تاریخ زبان‌های ایرانی


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


: @khorshidsaboori
شاید در نام، دانش‌آموخته زبان‌شناسی باشم ولی خود، آگاهم که هنوز دانشی نیاموخته‌ام. علاقه زیادی به زبان‌شناسی تاریخی دارم و هر آنچه را که می‌آموزم در این کانال به اشتراک خواهم گذارد

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


Central Asia and Caucase studies

مطالعات جهان ایرانی با تمرکز بر قفقاز و آسیای مرکزی و افغانستان و آناتولی

دانش آموختگان مطالعات قفقاز و آسیای مرکزی دانشگاه تهران

@dosuyecaspian


چه شد میراث فرهنگ درخشانت؟!
غرورانگیز آیین نیاکانت؟!
کجا شد نیک‌پنداری؟!
کجا شد راست‌گفتاری؟!
کجا شد پاک‌کرداری؟!


✅تغییرات نحوی

✳️بخش سوم

زبان فارسی میانه (پارسیگ) که در دوره ساسانیان به آن سخن گفته می‌شده است، حالت کنایی (ارگتیویتی) را در ساخت‌هایی که دارای زمان گذشته یا حال کامل (ماضی نقلی) بوده‌اند، نشان می‌دهد.
از میان زبان‌های ایرانی نو که ردی از ارگتیویتی در آن‌ها مشاهده می‌شود می‌توان به زبان‌های لکی، پشتو، کردی سورانی، کرمانجی، تالشی و برخی از گویش‌های کهن استان فارس اشاره نمود.

@iranian_languages

بیشتر زبان‌شناسان بر این باور هستند که ساخت‌های ارگتیو در زبان‌های هندی_ایرانی نو، دستکم در زمان گذشته، از ساخت مجهول مشتق شده‌اند. این ساخت‌های مجهول، آنقدر مورد استفاده قرار گرفته‌اند که به یک صورت معمولی یا بی‌نشان تبدیل شده‌اند و صورت‌های معلوم آنها چنان کمیاب شده‌اند که کم‌کم از زبان حذف شده‌اند. برای نمونه، جمله مجهول «به وسیله من، او دیده شد»، کم‌کم به صورت «من او دید» تعبیر شده است؛ به این صورت که «به وسیله من» تبدیل به فاعل «من» شده است و در نتیجه، ساخت عجیب «من او دید» تولید شده است.

پایان

✍🏻خورشید صبوری

@iranian_languages

بن‌مایه:

۱) ارانسکی، یوسیف، ترجمه صادقی، علی اشرف. (۱۳۸۶). زبان‌های ایرانی. نشر سخن. تهران
2) Trask, R.L. (1996). Historical Linguistics. Arnold. London


✅ تغییرات نحوی

✳️بخش دوم

زبان‌شناسان در زمان بررسی زبان‌ها، به زبان‌هایی برخوردند که دارای رفتار متفاوتی بودند. این دسته از زبان‌ها، ارگتیو (کُنایی) هستند.
در زبان‌های کنایی، برخلاف زبان‌های فاعلی/مفعولی، این فاعل فعل متعدی است که رفتار متفاوتی با فاعل فعل لازم دارد.

مثال ساختگی برای نشان دادن بهتر ارگتیویتی:

«من آمدم». فعل لازم
«من تو دیدی». فعل متعدی

در این جمله ساختگی، میان مفعول «تو» با «دیدی»، از لحاظ شخص و شمار مطابقه وجود دارد و فاعل جمله متعدی، دارای رفتار متفاوتی است.

ادامه دارد ....

✍🏻خورشید صبوری

@iranian_languages


✅ تغییرات نحوی

✳️بخش اول

یکی از مباحثی که می‌تواند به صورت فرعی باعث تغییر در نحو (دستور) زبان شود، پیدایش ساخت‌های ارگتیو (ergative) است. اصطلاح ارگتیو در فارسی به «کُنایی» برگردان شده است.

زبانی مانند فارسی نو یک زبان فاعلی/مفعولی (nominative/accusative) است. در این زبان، فاعل فعل لازم و فاعل فعل متعدی، رفتاری مشابه هم دارند ولی رفتار مفعول فعل متعدی، متفاوت است.
می‌دانیم که فعل لازم به مفعول نیاز ندارد و فعل و فاعل، به تنهایی جمله را می‌سازند. اما فعل متعدی به مفعول نیاز دارد و مفعول در زبان‌های nominative/accusative دارای رفتاری متفاوت است. مثلا در زبان فارسی، مفعول حتما دارای نشانه «را» است.
@iranian_languages
مثال:
«من آمدم» فعل لازم
«من علی را دیدم». فعل متعدی

در این جملات، «من» که فاعل هر دو جمله بالا است، با فعل‌های «آمدم» و «دیدم» مطابقه دارد (از لحاظ شخص و شمار) و این مفعول فعل متعدی یعنی «علی» است که دارای رفتار متفاوتی است؛ زیرا با فعل «دیدم» از لحاظ شخص و شمار مطابقه ندارد و دارای نشانه مفعولی «را» است.

