حسن اسدی"شبدیز"


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


چشمه‌سارانِ زلال اشکهایم نوشتان باد
ای غزالانِ سیه‌چشمِ بیابانِ غزل‌ها
@hashabdiz

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


استاداکبربهداروندوجناب امانی،درانجمن ادبی ققنوس


ققنوس dan repost


چهارپاره


شراب نور




کجاست دخترخورشیدتانگاهش را
به چشم هایِ شب آلودِ آسمان ریزد
کجاست،پیک نسیمی،که برکه ی شب را
زدیرسالیِ خواب سکون،برانگیزد

من ازسبویِ بلورینِ آسمان خیال
شرابِ نور،شرابِ ستاره می نوشم
برای کشتنِ ظلمت،برای کشتن شب
ردایی ازنفَسِ آفتاب می پوشم

مبندپلک خودای ماه،اگرچه می بینم
که روشنایِ نگاهِ تورا سحاب گرفت
قمارعشق،به لیلاجِ خواب ناز،مباز!
که چشمِ عاشق من،راهِ خود،به خواب گرفت

به موجِ خنده ی سیمابیِ تومحتاجم
که راهِ تیره ی پروازمن،برافروزد
عقاب همتم ای ماه،آتشین بال است
اگربه اوج رسد،عاشقانه می سوزد

دلی به وسعتِ صحرایِ آسمان دارم
که درضیافتِ سبزش،بهارمی خندد
امیدِ روشن من،رشته ی نگاهم را
به رشته ی نفَسٍ آفتاب ،می بندد

#شبدیز


ماهور dan repost
چهارپاره


قصه ی شب


تنِ چرکینِ شب را چنگ می زد
هیولایِ سیه چنگالِ توفان
سروش خفته را آگاه می کرد
زتقدیرِ سیاهِ شوربختان

عروس اختران در گوشه ی عرش
زدست ابرها شلاق می خورد
زخنجر بازیِ ابلیسِ نیرنگ
اهورا درسکوتِ خواب می مُرد

ازانگشتانِ گردون.میتراوید
فشارِجانگزایِ پنجه ی گور
به تیرِشبروان،درسینه می مُرد
صدایِ دیده بانِ قلعه ی نور

سیاهی بودوارواح سیاهی
گلیم سبزه ها رامی جویدند
صراحی درکف وتابوت بردوش
به تدفینِ شقایق،می دویدند

#شبدیز


انجمن ادبى پندار dan repost
در محفلی ادیبانه با یاد و خاطره #بانو_ماه_تی_تی_شمس به سوگ نشسته ایم🥀

مدیریت #بانو_طاهره_داوری
کارشناس #دکتر_فرهاد_سالاری

یکشنبه 97/8/20
از ساعت 17لغایت 20

سعادت آباد، خیابان دوم انتهای کوچه ی شهید عبقری ، بوستان شقایق ، سرای محله سعادت آباد

@Pendaar97

@avatis


@attachbot dan repost
چهارپاره


قصه ی شب


تنِ چرکینِ شب را چنگ می زد
هیولایِ سیه چنگالِ توفان
سروش خفته را آگاه می کرد
زتقدیرِ سیاهِ شوربختان

عروس اختران در حجله ی عرش
زدست ابرها شلاق می خورد
زخنجر بازیِ ابلیسِ نیرنگ
اهورا درسکوتِ خواب می مُرد

ازانگشتانِ گردون.میتراوید
فشارِجانگزایِ پنجه ی گور
به تیرِشبروان،درسینه می مُرد
صدایِ دیده بانِ قلعه ی نور

سیاهی بودوارواح سیاهی
گلیم سبزه ها رامی جویدند
صراحی درکف وتابوت بردوش
به تدفینِ شقایق،می دویدند

بقلم . حسن اسدی شبدیز

میکس وصدا . محمدسعیدعسجدی

صدای رویاهایتان رادرکانال
(دکلمه من) بشنوید

http://t.me/deklamehman


Hamzeh dan repost

قصه ی شب#

تنِ چرکینِ شب را چنگ می زد
هیولایِ سیه چنگالِ توفان
سروش خفته را آگاه می کرد
زتقدیرِ سیاهِ شوربختان

عروس اختران در حجله ی عرش
زدست ابرها شلاق می خورد
زخنجر بازیِ ابلیسِ نیرنگ
اهورا درسکوتِ خواب می مُرد

