هزار و یک شب


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


@hezarvyekshab

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


صدای داستان dan repost
بریده ای از رمان: #ریشه_در_باد
نویسنده : #کتایون_صهبایی_لطفی
با صدای نویسنده
#اختصاصی کانال صدای داستان

@sedayehdastan 👈
✳️ با ما همراه باشید.


صدای داستان dan repost
رمان: #ریشه_در_باد
نویسنده : #کتایون_صهبایی_لطفی

@sedayehdastan 👈
✳️ با ما همراه باشید.


@hezarvyekshab
هزار و یک شب


نگاهم در آینه بر چهره ی زارِ زنی درمانده می افتد ..خطوط چهره اش در عین آشنایی، غریب است.نمی شناسمش انگار .بسکه بر خودش ماسیده ...در خودش تنیده..شبیه آن زنی که در خود سراغ دارم و عمری در دست اندیشه هایش زنانگی آموخته ام نیست..،
بر صورتش خطوط عمیقی جابجا نقش انداخته اند .. زخم های سر پوشیده..،
در نگاهش خشمی خفته می بینم ، پر از سرزنش، لبالب از تحقیر...مرا دوست ندارد،می فهمم...،
نفرتش را لحظه به لحظه عریانتر به صورتم می کوبد...بیزاریم از هم..ناگهان عاصی می شوم از این حجم درهمِ خشم و انزجار...با پنجه ی مشت شده ام پلک هایش را می بندم..دیگر تابِ نگاهِ پر عتابش را ندارم...،
حالا چند جفت چشم پرغضب از پسِ ترک های آینه نگاهم می کنند...اما یک جفت از آنها به ردّ خون روی دستم می نگرد...او همان زنی ست که از بطن این نقاب شکسته ، بیرون آمده...هسته ی این هستی زنانه که بی خشم و نفرت، همانگونه که هست می خواهمش...در نگاه آشنایش لبخند می زنم...آخر خودم را جُسته ام.آن هم میان اینهمه صورتک یک شکل......،
کتایون صهبایی لطفی
@hezarvyekshab
هزار و یک شب


صدای داستان dan repost
✳️ #کتایون_صهبایی_لطفی یکی از همکاران شبکه صدای داستان می باشد. ایشان با انتخاب داستان کوتاه و بریده های بسیار خوب رمان و با صدای گرمشان صدای داستان را بر مخاطبان شناسانده و به همراه سایر همکاران عزیز می شناسانند.
#شبکه_ی_صدای_داستان چاپ رمان #کتایون_صهبایی_لطفی را تبریک می گوید.
@sedayehdastan 👈


👇👇👇
با سپاس از محبت ادمین نازنین کانال خوب صدای داستان، نویسنده ی خوش قریحه،سرکار خانم فریبا چلبی یانی،بابت تبریکشون در کانال ادبی صدای داستان🙏🙏🌷🌷🌷👇👇👇


سرانجام انتظارم به پایان رسید و‌مجوز چاپ اولین رمانم صادر شد.این نسخه که در دست دارم، اولین جلد چاپ شده است.شادمانی حقیقی را امروز میان دستانم حس کردم.
@hezarvyekshab
هزار و یک شب


@hezarvyekshab
هزار و یک شب
کتایون صهبایی لطفی


رفتنت را میان غربت کوچه می پاییدم ، با دو چشم مبهوت ناباور..،
چه سخت پا می کشیدی بر زمختی زمین سرد ، گذاشتن و‌گذشتن در باور خودت نمی گنجید حتی....،
آشوب زده در دل گفتم اگر به عقب نگاه کند یعنی پشیمان می شود...یک روز یا یک سال یا یک عمر بعد...اما باز میگردد..
به کمرگاه کوچه رسیده بودی که گفتم اگر پا سست کند، آهسته تر قدم بر دارد، می ایستد...بعد باز می گردد...نشان می دهد که رفتن را بلوف زده...که دلش با ماندن خوش تر است ...،
کوچه داشت تمام میشد که هراسان با خود گفتم اگر برگی از آن درخت خشکیده که همیشه بر تنه اش تکیه می زد ، زمین بیفتد ، یعنی دلش هنوز بر خاطره ای گرفتار است...یعنی که به حرمت آن قطره ی مهربانی که از دست درخت بر پایش چکیده ، باز می گردد...باز هم بر همان تنه ی خشکیده ی سخاوتمند تکیه می زند...باز هم مرا با چشمان مشتاقش از آن فاصله نگاه می کند..باز هم عاشق می شود...‌،
نگاهم عمریست در خم کوچه باز مانده...برگ های خفته در پای درخت دیگر از شماره خارجند...و‌ من هنوز به انتظار لحظه ای هستم که قدمهایت ، جایی در کوچه ای ، در گذر از کنار درخت سرمازده ای ،سست شود.....،
کتایون صهبایی لطفی
@hezarvyekshab
هزار و یک شب


@hezarvyekshab
هزار و یک شب


در سوگ انسانیت بر باد رفته

می نویسم خاطره، بخوان درد کهنه...
می نویسم غرور، بخوان شانه ای ماسیده بر دیواری سست...
می نویسم صبر، بخوان جگرِ آماس کرده، زخمی چرکین....
می نویسم امید، بخوان بهانه برای حیاتی که ختمش به دست تو نیست....
می نویسم غزل عاشقانه، بخوان مرثیه ای بر آنچه از دل بر جای مانده....
می نویسم زندگی، بخوان نیشخند پیروزمندانه ی مرگ....
حسرت را اما می نویسم حسرت...نام مستعاری ندارد ارمغان زیستن بر این خاک خونین دلِ زرد روی...
#کتایون صهبایی لطفی
@hezarvyekshab
هزار و یک شب


هزار و یک شب dan repost
داستان گوسفندی که گرگ شد
نویسنده:عزیز نسین
اجرا:کتایون صهبایی
@hezarvyekshab


@hezarvyekshab
هزار و یک شب


@hezarvyekshab
هزار و یک شب

تقدیم به زنان شایسته ی سرزمینم💕🌷


این اجرا تقدیم شد به روح بزرگ احمد محمود، که نامش در ادبیات ما تا همیشه ماندگار است.یادش گرامی🙏🌷
@hezarvyekshab


هزار و یک شب dan repost
داستان مصیبت کبکها_قسمت دوم
نویسنده:احمد محمود
اجرا:کتایون صهبایی لطفی

@hezarvyekshab


هزار و یک شب dan repost
داستان مصیبت کبکها_قسمت اول
نویسنده:احمد محمود
اجرا:کتایون صهبایی لطفی

@hezarvyekshab


هزار و یک شب dan repost
مجموعه داستان کلاه گیس_این داستان:موتورسواری۲
نویسنده و مجری:کتایون صهبایی
@hezarvyekshab


هزار و یک شب dan repost
مجموعه ی کلاه گیس_این داستان:موتورسواری۱
نویسنده و مجری:کتایون صهبایی
@hezarvyekshab


همراهان عزیز؛ با معرفی کانال به دوستان و نزدیکان خود، جمع بزرگتر و گرم تری را فراهم آورید🙏🌷

هزار و یک شب
@hezarvyekshab
کانالی برای داستان های صوتی گاه به قلم خودم و گاه منتخبی از داستان های دیگر نویسندگان/شعر خوانی و دلنوشته🌺
کتایون صهبایی لطفی

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

94

obunachilar
Kanal statistikasi