ادامه دارد....

✍🏻خورشید صبوری

@iranian_languages


✅به بهانه زادروز #پور_سینا

✳️بخش دوم

آثار پور سینا بی‌تردید بر حفظ و دوام زبان فارسی تاثیرگذار بوده است. مشهورترین آثار وی به فارسی، «دانشنامه علایی» و «رساله نبض» است. سبک نگارشی وی ساده، روشن و خالی از ابهام است به گونه‌ای که جملات وی کوتاه هستند و وی از واژگان ناآشنای فارسی و نیز واژگان عربی فراوان، استفاده نکرده است.

به جرأت می‌توان پور سینا را پیشگام به کارگیری نثر فارسی برای بیان مفاهیم دقیق فلسفه و منطق دانست، زیرا زبان فارسی از میانه‌ سده سوم خورشیدی برای نوشتن آثار تاریخی، جغرافیایی و دینی به کار گرفته شد.

کتاب «مخارج‌الحروف» پور سینا را می‌توان یکی از شاهکارهای دانش آواشناسی دانست که در آن به یک موضوع کاملا زبان‌شناختی پرداخته شده و آواهای زبان عربی، چگونگی تولید آنها، اندام‌های گویایی و برخی آواهای زبان‌های فارسی، خوارزمی و ترکی به دقت و با روشی تجربی، مورد بررسی قرار گرفته است.

@iranian_languages

وی در این کتاب به موجی بودن آوا (صوت) اشاره می‌کند و آواها را بر اساس شیوه و جایگاه تولید مشخص می‌نماید. پور سینا همچنین، همخوان‌ها و واکه‌ها را از هم بازمی‌نمایاند و همخوان‌های انسدادی، سایشی و غیره را از یکدیگر متمایز می‌سازد.

وی کتاب خود را با فروتنی به پایان می‌برد: « ... و گمان دارم که اینجا به کفایت رسیدم و آنچه را که دانش من بدان می‌رسید، بیان کردم و اکنون، گاهِ آن است که رساله را با ستایش خدای تعالی، به پایان آورم».

✍🏻 خورشید صبوری

بن‌مایه:

۱) حق‌بین، فریده. (۱۳۹۲). زبان‌شناسی ایرانی. تهران . نشر مرکز
۲) سمایی، مهدی (۱۳۸۸). آواشناسی و سهم ایرانیان. تهران. نشر مرکز
۳) مشکوة‌الدینی، مهدی (۱۳۹۱). سیر زبان‌شناسی. مشهد. انتشارات دانشگاه فردوسی

@iranian_languages




✅به بهانه زادروز #پور_سینا

✳️بخش اول

ادوارد براون جدا کردن زبان و فرهنگ عربی از زبان فارسی و فرهنگ ایرانی در سده‌های نخستین اسلامی را امری ناشدنی می‌داند؛ زیرا در حدود سه سده، هیچ اثری در حوزه زبان‌شناسی یا سایر دانش‌ها از فرهیختگان ایرانی به زبان فارسی یافت نمی‌شود و همه آثار دانشی و فرهنگی، به زبان عربی، اما آکنده از روح و مایه ایرانی است.
در حقیقت، ایرانیان، حتی آنان که به عربی می‌نوشتند، در برابر یورش خانمان‌سوز اعراب به ایران، بیکار ننشستند و با حربه زبان عربی، به دفاع از خود برخاستند. از آن جمله می‌توان به پور سینا، ابونصر فارابی، غزالی، خواجه نصیر طوسی، محمد زکریای رازی، زمخشری، سیبویه، فخر رازی، ابن مقفع، ابوبکر خوارزمی و دیگران اشاره نمود.

✍🏻 خورشید صبوری

ادامه دارد

@iranian_languages


دل گر چه درین بادیه بسیار شتافت
یک موی ندانست ولی موی شکافت
اندر دل من هزار خورشید بتافت
واخر به کمال ذره‌ای راه نیافت

🔹 پور سینا (۱ شهریور ۳۵۹ ش)

#ایران
#ایرانشهر
#خراسان_بزرگ
#بخارا
#ایران_بزرگ_فرهنگی


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
ای ایران، غمت مرساد
جاویدان شکوه تو باد
💚
🤍
❤️


زبان آسی زبان ملی و ادبی کشور اوستیا می‌باشد و دارای دو لهجه مهم دیگوری (غربی) و ایرونی (شرقی) است.


