابر و مرد/ پدر سالارانه، ابزاری است که فقط به تملک قدرت در می آید، هر نوع اختیاری از وی سلب شدنی است.
بسط و تعمیق بردگی و نیندیشیدن، بواسطه ساز و برگِ ایدئولوژیکِ حاکمیت، از همان سنین کودکی، راه را بر رهایی، برابری و انسان شدن بسته است.
این جهان برساخته از خشونت، استثمار و غارت، ما را برای باقی ماندن در حوزه انسانی، زندگی خواهی، خود بنیادی مسئولانه، آگاهی منجر به رهایی و برابری فرا می خواند.
ما معلمان، کارگران، بازنشستگان و مردم تحت ستم، بر این باوریم، که ساختن جهانی برخوردار از اراده ی انسان های آزاد، ممکن و شدنی است، وبا اتکا به همین سرمایه اجتماعی با اقتدار و عقلانیت اعلان می کنیم :
۱) تداوم بخشیدن به جنبش #زن_زندگی_آزادی؛ و نیز، ارتقاء، گسترش و عملی ساختن منشور مطالبات حداقلی تشکل های صنفی و مدنی مردم ایران، که راه رهایی مردم ستمدیده ما از چنگال استبداد حاکم می باشد 
۲) ما به عنوان انسان آزاد، حق رهایی از بردگی، خشونت و استثمار سیستماتیک را با هر روشی که مردم اتخاذ کنند، داریم.
۳) ما حق تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، مبتنی بر یک انتخابات آزاد و با روشی کاملا دموکراتیک، برای تغییر بنیادین در این حوزه ها را داریم.
۴)  ما حق دانستن، آموزش، آموزش به زبان مادری و تدریس برای همگان قائلیم، هیچ فردی نباید توسط آموزشِ رسمیِ حکومتی، متحمل تحقیر، تهدید و داوری مغرضانه عوامل ایدئولوژیک حکومت گردد.
۵) ما حق داریم هر امری را که بواسطه قدرت حاکم، مقدس انگاشته شده است، نقادانه و بر مبنای دانش و خرد انسانی، بدون هراس از سرکوب، بازبینی کنیم، چون " مقدسات همواره موجدِ قساوت بوده اند".
۶) زنان در جامعه ما بواسطه سنت، مذهب، سیاست دینی، خانواده، نهادهای آموزشی و قوانین برگرفته از آن، مورد ستم مضاعف قرار گرفته اند؛ برای رهایی از این ستم، زنان حق انتخاب سبک زندگی به معنای اعم آن دارند.
اذعان داریم طرح نور که اعلان جنگ با مردم است، توسط خشم مقدس و انقلابی مردم برچیده خواهد شد.
۷) آزادی بی قید و شرط تمامی فعالان صنفی از زندان، لغو تبعید و دعوت به کار اخراج شدگان در حوزه‌های مختلف فرهنگی، کارگری، زنان، محیط زیست و...
۸)  کارگر برده ی هیچ ارباب و سیستمی نیست.بهره کشی انسان از انسان، تحت هر قراردادی محکوم است، کارگران حق دارند با هر تجربه و دانشی از این منطق انباشت سرمایه به سبب سلب مالکیت از نیرو و ابزار کار، توسط کارفرمایان و سیستم های سرمایه داری رها شوند.
۹) طردشدگان، به حاشیه رانده شدگان، اقلیت های مذهبی، قومی و...باید به متن زندگی برگردند.
۱۰) صلح خواست واقعی زندگی خواهی ماست، ایجاد صلح در منطقه و جهان منجر به شکست دائمی حاکمان بزرگ و کوچک منطقه ای و جهانی می گردد،  آنانکه بقای خود را در کشتن مردم واقعی می دانند.

شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی  تهران و حومه

اتحادیه آزاد کارگران ایران


R Shirazi dan repost
۶. تامین ایمنی کار، امنیت شغلی و افزایش فوری حقوق کارگران، معلمان، کارمندان و همه زحمتکشان شاغل و بازنشسته با حضور و دخالت و توافق نماینده‌های منتخب تشکل‌های مستقل و سراسری آنان.
۷. امحا قوانین و هر گونه نگرش مبتنی بر تبعیض و ستم ملی و مذهبی و ایجاد زیر ساخت‌های مناسب حمایتی و توزیع عادلانه و برابر امکانات دولتی برای رشد فرهنگ و هنر در همه مناطق کشور و فراهم کردن تسهیلات لازم و برابر برای یادگیری و آموزش همه زبان‌های رایج در جامعه.
۸. بر چیده شدن ارگان‌های سرکوب، محدود کردن اختیارات دولت و دخالت مستقیم و دائمی مردم در اداره امور کشور از طریق شوراهای محلی و سراسری. عزل هر مقام دولتی و غیر دولتی توسط انتخاب کنندگان در هر زمانی باید جزو حقوق بنیادین انتخاب کنندگان باشد‌.
۹. مصادره اموال همه اشخاص حقیقی و حقوقی و نهادهای دولتی و شبه دولتی و خصوصی که با غارت مستقیم و یا رانت حکومتی، اموال و ثروت‌های اجتماعی مردم ایران را به یغما برده‌اند. ثروت حاصل از این مصادره‌ها، باید به فوریت صرف مدرن سازی و بازسازی آموزش و پرورش، صندوق‌های بازنشستگی، محیط زیست و نیازهای مناطق و اقشاری از مردم ایران شود که در دو حکومت جمهوری اسلامی و رژیم سلطنتی، محروم و از امکانات کم‌تری برخوردار بوده‌اند.
۱۰. پایان دادن به تخریب‌های زیست محیطی، اجرای سیاست‌های بنیادین برای احیای زیرساخت‌های زیست محیطی که در طول یکصد سال گذشته تخریب شده‌اند و مشاع و عمومی کردن آن بخش‌هایی از طبیعت (همچون مراتع، سواحل، جنگل‌ها و کوهپایه‌ها) که در قالب خصوصی سازی حق عمومی مردم نسبت به آن‌ها سلب شده است.
۱۱. ممنوعیت کار کودکان و تامین زندگی و آموزش آنان جدای از موقعیت اقتصادی و اجتماعی خانواده. ایجاد رفاه همگانی از طریق بیمه بیکاری و تامین اجتماعی قدرتمند برای همه افراد دارای سن قانونی آماده به‌کار و یا فاقد توانایی کار. رایگان سازی آموزش و پرورش و بهداشت و درمان برای همه مردم.
۱۲. عادی سازی روابط خارجی در بالاترین سطوح با همه کشورهای جهان بر مبنای روابطی عادلانه و احترام متقابل، ممنوعیت دستیابی به سلاح اتمی و تلاش برای صلح جهانی.
از نظر ما مطالبات حداقلی فوق با توجه به وجود ثروت‌های زیر زمینی بالقوه و بالفعل در کشور و وجود مردمی آگاه و توانمند و نسلی از جوانان و نوجوانانی که دارای انگیزه فراوان برای برخورداری از یک زندگی شاد و آزاد و مرفه هستند، به فوریت قابل تحقق و اجراست.
مطالبات مطروحه در این منشور، محورهای کلی مطالبات ما امضا کنندگان را لحاظ و بدیهی‌ست در تداوم مبارزه و همبستگی خود به صورت ریز و دقیق‌تری به آنها خواهیم پرداخت.
• شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران
• اتحادیه آزاد کارگران ایران
• اتحادیه تشکل‌های دانشجویی دانشجویان متحد
• کانون مدافعان حقوق بشر
• سندیکای کارگران شرکت نیشکر‌هفت تپه
• شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت
• خانه فرهنگیان ایران( خافا)
• بیدارزنی
• ندای زنان ایران
• صدای مستقل کارگران گروه ملی فولاد اهواز
• کانون مدافعان حقوق کارگر
• انجمن صنفی کارگران برق و فلز کرمانشاه
• کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری
• اتحاد بازنشستگان
• شورای بازنشستگان ایران
• تشکل دانشجویان پیشرو
• شورای دانش آموزان آزاد اندیش ایران
• سندیکای نقاشان استان البرز
• کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری ایران
• شورای بازنشستگان سازمان تامین اجتماعی(بستا)