ازانگشتانِ گردون.میتراوید
فشارِجانگزایِ پنجه ی گور
به تیرِشبروان،درسینه می مُرد
صدایِ دیده بانِ قلعه ی نور

سیاهی بودوارواح سیاهی
گلیم سبزه ها رامی جویدند
صراحی درکف وتابوت بردوش
به تدفینِ شقایق،می دویدند

حسن اسدی "شبدیز"🖋
@hassanasadishabdiz
اجرا باصدای#حمزه_گودینی🎙
@Nagofteha_96
میکس#اکبرترکان💻
@Akbar_Torkan_Official


حسن اسدی"شبدیز" dan repost
بخند

ﺧﻨﺪﻩﻫﺎﯾﺖ ﺑﺎ ﻏﺰﻝﻫﺎﯾﻢ ﻣﯽﺁﻣﯿﺰﺩ ﺑﺨﻨﺪ
شورِﺷﺎﻋﺮ بودنمﺭﺍ ﺑﺮﻣﯽﺍﻧﮕﯿﺰﺩ ﺑﺨﻨﺪ

ﺗﺎ ﺗﺒﺴﻢ ﻣﯽﮐﻨﯽ ﺍﻧﮕﺎﺭ، دستانِﻧﺴﯿﻢ
ﺩﺭ ﺷﺒﺴﺘﺎﻧﻢ ﻏﺒﺎﺭِ ﻧﻮﺭ ﻣﯽﺑﯿﺰﺩ ﺑﺨﻨﺪ

ﻋﺸﻖ ﻣﻦ ! ﺑﺎﻧﻮﯼ ﺟﻨﮕﻞﻫﺎﯼِ ﺳﺮﺳﺒﺰ غزل
ﺍﺯ ﻧﻔﺲﻫﺎﯾﺖ ﺷﻤﯿﻢِ ﯾﺎﺱ ﻣﯽﺧﯿﺰﺩ ﺑﺨﻨﺪ

ﺍﺯ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﯿﻢﺧﻮﺍﺑﺖ خلسه ی ناب شراب
ﺍﺯ ﻟﺒﺎﻧﺖ گلپرِ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽﺭﯾﺰﺩ ﺑﺨﻨﺪ

ﻧﺎﺯﺑﺎﻧﻮ ! ﺣﺴﺮﺕِ ﻟﺒﺨﻨﺪِ شورآهنگ تو
ﭼﻠﭽﺮﺍﻍِ ﺍﺷﮑﻢ ﺍﺯ ﻣﮋﮔﺎﻥ ﻣﯽﺁﻭﯾﺰﺩ ﺑﺨﻨﺪ

ﻗﻬﺮﻣﺎﻥِ ﺷﻬﺮِ ﺧﺎﮐﺴﺘﺮﻧﺸﯿﻨﺎﻧﻢ ﻣﮑﻦ
ﻗﻬﺮ ﺗﻮ، ﺁﺷﻮﺑﯽ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ ﻣﯽﺍﻧﮕﯿﺰﺩ ﺑﺨﻨﺪ

تشنه‌ی ﯾﮏ ﺑﻮﺳﻪﺍﻡ ﺁﻩ... ﺍﺯ ﻟﺐ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺗﻮ
ﮔﺮ ﺑﭙﺮﻫﯿﺰﺩ ﻓﺮﻭﭼﯿﻦ، ﮔﺮ ﻧﭙﺮﻫﯿﺰﺩ ﺑﺨﻨﺪ

وای ازاین«شبدیزٍ»عاشق پیشه،تاخامت کند
باتمام پختگی،خودرابه خامی زد!بخند

#شبدیز










سلام یاران زلال اندیش
جلسه انجمن ادبی شبدیزروزچهارشنبه ۱۶ آبانماه ،بعلت رحلت رسول اکرم(ص)درتهرانسر،برگزارنخواهدشد


جعفرزاده پیرموسایی dan repost


ناگفته‌ها? dan repost
‍ غزل نیلوفر

ﺩﺭ ﺁﻥ ساغر ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ِﭘﺪﺭ، ﺳﻬﺮﺍﺏ ﻣﯽﻧﻮﺷﺪ
نشان از نوشدارو نیست، زهرِ ناب می‌نوشد!

ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﺧﺎرستانِ ﺩﺍﻣﻨﮕﺴﺘﺮ ِﻧﯿﺮﻧﮓ
ﺯ ﺭﮔﻬﺎﯼِ ﮐﺪﺍﻣﯿﻦ ْچشمه، دارد آب می‌نوشد؟

کتان با آن‌ سپیدی‌، زیرشلاق سیاه ِ‌ ِ‌شب
ﺷﺮﺍﺏ ِﺷﻌﻠﻪ، ﺍﺯ پیمانه‌ی‌ ﻣﻬﺘﺎﺏ ﻣﯽﻧﻮﺷﺪ!

ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ چرﺍ،خورشیدبانِ شهرِ آزادی
ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺷﻬﺪ ِﺑﯿﺪﺍﺭﯼ، ﺷﺮﻧﮓِ خواب می‌نوﺷﺪ؟

ﺍﮔﺮ ﻟﯿﻼﯼِ ﮔﻞ، ﺩﺭﮔﻠﺸﻦ ِﺩﻟﺨﻮﺍﻩ، ننشیند
ﺯ دست خارهامرگابِ آتشتاب می‌نوشد

ﻋﺠﺐ ﺭﺍﺯﯼﺳﺖ ﺩﺭ ﺩﺍﻧﺎﯾﯽ ِﺁﻭﻧﺪِ نیلوفر!
ﮐﻪ ﺁﺏِ ﺧﻮﺷﮕﻮﺍﺭ، ﺍﺯ ﮐﻮﺯﻩﯼ ﻣﺮﺩﺍﺏ ﻣﯽﻧﻮﺷﺪ!

تبارساده ی «شبدیز» باورهای ننگین را
هنوز از آب هذیان جوشِ اسطرلاب می نوشد

#حسن‌اسدی "شبدیز”✍

اجرا باصدای# حمزه_گودینی 🎙

@Nagofteha_96


@attachbot dan repost
چهارپاره

قافله

بارِمصیبت شده برشانه ام
سایه ی سنگینِ سبکبارها
بسته به زنجیرفراموشی اند
قافله ی خفته ی بیدارها

کودکِ حیرانی وسرگشتگی
خفته به گهواره ی اندیشه ها
خونِ مصیبت زدگان می چکد
ازجگرِ پاره ی اندیشه ها

درتبِ هذیانِ شبْ اندیشگان
میکده شدصحنه ی ماتمکده
وای...که تصویرفریبای عشق
ازنَفَسِ آینه، تاول زده!

قافله ی شبْ نَفَسان،بسته اند
تنگترین،روزنِ آواز را
تیرِ جنون،سرزده،پَرمیکشد
می شکندشوکتِ پرواز را

پنجه ی مرموزِ هیولایِ شب
خنجری ازسقفِ شب،آویخته
ساقه ی پرواز،ستَروَن شده
بال عقابان ،به زمین ریخته

سنگدلان،نشترتهمت به کف
شاهرگِ گردنِ غیرت زدند
پنجره ی روشنِ خورشید را
پرده ای ازرنگِ مصیبت زدند

بقلم . حسن اسدی شبدیز

میکس وصدا . محمدسعیدعسجدی


صدای رویاهایتان رادرکانال
(دکلمه من) بشنوید

http://t.me/deklamehman


@attachbot dan repost
چهارپاره

قافله

بارِمصیبت شده برشانه ام
سایه ی سنگینِ سبکبارها
بسته به زنجیرفراموشی اند
قافله ی خفته ی بیدارها

کودکِ حیرانی وسرگشتگی
خفته به گهواره ی اندیشه ها
خونِ مصیبت زدگان می چکد
ازجگرِ پاره ی اندیشه ها

درتبِ هذیانِ شبْ اندیشگان
میکده شدصحنه ی ماتمکده
وای...که تصویرفریبای عشق
ازنَفَسِ آینه، تاول زده!

قافله ی شبْ نَفَسان،بسته اند
تنگترین،روزنِ آواز را
تیرِ جنون،سرزده،پَرمیکشد
می شکندشوکتِ پرواز را

پنجه ی مرموزِ هیولایِ شب
خنجری ازسقفِ شب،آویخته
ساقه ی پرواز،ستَروَن شده
بال عقابان ،به زمین ریخته

سنگدلان،نشترتهمت به کف
شاهرگِ گردنِ غیرت زدند
پنجره ی روشنِ خورشید را
پرده ای ازرنگِ مصیبت زدند

✍# حسن اسدی - شبدیز

🎙 اجرا : پری ساتکنی - عندلیب
@satkani







20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

326

obunachilar
Kanal statistikasi