✅واژگان پایه (basic vocabulary)

در پرونده دیداری بالا، شباهت میان دو زبان آسی و فارسی نو با بهره‌گیری از واژگان پایه (basic vocabulary) همانند اعداد از یک تا ده و اعضای بدن، نمایش داده شده است.
از دیگر واژگان پایه می‌توان به اصطلاحات خویشاوندی همانند پدر و مادر و ...، نام رنگ‌های اصلی و نام پدیده‌های طبیعی اشاره نمود.

واژگان پایه از سنگ محک‌های اصلی برای نشان دادن خویشاوندی میان زبان‌ها هستند.

✍🏻 خورشید صبوری


@iranian_languages

بن‌مایه:

Trask, R.L., Historical Linguistics. Arnold. London. 1996


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
شباهت ساختاری (واجی-آوایی و واژگانی) میان دو زبان آسی و فارسی نو

@iranian_languages


اینجا
خاورمیانه است
ما با زبان تاریخ حرف می‌زنیم
خواب‌های تاریخی می‌بینیم
و بعد
با دشنه‌های تاریخی
سرهای همدیگر را می‌بُریم


از شام تا حجاز
از حجاز تا بغداد
از بغداد تا قسطنطنیه
از قسطنطنیه تا اصفهان
از اصفهان تا بلخ
بر سرزمین‌های ما
مرده‌ها حکومت می‌کنند

اینجا
خاورمیانه است
و این لکنته که از میان خون ما می‌گذرد،
تاریخ است.
در پایتخت قصه‌های هزار و یک شب
دیکتاتوری را به دار کشیدند
سلطان سلیم
برای جفت و جور کردن کابوس امپراتوری
به هلال خصیب سفر کرد

شاه عباس
برای لندن پیام فرستاد
عبدالوهاب
روی نقشه صحرا خم گشت
تا رد پای ترک‌ها و مجوس‌ها را
به انگلیسی‌ها نشان بدهد

اینجا
خاورمیانه است
سرزمین صلح‌های موقت
بین جنگ‌های پیاپی
سرزمین خلیفه‌ها ، امپراتوران ، شاهزادگان ، حرمسراها
و مردمی که نمی‌دانند
برای اعدام یک دیکتاتور
باید بخندند یا گریه کنند.

سرباز زرد موی ِ ناتو
درپاسگاه مرزی
چرت می‌زند
خشخاش‌ها
در بادهای وحشی ِ کوهستان
گرز
به سینه آسمان می کوبند
و اسب‌ها و قاطرها
زین و یراق شده
در اصطبل‌ها ایستاده‌اند
تا بارها را – به محض آماده شدن –
به ایستگاه لندکروزها برسانند

به اسب‌ها شلیک نکنید
به قاطرها نیز
این‌ها بازرگانان مرگ نمی پندارند سوارانشان را
که با کیسه‌های دلار و
جعبه‌های فشنگ
به کوهستان برمی‌گردند
(وگرنه شاید رَم می‌کردند)
به اسب‌ها شلیک نکنید
به قاطرها نیز
مردی که پیشاپیش ِ سواران
به سوی کوهستان می‌راند
فرستاده ویژه حسن صبّاح است
با کله‌ای منگ از حشیش و
خنجری خونین
در پر ِ شال

به اسب‌ها شلیک نکنید
به قاطرها نیز
آن ها گمان می‌کنند سوارانشان
اجراکنندگان احکام مقدس هستند

حافظ موسوی


این‌جا خاورمیانه است


خورشید صبوری✍🏻

زبان‌ها در طول تاریخ خود می‌توانند در میزان بهره‌گیری از ساختواژه یا دستور، دگرگونی ایجاد کنند. برای نمونه، در فارسی باستان، استفاده از ساختواژه زیاد و استفاده از ابزار نحوی کم بود و واژگان با استفاده از پایانه‌های تصریفی ، نقش خود را در جمله نشان می‌دادند و به همین دلیل دارای آزادی نحوی بودند.

برای مثال واژه mart در حالت فاعل مفرد مذکر به صورت martiya
در حالت مفعول مفرد مذکر به صورت martiyam
و در حالت ندایی به صورت martiyā صرف می‌شد، اما پایانه‌های صرفی به دلیل تغییر در جایگاه تکیه در پایان واژه از میان رفتند و واژه‌های بالا پس از حذف شدن پایانه‌های صرفی به صورت mart درآمدند.
اما از بین رفتن پایانه‌های صرفی سبب شد که نقش عناصر مشخص نباشد، در نتیجه زبان از حروف نقش‌نما بهره گرفت. برای نمونه ما اکنون از حرف اضافه «را» برای نشان دادن مفعول استفاده می‌کنیم. یعنی از ابزار نحوی بهره گرفته‌ایم.

