هی انکار میکنی، هی انکارش میکنی؛
یهو میبینی افتادی وسط یه حس بی طول و عرض و حجم و مکان و زمان که فاقد هرگونه راه بیرون اومدنه
یهو میبینی افتادی وسط یه حس بی طول و عرض و حجم و مکان و زمان که فاقد هرگونه راه بیرون اومدنه