R Shirazi dan repost
مردم شریف و آزاده‌ ایران!
در چهل و چهارمین سالروز انقلاب پنجاه و هفت، شیرازه اقتصادی و سیاسی و اجتماعی کشور به چنان گردابی از بحران و از هم گسیختگی فرو رفته است که هیچ چشم‌انداز روشن و قابل حصولی را نمی‌توان برای پایان دادن به آن در چهارچوب روبنای سیاسی موجود متصور بود. هم ازاین رو است که مردم ستمدیده ایران _ زنان و جوانان آزادیخواه و برابری طلب _ با از جان گذشتگی کم نظیری خیابان‌های شهرها را در سراسر کشور به مرکز مصافی تاریخی و تعیین کننده برای خاتمه دادن به شرایط ضد انسانی موجود تبدیل کرده‌اند و از پنج ماه پیش _ به رغم سرکوب خونین حکومت _ لحظه‌ای آرام نگرفته‌اند.
پرچم اعتراضات بنیادینی که امروز به‌دست زنان، دانشجویان، دانش آموزان، معلمان، کارگران و دادخواهان و هنرمندان، کوئیرها، نویسندگان و عموم مردم ستمدیده ایران در جای جای کشور از کردستان تا سیستان و بلوچستان برافراشته شده و کم سابقه‌ترین حمایت‌های بین‌المللی را به خود جلب کرده، اعتراضی است علیه زن ستیزی و تبعیض جنسیتی، ناامنی پایان ناپذیر اقتصادی، بردگی نیروی کار، فقر و فلاکت و ستم طبقاتی، ستم ملی و مذهبی، و انقلابی است علیه هر شکلی از استبداد مذهبی و غیر مذهبی که در طول بیش از یک قرن گذشته، بر ما _ عموم مردم ایران _ تحمیل شده است.
این اعتراضات ِ زیر و رو کننده، برآمده از متن جنبش‌های بزرگ و مدرن اجتماعی و خیزش نسل شکست ناپذیری است که مصمم‌اند بر تاریخ یکصد سال عقب‌ماندگی و در حاشیه ماندن آرمان بر پایی جامعه ای مدرن و مرفه و آزاد در ایران، نقطه پایانی بگذارند.
پس از دو انقلاب بزرگ در تاریخ معاصر ایران، اینک جنبش‌های بزرگ اجتماعی ِ پیشرو_ جنبش کارگری، جنبش معلمان و بازنشستگان، جنبش برابری خواهانه زنان و دانشجویان و جوانان و جنبش علیه اعدام و.‌‌.. _ در ابعادی توده‌ای و از پایین در موقعیت تاثیر گذاری تاریخی و تعیین‌کننده‌ای در شکل‌دهی به ساختار سیاسی و اقتصادی و اجتماعی کشور قرار گرفته‌اند.
از همین رو، این جنبش برآن است تا برای همیشه به شکل‌گیری هرگونه قدرت از بالا پایان دهد و سر آغاز انقلابی اجتماعی و مدرن و انسانی برای رهائی مردم از همه اشکال ستم و تبعیض و استثمار و استبداد و دیکتاتوری باشد.
ما تشکلها و نهادهای صنفی و مدنی امضا کننده این منشور با تمرکز بر اتحاد و به هم پیوستگی جنبش‌های اجتماعی و مطالباتی و تمرکز بر مبارزه برای پایان دادن به وضعیت ضد انسانی و ویرانگر موجود، تحقق خواست‌های حداقلی زیر را به مثابه اولین فرامین و نتیجه‌ی اعتراضات بنیادین مردم ایران، یگانه راه پی افکنی ساختمان جامعه‌ای نوین و مدرن و انسانی در کشور می‌دانیم و از همه انسان‌های شریف که دل درگرو آزادی و برابری و رهائی دارند می‌خواهیم از کارخانه تا دانشگاه و مدارس و محلات تا صحنه جهانی پرچم این مطالبات حداقلی را بر بلندای قله رفیع آزادیخواهی بر افراشته دارند.
۱. آزادی فوری و بی‌قید و شرط همه زندانیان سیاسی، منع جرم انگاری فعالیت سیاسی و صنفی و مدنی و محاکمه علنی آمرین و عاملین سرکوب اعتراضات مردمی.
۲. آزادی بی‌قید و شرط عقیده، بیان و اندیشه، مطبوعات، تحزب، تشکل‌های محلی و سراسری صنفی و مردمی، اجتماعات، اعتصاب، راهپیمایی، شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های صوتی و تصویری.
۳. لغو فوری صدور و اجرای هر نوع مجازات مرگ، اعدام، قصاص و ممنوعیت هر قسم شکنجه روحی و جسمی.
۴. اعلام بلادرنگ برابری کامل حقوق زنان با مردان در تمامی عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و خانوادگی، امحا و لغو بی قید و شرط قوانین و فرم‌های تبعیض آمیز علیه تعلقات و گرایش‌های جنسی و جنسیتی، به رسمیت شناختن جامعه‌ی رنگین کمانیِ “ال‌جی‌بی‌تی‌کیوآی‌ای‌پلاس”، جرم زدایی از همه تعلقات و گرایشات جنسیتی‌ و پایبندی بدون قید و شرط به تمامی حقوق زنان بر بدن و سرنوشت خود و جلوگیری از اعمال کنترل‌ مردسالارانه.
۵. مذهب امر خصوصی افراد است و نباید در مقدرات و قوانین سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی کشور دخالت و حضور داشته باشد.


