"رفتی وآدمکها رو جاگذاشتی
قانون جنگلو زیر پاگذاشتی
اینجا قهرن سینه ها با مهربونی
تو، تو جنگل نمی تونستی بمونی
دلتو بردی با خود به جای دیگه
اونجا که خدا برات لالایی میگه
می دونم میبینمت یه روز دوباره
توی دنیایی که آدمک نداره...!"
قانون جنگلو زیر پاگذاشتی
اینجا قهرن سینه ها با مهربونی
تو، تو جنگل نمی تونستی بمونی
دلتو بردی با خود به جای دیگه
اونجا که خدا برات لالایی میگه
می دونم میبینمت یه روز دوباره
توی دنیایی که آدمک نداره...!"