• 𝘞𝘳𝘢𝘱𝘱𝘦𝘥 𝘸𝘰𝘳𝘥𝘴 𝘰𝘯 𝘱𝘢𝘱𝘦𝘳 • dan repost
تو کتاب سرود بی حوصلگی یه قسمت از مکالمه لوریا و جان خیلی قشنگ بود :)
لوریا میگفت:"من خیلی از رنگ بنفش خوشم میاد."
جان:"چه خوب، منم رنگ آبی رو خیلی دوست دارم،بنفشو اگر یه کم کمرنگ کنی میرسی به آبی، رنگ های نزدیکی ان تقریبا..."
لوریا:" آره، رنگ های نزدیکی ان."
جان: "البته نیازی به این همه فلسفه بافی نیست،دوسِت دارم...!حتی اگه تو از سفید خوشت بیاد،من از مشکی!"
[ @chouette26 ...🤍 ]
لوریا میگفت:"من خیلی از رنگ بنفش خوشم میاد."
جان:"چه خوب، منم رنگ آبی رو خیلی دوست دارم،بنفشو اگر یه کم کمرنگ کنی میرسی به آبی، رنگ های نزدیکی ان تقریبا..."
لوریا:" آره، رنگ های نزدیکی ان."
جان: "البته نیازی به این همه فلسفه بافی نیست،دوسِت دارم...!حتی اگه تو از سفید خوشت بیاد،من از مشکی!"
[ @chouette26 ...🤍 ]