R Shirazi dan repost
۶. تامین ایمنی کار، امنیت شغلی و افزایش فوری حقوق کارگران، معلمان، کارمندان و همه زحمتکشان شاغل و بازنشسته با حضور و دخالت و توافق نماینده‌های منتخب تشکل‌های مستقل و سراسری آنان.
۷. امحا قوانین و هر گونه نگرش مبتنی بر تبعیض و ستم ملی و مذهبی و ایجاد زیر ساخت‌های مناسب حمایتی و توزیع عادلانه و برابر امکانات دولتی برای رشد فرهنگ و هنر در همه مناطق کشور و فراهم کردن تسهیلات لازم و برابر برای یادگیری و آموزش همه زبان‌های رایج در جامعه.
۸. بر چیده شدن ارگان‌های سرکوب، محدود کردن اختیارات دولت و دخالت مستقیم و دائمی مردم در اداره امور کشور از طریق شوراهای محلی و سراسری. عزل هر مقام دولتی و غیر دولتی توسط انتخاب کنندگان در هر زمانی باید جزو حقوق بنیادین انتخاب کنندگان باشد‌.
۹. مصادره اموال همه اشخاص حقیقی و حقوقی و نهادهای دولتی و شبه دولتی و خصوصی که با غارت مستقیم و یا رانت حکومتی، اموال و ثروت‌های اجتماعی مردم ایران را به یغما برده‌اند. ثروت حاصل از این مصادره‌ها، باید به فوریت صرف مدرن سازی و بازسازی آموزش و پرورش، صندوق‌های بازنشستگی، محیط زیست و نیازهای مناطق و اقشاری از مردم ایران شود که در دو حکومت جمهوری اسلامی و رژیم سلطنتی، محروم و از امکانات کم‌تری برخوردار بوده‌اند.
۱۰. پایان دادن به تخریب‌های زیست محیطی، اجرای سیاست‌های بنیادین برای احیای زیرساخت‌های زیست محیطی که در طول یکصد سال گذشته تخریب شده‌اند و مشاع و عمومی کردن آن بخش‌هایی از طبیعت (همچون مراتع، سواحل، جنگل‌ها و کوهپایه‌ها) که در قالب خصوصی سازی حق عمومی مردم نسبت به آن‌ها سلب شده است.
۱۱. ممنوعیت کار کودکان و تامین زندگی و آموزش آنان جدای از موقعیت اقتصادی و اجتماعی خانواده. ایجاد رفاه همگانی از طریق بیمه بیکاری و تامین اجتماعی قدرتمند برای همه افراد دارای سن قانونی آماده به‌کار و یا فاقد توانایی کار. رایگان سازی آموزش و پرورش و بهداشت و درمان برای همه مردم.
۱۲. عادی سازی روابط خارجی در بالاترین سطوح با همه کشورهای جهان بر مبنای روابطی عادلانه و احترام متقابل، ممنوعیت دستیابی به سلاح اتمی و تلاش برای صلح جهانی.
از نظر ما مطالبات حداقلی فوق با توجه به وجود ثروت‌های زیر زمینی بالقوه و بالفعل در کشور و وجود مردمی آگاه و توانمند و نسلی از جوانان و نوجوانانی که دارای انگیزه فراوان برای برخورداری از یک زندگی شاد و آزاد و مرفه هستند، به فوریت قابل تحقق و اجراست.
مطالبات مطروحه در این منشور، محورهای کلی مطالبات ما امضا کنندگان را لحاظ و بدیهی‌ست در تداوم مبارزه و همبستگی خود به صورت ریز و دقیق‌تری به آنها خواهیم پرداخت.
• شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران
• اتحادیه آزاد کارگران ایران
• اتحادیه تشکل‌های دانشجویی دانشجویان متحد
• کانون مدافعان حقوق بشر
• سندیکای کارگران شرکت نیشکر‌هفت تپه
• شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت
• خانه فرهنگیان ایران( خافا)
• بیدارزنی
• ندای زنان ایران
• صدای مستقل کارگران گروه ملی فولاد اهواز
• کانون مدافعان حقوق کارگر
• انجمن صنفی کارگران برق و فلز کرمانشاه
• کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری
• اتحاد بازنشستگان
• شورای بازنشستگان ایران
• تشکل دانشجویان پیشرو
• شورای دانش آموزان آزاد اندیش ایران
• سندیکای نقاشان استان البرز
• کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری ایران
• شورای بازنشستگان سازمان تامین اجتماعی(بستا)


کانال شورای آزادیخواهان سوسیالیست dan repost
واقعیت_های_آماری_از_وضعیت_کارگران_در_ایران_1403.pdf
1.3Mb
به مناسبت 11 اردیبهشت ، روز جهانی کارگر
🖋 مجید ناصری

16 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

7

obunachilar
Kanal statistikasi