تأملی بر روند محلیسازی و مهندسی ملیت تورک در شوروی سابق و ایران
فیروز یوسفی
در این مقاله، روند مهندسی هویت ملت تورک در اتحاد شوروی سابق و ایران دوران پهلوی و چگونگی پیدایش ملیت و هویتهای ساختگی و تعمیق شکاف هویتی میان تودۀ تورک در سرزمینهای مورد بحث، هر چند مختصر مورد بررسی قرار گرفته است. تئوریسینها و مجریان این مهندسی و ملیتسازی با آرزوی ایجاد دولتی واحد با مردمی از ملتی واحد، با یک زبان، یک فرهنگ و یک قدرت سیاسی با تکیه بر آموزههای امپریالیستی از نوع کمونیستی و لیبرالیستی و با وقوف بر آثار منفی و مخرب و غیر انسانی این عمل، عمدتاً سیاست استحالۀ فرهنگی و سپس استثمار ملت تورک ساکن جغرافیای استعماری خویش را در پیش گرفتند.
پروژۀ مهندسی هویتی استالین در اتحاد شوروی «شورویگردانی / روسیسازی» و «محلیسازی» تورکان در ایران دوران پهلوی، علاوه بر آنکه اهداف خاص سیاسی و سیطرۀ ایدئولوژیکی را دنبال میکرد، در مرحلۀ اول کلیت، انسجام و همبستگی ملت تورک تورکستان، ایدیل ـ اورال، دشت قیپچاق، قفقاز، آذربایجان و ایران را مورد هدف قرار داده و راه را برای پاکسازی و اجرای سیاستهای یکسانسازی قومی هموار ساخت. زبان، فرهنگ، تاریخ و دیگر شاخصهای هویت ملی ـ اتنیکی ملت تورک از اولین مؤلفههایی بود که مورد تهاجم این رژیمها قرار گرفت.
به رغم استقلال جمهوریهای تورک تورکستان و جمهوری آذربایجان، تعاریف هویتی و آثار مهندسی ملیتسازی استالینیستی در این جمهوریها همچنان پابرجاست. شهروندان (تورکتباران) این جمهوریها هویت اتنیکی خود را «تورک» قلمداد نکرده، بلکه مؤلفهها و شاخصهای گروهی ـ محلی را در تعریف هویت اتنیکی خویش بهکار میگیرند. متأسفانه، رؤسا و نهادهای مسئول در این جمهوریها اقدام مثبت و مؤثری در روند احیاء هویت تورکی مردمان خویش انجام نداده، خود موانعی را نیز در تحقق این هدف بهوجود آوردهاند.
به اصطلاحی قاطع میتوان گفت این جمهوریها هنوز به استقلال فرهنگی دست نیافته و پس از گذشت نزدیک به سه دهه از استقلال سیاسیشان هنوز از سیطرۀ نفوذ فرهنگی روسیه رها نشده و گام مهمی در تقویت استقلال ملیشان برنداشتهاند. در ایران پس از پهلوی نیز هویت تورکی شهروندان تورک این کشور به رسمیت شناخته نشده و تورکان این مرز و بوم، هنوز هم از آزادیهای فرهنگی و تحصیل به زبان تورکی محروم میباشند.
https://t.me/ilter/673
فیروز یوسفی
در این مقاله، روند مهندسی هویت ملت تورک در اتحاد شوروی سابق و ایران دوران پهلوی و چگونگی پیدایش ملیت و هویتهای ساختگی و تعمیق شکاف هویتی میان تودۀ تورک در سرزمینهای مورد بحث، هر چند مختصر مورد بررسی قرار گرفته است. تئوریسینها و مجریان این مهندسی و ملیتسازی با آرزوی ایجاد دولتی واحد با مردمی از ملتی واحد، با یک زبان، یک فرهنگ و یک قدرت سیاسی با تکیه بر آموزههای امپریالیستی از نوع کمونیستی و لیبرالیستی و با وقوف بر آثار منفی و مخرب و غیر انسانی این عمل، عمدتاً سیاست استحالۀ فرهنگی و سپس استثمار ملت تورک ساکن جغرافیای استعماری خویش را در پیش گرفتند.
پروژۀ مهندسی هویتی استالین در اتحاد شوروی «شورویگردانی / روسیسازی» و «محلیسازی» تورکان در ایران دوران پهلوی، علاوه بر آنکه اهداف خاص سیاسی و سیطرۀ ایدئولوژیکی را دنبال میکرد، در مرحلۀ اول کلیت، انسجام و همبستگی ملت تورک تورکستان، ایدیل ـ اورال، دشت قیپچاق، قفقاز، آذربایجان و ایران را مورد هدف قرار داده و راه را برای پاکسازی و اجرای سیاستهای یکسانسازی قومی هموار ساخت. زبان، فرهنگ، تاریخ و دیگر شاخصهای هویت ملی ـ اتنیکی ملت تورک از اولین مؤلفههایی بود که مورد تهاجم این رژیمها قرار گرفت.
به رغم استقلال جمهوریهای تورک تورکستان و جمهوری آذربایجان، تعاریف هویتی و آثار مهندسی ملیتسازی استالینیستی در این جمهوریها همچنان پابرجاست. شهروندان (تورکتباران) این جمهوریها هویت اتنیکی خود را «تورک» قلمداد نکرده، بلکه مؤلفهها و شاخصهای گروهی ـ محلی را در تعریف هویت اتنیکی خویش بهکار میگیرند. متأسفانه، رؤسا و نهادهای مسئول در این جمهوریها اقدام مثبت و مؤثری در روند احیاء هویت تورکی مردمان خویش انجام نداده، خود موانعی را نیز در تحقق این هدف بهوجود آوردهاند.
به اصطلاحی قاطع میتوان گفت این جمهوریها هنوز به استقلال فرهنگی دست نیافته و پس از گذشت نزدیک به سه دهه از استقلال سیاسیشان هنوز از سیطرۀ نفوذ فرهنگی روسیه رها نشده و گام مهمی در تقویت استقلال ملیشان برنداشتهاند. در ایران پس از پهلوی نیز هویت تورکی شهروندان تورک این کشور به رسمیت شناخته نشده و تورکان این مرز و بوم، هنوز هم از آزادیهای فرهنگی و تحصیل به زبان تورکی محروم میباشند.
https://t.me/ilter/673