✍🏻خورشید صبوری


اما نکته‌ای که باید بدان توجه داشت اینست که زبان‌هایی که در دنیا وجود دارند، کاملا ساختواژی یا نحوی نیستند. حتی زبان چینی که زبانی منفرد است و در آن هر واژه معادل یک تکواژ است نیز مقدار کمی ساختواژه دارد. بالعکس، یک زبان تصریفی مانند فارسی باستان یا لاتین، دارای قواعدی برای ترتیب واژگانی در جمله هستند.

در زبانی تصریفی همانند فارسی باستان، فاعل یا مفعول دارای نشانه‌های مختص خودشان بوده‌اند و مفعول‌های «بایی»، «ازی»، «دری» و غیره با تصریف‌های متفاوت نمایش داده می‌شده‌اند. ولی باز هم گرایش جمله در این زبان به این بوده است که فعل در پایان جمله بیاید که به این معناست که فارسی باستان دارای قواعدی برای نحو بوده است.

خورشید صبوری✍🏻


✅رابطه (ساختواژه) و نحو (دستور)

اگر زبانی ابزارهای ساختواژی فراوانی داشته باشد یا به بیان دیگر تصریفی باشد، نحو (دستور) ساده‌ای خواهد داشت. زیرا هر جزء (عنصر)
در جمله، نشانه صرفی خاص خود را به همراه دارد؛ برای مثال واژه‌ای که دارای نقش فاعل است، نشانه فاعلی و واژه دارای نقش مفعول، نشان مفعولی خواهد داشت.
اما در صورتی که زبان دارای نشانه‌های صرفی نباشد، باید از امکانات نحوی همانند ترتیب واژگانی (word order) و یا حروف نقش نما و نیز حروف اضافه برای نمایاندن نقش واژه‌ها در جمله استفاده نماید.

✍🏻خورشید صبوری


از شمار دو چشم، یک تنْ کم
و ز شمار خرد، هزاران بیش

بانوی واژه‌ها، بدرالزمان قریب 💔💔💔💔💔


✅تغییر ساختواژی (صرفی)

این تغییر در ساختار واژه‌های زبان دگرگونی ایجاد می‌کند و سبب می‌شود واژگان زبان، ساختار جدیدی پیدا کنند. در تغییر ساختواژی بررسی می‌کنیم که ساختار درونی کنونی واژه با ساختار پیشین آن، چه فرقی کرده است.
برای مثال واژه «شوربا» در حال حاضر یک واژه ساده یا بسیط به شمار می‌آید؛ در حالی‌که این واژه پیش‌تر یک واژه مرکب بوده که از ترکیب واژه‌های «شور» و «با» تشکیل شده بوده است. لازم به ذکر است که «با» در برخی از گویش‌های خراسانی به معنی «آش» است. اما این واژه که در گذشته یک واژه مرکب بوده، در حال حاضر یک واژه ساده تلقی می‌شود . در این واژه مرز میان تکواژهای «شور» و «با» دچار تیرگی شده و یک تغییر یا دگرگونی ساختواژی پدید آمده است.

#تغییر_ساختواژی

نمونه دیگر تغییرات ساختواژی، از بین رفتن پایانه‌های صرفی فارسی باستان در دوره‌های فارسی میانه و فارسی نو است. برای مثال مقوله «اسم» در فارسی باستان دارای سه جنس مذکر، مؤنث و خنثی بوده که در دستگاه شمار مفرد، مثنی و جمع و در هشت حالت دستوری فاعلی، مفعولی، اضافی، ازی، به‌ای، با‌ای، دری و ندایی صرف می‌شده است.
اما در دوره فارسی میانه و به دنبال آن در فارسی نو، ما این پایانه‌ها را نمی‌بینیم.
دلیل حذف این پایانه‌ها، تغییر در جایگاه تکیه در پایان واژه بوده که سبب ضعیف‌تر شدن این پایانه‌ها و مستعد شدن آنها برای حذف شدن بوده است.

بن‌مایه:

۱.نغزگوی کهن، مهرداد (۱۳۹۳). فرهنگ توصیفی زبان‌شناسی تاریخی. علمی. تهران

2. Andersen, H., (1980). Morphological change: Towards a Typology. In: Recent Developments in Historical Morphology. The Hague: Mouton

3.Trask, R. L., Historical Linguistics. Arnold. London. 1996


✍🏻خورشید صبوری

@iranianlanguageshistory


در روزهای آینده مباحث تغییرات زبانی رو پی خواهیم گرفت.

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

383

obunachilar
Kanal statistikasi